بررسی عوامل کلان اقتصادی مؤثر بر نرخ پسانداز خانوارهای شهری: رهیافت رگرسیون کوانتایل
محورهای موضوعی :
سعید اکبرپور
1
(دانشجوی دکتری پردیس بین المللی ارس دانشگاه تبریز)
کلید واژه: کلمات کلیدی: نرخ پس¬انداز, تأمین اجتماعی, پیمایش هزینه - درآمد خانوار, رگرسیون کوانتایل,
چکیده مقاله :
در ادبیات اقتصادی نرخ پس¬انداز خانوارها برآیندی از کلیه سیاست¬های اقتصادی، جمعیتی، اجتماعی و نهادی دولت و بخش عمومی می¬باشد که شناسایی اثر هرکدام از این عوامل می¬تواند باعث تسریع فرایند توسعه اقتصادی و همچنین کارایی سیاست¬های رفاه عمومی شود. هدف این پژوهش بررسی عوامل کلان اقتصادی مؤثر بر نرخ پس¬انداز خانوارهای شهری است. بدین منظور این تحقیق با استفاده از رگرسیون چندکی (کوانتایل) طی بازه 1361-1396 مورد بررسی قرار گرفته است. توزیع نرمال و کرنل نرخ پس¬انداز خانوارهای شهری حاکی از وجود چولگی منفی شدید و داده¬های پرت در سری زمانی نرخ پس¬انداز خانوارهای شهری دارد. طبق نتایج حاصل از اجرای رگرسیون کوانتایل متغیرهای رشد اقتصادی، نرخ تورم، نرخ وابستگی، نرخ بهره حقیقی و نرخ ارز تأثیر نامتقارن بر نرخ پس¬انداز خانوارهای شهری در چندک¬های مختلف دارند. سرریز رشد اقتصادی بر نرخ پس¬انداز خانوارها در تمامی سال¬ها یکسان نیست و اثرش نیز نامتقارن است. تورم نیز تأثیر نامتقارن بر نرخ پس¬انداز خانوارهای شهری داشته و در چندک¬های پایین تأثیر مثبت و معنادار و در چندک¬های میانی تأثیر منفی و معنادار دارد. در مقابل هزینه¬های تأمین اجتماعی تأثیر مثبت معنادار و متقارن بر نرخ پس¬انداز خانوارهای شهری داشته و در بیشتر چندک¬ها باعث افزایش آن می¬شود.
فصلنامه راهبرد توسعه/ سال هفدهم/ شماره 2 (پیاپی 66)/ تابستان 1400/ 67-44
Quarterly Journal of Development Strategy, 2021, Vol. 17, No.2 (66), 44-67
بررسی عوامل کلان اقتصادی مؤثر بر
نرخ پسانداز خانوارهای شهری:
رهیافت رگرسیون کوانتایل
دکتر سید کمال صادقی1
سعید اکبرپور2
مهیا کریمزاده خسروشاهی3
(تاريخ دريافت 3/7/99 ـ تاريخ تصويب 3/11/99)
نوع مقاله: علمی پژوهشی
چکیده
در ادبیات اقتصادی نرخ پسانداز خانوارها برآیندی از کلیه سیاستهای اقتصادی، جمعیتی، اجتماعی و نهادی دولت و بخش عمومی میباشد که شناسایی اثر هرکدام از این عوامل میتواند باعث تسریع فرایند توسعه اقتصادی و همچنین کارایی سیاستهای رفاه عمومی شود. هدف این پژوهش بررسی عوامل کلان اقتصادی مؤثر بر نرخ پسانداز خانوارهای شهری است. بدین منظور این تحقیق با استفاده از رگرسیون چندکی (کوانتایل) طی بازه 1361-1396 مورد بررسی قرار گرفته است. توزیع نرمال و کرنل نرخ پسانداز خانوارهای شهری حاکی از وجود چولگی منفی شدید و دادههای پرت در سری زمانی نرخ پسانداز خانوارهای شهری دارد. طبق نتایج حاصل از اجرای رگرسیون کوانتایل متغیرهای رشد اقتصادی، نرخ تورم، نرخ وابستگی، نرخ بهره حقیقی و نرخ ارز تأثیر نامتقارن بر نرخ پسانداز خانوارهای شهری در چندکهای مختلف دارند. سرریز رشد اقتصادی بر نرخ پسانداز خانوارها در تمامی سالها یکسان نیست و اثرش نیز نامتقارن است. تورم نیز تأثیر نامتقارن بر نرخ پسانداز خانوارهای شهری داشته و در چندکهای پایین تأثیر مثبت و معنادار و در چندکهای میانی تأثیر منفی و معنادار دارد. در مقابل هزینههای تأمین اجتماعی تأثیر مثبت معنادار و متقارن بر نرخ پسانداز خانوارهای شهری داشته و در بیشتر چندکها باعث افزایش آن میشود.
کلمات کلیدی: نرخ پسانداز، تأمین اجتماعی، پیمایش هزینه - درآمد خانوار، رگرسیون کوانتایل.
مقدمه
طبق مدلهای رشد درونزا و برونزا نرخ پسانداز بهعنوان یک متغیر مهم در توضیح پدیده رشد اقتصادی در داخل کشور مطرح است هرچند بهاندازه کافی در توضیح تفاوتهای درآمدی بین کشورها ناموفق بوده است. طبق نظریه رشد هارود - دامار4 تأکید رشد اقتصادی به میزان پس انداز یا سرمایهگذاری و نسبت سرمایه - تولید افزایشی در اقتصاد بستگی دارد. طبق مدل رشد سولو تغییر دایمی در نرخ پسانداز، صرفاً بر سطح متغیرهای حقیقی تأثیر میگذارد و بر رشد متغیرها تأثیری ندارد. در این مدل تغییر نرخ پسانداز، مسیر رشد متعادل اقتصاد را تغییر می دهد؛ یعنی سطح تولید سرانه در هر نقطهای از زمان افزایش مییابد5، اما نرخ رشد تولید سرانه روی مسیر رشد متعادل را تغییر نمیدهد (رومر، 1388: 33). در مدلهای رشد درونزا نرخ رشد تولید سرانه به نرخ رشد دانش بستگی دارد و نرخ رشد تولید دانش نیز تابعی از میزان سرمایه و کار مورداستفاده در تحقیق و توسعه و به سطح اولیه تکنولوژی بستگی دارد؛ بنابراین افزایش سطح پسانداز لازمه دستیابی به رشد اقتصادی مستمر میباشد و پسانداز خانوارها از طریق فراهمسازی منابع مالی لازم برای سرمایهگذاری و ایجاد ظرفیتهای جدید دستیابی به تولید سرانه بالاتر را ممکن میسازد (دودکانلوی میلان و همکاران، 1397).
بررسی پویاییهای نرخ پسانداز خانوار در مناطق شهری و روستایی میتواند اطلاعات مفیدی را در باره تأثیر سیاستهای اقتصادی و حمایتی دولتها و کارایی آنها در اختیار سیاستگذاران و پژوهشگران و سازمانهای مردمنهاد (NGOs) قرار دهد. طبق پیشینه پژوهشی نرخ پسانداز خانوار برآیندی از کلیه سیاستهای اقتصادی، جمعیتی، اجتماعی و نهادی دولت و بخش عمومی میباشد که شناسایی اثر هرکدام از این عوامل میتواند باعث تسریع فرایند توسعه اقتصادی و رفاه عمومی شود. همچنین عوامل تأثیرگذار بر نرخ پسانداز را میتوان در دودسته یا گروه خرد6 و کلان7 نیز تقسیم کرد. عوامل خرد مختص ویژگیهای جمعیتی، روانشناختی خانوار بوده و عوامل کلان نیز مربوط به محیط اقتصاد کلان بوده و خارج از اختیار خانوارها می باشد (آرون و میهسکو8، 2014). طبق نظریه چرخه زندگی مودیگلیانی9 (1996) مصرف و پسانداز هر عامل تابع چرخه زندگی بوده و شهروندان با مصرف کمتر در دوران جوانی و پس انداز بیشتر در این ایام، در دوران بازنشستگی دارای نرخ پسانداز منفی میشود. نوسانات اقتصادی و تورم با اثر منفی بر نرخانداز رفاه خانوارها را تحت تأثیر قرار میدهد (مودیگلیانی، 1996: 170). در حالت کلی طرفداران اقتصاد کلاسیکی و نئوکلاسیکها معتقدند تنها افزایش نرخ پسانداز است که باعث بهرهوری و افزایش تولید و رفاه میشود در حالی طرفداران نظریهی کینز دربارهی پسانداز معتقدند که خست و پسانداز چون موجب کنارگذاشتن بخشی از کالاهای تولید شده میشوند، در نهایت باعث کاهش نرخ پسانداز در اقتصاد میشود (منکیو، 1395). همچنین پسانداز در اقتصاد اسلامی برخلاف اقتصاد متعارف، در چهارچوب اخلاق اسلامی بحث شده و نوع تحلیل آن متفاوت است (بختیاری و نظری، 1394).
بر طبق آمار صندوق بینالمللی پول ایران در سال 2015 در بین کشورهای دنیا از لحاظ نرخ پسانداز ملی ناخالص با نرخ 34.5 درصد (دولتی 1 درصد و خصوصی خانوار 33.5 درصد) در رتبه 16 قرار دارد. در این رتبهبندی کشورهای چین، قطر و سنگاپور در رتبههای اول تا سوم قرار گرفتهاند. بر طبق آمار بانک جهانی نیز روند نرخ پسانداز ملی ایران طی دوره 1980-2016 ابتدا افزایشی بوده و سپس روند نزولی به خود گرفته است. این نرخ در ابتدای دوره 47.86 درصد بوده درحالیکه در سال 2016 برابر 37.44 درصد10 و در سال 2015 برابر 34.51 درصد بوده است. همچنین نرخ پسانداز ناخالص ملی ایران بالاتر از متوسط جهانی است (بانک جهانی، 2019). شایانذکر است که محاسبه نرخ پسانداز از بعد کلان و خرد منجر به نتایج متفاوتی می شود که در این پژوهش نرخ پسانداز خانوارها از که از روش هزینه - درآمد بهدستآمده موردتوجه قرار گرفته شده است. هدف این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر نرخ پسانداز خانوارها در مناطق شهری توسط رگرسیون کوانتایل است. علیرغم اینکه مطالعات تجربی بسیاری درباره تعیینکنندههای نرخ پسانداز ملی و داخلی هم در داخل کشور و هم در خارج کشور صورتگرفته است، ولی در داخل کشور مطالعات اندکی به بررسی عوامل مؤثر بر نرخ پسانداز خانوارها پرداختهاند. این پژوهش در راستای پاسخگویی به سؤال مهم مقابل است: آیا شدت تأثیرگذاری متغیرهای توضیحی بر چندکهای 10 و 90 درصد (دهکهای اول تا نهم) نرخ پسانداز خانوارهای مناطق شهری یکسان است؟ نوآوری این مقاله هم در عنوان و هم در استفاده از دادههای پیمایشی هزینه - درآمد مرکز آمار ایران (جهت محاسبه نرخ پسانداز خانوارهای شهری) و استفاده از رگرسیون کوانتایل میباشد. مزیت مهم استفاده از رگرسیون چارکی پایداری در مقابل دادههای پرت11 یا دورافتاده است که به جهت استفاده از دادههای پیمایشی برای محاسبه نرخ پسانداز این ویژگی بیشازپیش اهمیت مییابد؛ چرا که در دادههای پیمایشی وجود مقادیر پرت مرسوم است.
ادامه مقاله بدین صورت تنظیم شده است؛ در بخش دوم مبانی نظری و پیشینه پژوهشی مرور شده و در ادامه روششناسی مطالعه بیان شده و نحوه تخمین ضرایب و کششها توسط رگرسیون کوانتایل توضیح داده میشود. در بخش بعدی نتایج آزمونهای تشخیصی و ریشه واحد و مانایی ارائه شده و مدل تصریحی تخمین زده میشود. بخش پنجم به بحث و نتیجهگیری اختصاصیافته و در آخر نیز پیشنهادهای سیاستی برای پژوهشگران و سیاستگذاران ارائه شده است.
1- مبانی نظری و پیشینه پژوهشی
بهطورکلی، سه تعریف منطبق بر هم از مفهوم پسانداز ارائه میشود که هر یک در زمینهای کاربرد دارند (کمیجانی و رحمانی، 1372). الف) پسانداز، عبارت است از افزایش در ثروت خالص (چه برای خانوار و چه در سطح کل اقتصاد) که در طی یک دوره حسابداری انجام می شود. این افزایش در ثروت خالص میتواند در یکی از اجزای ثروت یعنی موجودی سرمایهی حقیقی، پول و یا اوراق مشارکت دولتی در دست مردم باشد. بر اساس این تعریف خالص ثروت بخش خصوصی را میتوان بهصورت مجموعهی حقیقی موجودی سرمایهی بخش خصوصی، پول و اوراق مشارکت دانست. ب) پسانداز، عبارت است از درآمد خرج نشده که این تعریف بیش از تعاریف دیگر موردتوجه بوده و درعینحال محدودتر است و ج) پسانداز عبارت است از عرضهی سرمایه که در این تعریف پسانداز بیشتر از این دید موردتوجه قرار می گیرد که آیا بهعنوان منابع مالی برای تشکیل سرمایه، عرضهی کافی وجود داشته است. چهبسا طبق تعاریف اول و دوم، پسانداز وجود داشته باشد، اما به عرضهی سرمایه تبدیل نشده باشد.
پسانداز بخشی از درآمد خانوارهاست که در دوره مورد بررسی به مصرف نرسیده و خانوارها مصرف آن را به امید مصرف بیشتر و بهتر در آینده، به تأخیر انداختهاند. این وجوه معمولاً در بازار مالی (مؤسسات پولی و اعتباری یا بازار سرمایه) سپردهگذاری یا پسانداز میشوند. اقتصاد یک جامعه هرچقدر در جذب پساندازها و هدایت آنها به سمت سرمایهگذاریهای ثابت، موفقتر و به سامانتر عمل کند، در جهت رشد و توسعه بیشتر حرکت خواهد کرد (شریف، 1387). در این مطالعه از تفاوت درآمد و مخارج کل خانوارها بهعنوان پسانداز خانوار استفاده شده است که بهمنظور محاسبه آن از اطلاعات درآمد - هزینه خانوارها که توسط مرکز آمار ایران منتشر میشود استفاده شده است. کینز12 معتقد بود که عوامل مختلفی بر تصمیمات مصرف تأثیرگذار است؛ اما در کوتاهمدت مهمترین عامل تأثیرگذار، درآمد است. پسانداز کردن کم کردن مصرف نیست بلکه تنها کم کردن نسبت درآمد خرج شده در مصارف جاری است. در زمانی که درآمدها افزایش مییابند بهرهمندان از آنها تمایل دارند که مصارف خود را توسعه بدهند ولی نه به نسبت تمام افزایش درآمد؛ بنابراین کاهش «مطلق» مصارف وجود ندارد. ولی درآمد پسانداز شده بهتدریج که درآمدها افزایش مییابد، به نسبتی سریعتر از مصارف توسعه پیدا میکنند. در حالت کاهش درآمدها جریان امر معکوس است، یعنی نسبت پسانداز تدریجاً هرچه درآمد کمتر میشود بیشتر کاهش مییابد. همچنین کینز بر این باور بود که پسانداز بهاصطلاح، نوعی کالای لوکس است؛ بنابراین وقتی درآمد افراد اضافه میشود، انتظار میرود ثروتمندان در مقایسه با فقیران درصد بیشتری از درآمد خود را پسانداز کنند، درنتیجه مطالب مذکور رابطه مثبت بین میزان درآمد و پسانداز را نشان میدهد (منکیو13، 1991). علاوه بر درآمد، رشد درآمد نیز تعیینکننده پسانداز میتواند باشد مودیگلیانی (1966) استدلال میکند که نرخ رشد بالاتر (چه به دلیل رشد جمعیت یا رشد بهرهوری)، با عدم تغییر نرخهای پسانداز بر اساس گروه سنی، در مجموع پسانداز را افزایش میدهد، طبق مدل چرخه زندگی کشورهایی که رشد درآمد سرانه فزایندهای دارند، باید نرخ پسانداز بالاتری نیز داشته باشند. علت این موضوع نیز واضح است، زیرا در شرایط رشد سریع درآمد سرانه، درآمدهای نیروی کار شاغل که در دوران فعالیت خود به سر میبرند و در این سنین بالاترین پسانداز را دارند، نسبت به درآمد افراد بازنشسته و سالخورده با روند بیشتری افزایش مییابد و در واقع، سهم نیروی کار در دوران فعالیت از درآمد ملی بالاتر میرود و باتوجهبه نرخ پسانداز بالاتر آنها باید پس انداز افزایش یابد (مودیگلیانی و برومبرگ14، 1954؛ مودیگلیانی و آندو15، 1957؛ مودیگلیانی، 1970).
نرخ وابستگی (نسبت جمعیت 0 تا 14 و بالای 65 سال به جمعیت فعال (15-64 سال)) یکی از دلایل اصلی مؤثر بر نرخ پسانداز است. لف16 (1969) به رابطه منفیبین پسانداز خانوارها و نرخ وابستگی اشاره میکند. زیرا افزایش نرخ وابستگی باعث افزایش تقاضا و مخارج مصرفی میشود و از سویی دیگر باعث افزایش مخارج دولت شده و در حالت کلی باعث کاهش پسانداز می شود (کیلبت و همکاران17، 2009). این متغیر خود تحت تأثیر نرخ رشد جمعیت، ساختار سنی جمعیت و نرخ بیکاری است. یکی از کاربردهای مدل سیکل زندگی اهمیت ساختار سنی جمعیت بر روی مصرف و پسانداز است. باتوجهبه ساختار سنی جمعیت در مرحله کودکی بخش مهمی از ظرفیتهای اقتصادی صرف برطرف نمودن نیازهای مصرفی این مرحله میشود. اما در مرحله دوم و سوم جمعیت واقع در سن اشتغال (64-15) افزایش مییابد که این مرحله به فرصت جمعیتی یا پنجره جمعیتی معروف است. در ارتباط با این موضوع رز18 معتقد است که در اثر کاهش باروری، ساختار سنی جمعیت تغییر کرده و به این معناست که سرمایهگذاری کمتری برای تأمین هزینهها و نیازهای گروههای سنی جوان و میانسال که در سن اشتغال قرار دارند لازم است. جمعیت در سن کار از پتانسیل بیشتری برای کسب و پسانداز پول برخوردار است. میزان تولید نسبت به مصرف در این دوره افزایشیافته که به معنای افزایش تولید سرانه و به دنبال آن افزایش میزان پسانداز خانوارها است. مرحله سالخوردگی نشاندهنده افت اساسی در میزان باروری است که تأمین هزینههای این مرحله از زندگی و مصرف بیشتر در این دوره میزان پس انداز خانوارها را کاهش میدهد (رز، 2004).
از دیدگاه کلان و بنگاههای اقتصادی نرخ بهره قیمتی است که برای دریافت اعتبار یا پول پرداخت میگردد و یا برخی در اصطلاح آن را هزینه اجاره پول عنوان میکنند. از دیدگاه خانوارها میتوان گفت نرخ بهره جایزه به تعویق انداختن مصرف (پسانداز) است. در واقع نرخ بهره در اقتصاد سازوکاری را ایجاد میکند که جامعه را در تصمیم به چگونگی تخصیص درآمد به کالاها و خدمات در طی زمان راهنمایی میکند. نرخ بهره دارای دو اثر درآمدی و جانشینی است. از دیدگاه اثر درآمدی افزایش نرخ بهره واقعی، ارزش فعلی درآمدهای آتی را کاهش میدهد و بنابراین تأثیر منفی بر پسانداز دارد. از طرفی طبق اثر جانشینی بازده پساندازها را افزایش میدهد و باعث توجه بیشتر به پساندازهای حال حاضر میشود. بهعبارتدیگر، منجر به تعویق مصرف طی دوره شده و تأثیر مثبت بر پسانداز دارد؛ بنابراین تأثیرات نرخ بهره واقعی بهوسیله قدرت نسبی این دو اثر متضاد مشخص میشود که میتواند (لوایزا و همکاران19، 2000).
بلانچارد و فیشر معتقدند افـزایش پـسانـداز تأمین اجتماعی، دقیقاً با کاهش پسانداز خصوصی بهگونهای خنثـی مـیشـود که پسانداز کل تغییری نکند، به دلیل اینکه در نظام تأمین اجتماعی، نرخ بازدهی در نظر گرفته شده با نرخ بازده پسانداز خصوصی برابر است، بنابراین درست مثل این است که نظام تأمین اجتماعی بخشی از پـسانـداز هـر فـرد را برداشته و خود، همان مبلغ را سرمایهگذاری کرده است بدیهی است که مـصرفکننـده در مورد اینکه چه کسی پسانداز را تحقق میبخشد بیتفاوت بوده و فقط به نرخ بازده توجه دارد، به این معنا که مصرفکنندگان از طریق پساندازهای خصوصی همه پساندازهایی را که نظام تأمین اجتماعی از طرف آنها انجام داده است، خنثی مینمایند (بلانچارد و فیشر20، 1987). اثرگذاری تأمین اجتماعی بر پسانداز خانوارها ابعاد مختلفی دارد اولین بعد آن اثر ثروت است که ممکن است موجب شود افزایش بازنشستگی باعث کاهش پسانداز افرادی شود که مستمری به آنها تعلق خواهد گرفت. در این صورت، احتمالاً ثروت تأمین اجتماعی جایگزین ثروت شخصی میشود. بعد دیگر آن اثر بازنشستگی است که بیان میکند تأمین اجتماعی موجب زودتر بازنشسته شدن افراد تحت پوشش میگردد و در این موقعیت افراد جامعه به دلیل رویارویی با کاهش مدت اشتغال در طول زندگی بیشتر پسانداز کرده و به دنبال آن پسانداز خانوارها افزایش مییابد و در نهایت بعد سوم اثر ارثیه تأمین اجتماعی میباشد که انگیزههای پسانداز بخش خصوصی را افزایش میدهد زیرا با وجود سیستم پرداخت تأمین اجتماعی انگیزه ارث برای نسلهای آینده پررنگتر جلوه میکند، بنابراین پسانداز افزایش مییابد (بهرامی و پروانه، 1384).
همچنین تورم ناشی از وضعیتی است که در اقتصاد سطح عمومی قیمتها به طور بیرویه یا بی تناسب و مداوم و غالباً بهصورت غیرقابلبازگشت افزایش مییابد. اثر تورم بر پسانداز قابلبحث است. تورم باعث کاهش ارزش داراییهای ثابت مانند اوراق قرضه میگردد و از این دیدگاه با کاهش ثروت واقعی، پسانداز افزایش مییابد. ضمناً در محیط تحدید شده مالی که در کشورمان پابرجاست، با افزایش تورم نرخ واقعی بهره منفی میشود و تمایل به مصرف افزایش، درنتیجه میل به پسانداز کاهش مییابد. در دوران تورم هنگامی که درآمدهای اسمی هماهنگ با افزایش قیمتها افزایش نیابد یکی از اثرات تورم کاهش قدرت خرید مصرفکنندگان است و بنابراین مجبورند که از خرید بعضی از کالاها و خدمات چشمپوشی کنند که این چشمپوشی اجباری از مصرف پسانداز اجباری خوانده میشود (پیرایی و همکاران، 1392)؛ بنابراین رابطه منفیبین تورم و پسانداز برقرار است که علت اصلی آن به این صورت است که مردم سعی دارند سطح رفاه خود را ثابت نگه دارند و به دلیل وجود تورم سطح مخارج مصرفی افزایش مییابد که در حالت کلی باعث کاهش پسانداز خانوارها میشود (هوریکا و وان21، 2007). به عقیده این اقتصاددانها اثرات مصرفی تورم بیشتر از اثرات سرمایهگذاری آن است؛ زیرا تورم باعث افزایش مخارج مصرفی میشود که در نتیجه باعث کاهش توان پسانداز میشود.
1-1. پیشینه پژوهشی
گولالتی و تیمان22 (1997) در مطالعهای به بررسی عوامل مؤثر بر پسانداز خصوصی در آمریکای لاتین و جنوب شرق آسیا با استفاده از روش پنل دیتا طی دوره 1995-1975 پرداختند. نتایج این مطالعه نشاندهنده آثار منفی کسری بودجه دولت، ترتیبات تأمین اجتماعی، تورم و بار تکفل بر روی پسانداز خصوصی است و همچنین بر اساس این مطالعه پسانداز بازنشستگی، توسعه بازارهای مالی، درآمد سرانه، رشد تولید و رابطه مبادله بر روی پسانداز خصوصی تأثیر مثبت دارند.
احمد و همکاران23 (2006) در مطالعهای به بررسی عوامل مؤثر بر پسانداز خانوارها در کشور پاکستان برای سالهای 2003-1972 پرداختهاند. در این مطالعه از تکنیک سنجی یوهانسون - یوسیلیوس و مدل تصحیح خطا استفاده شده است. نتایج این مطالعه نشاندهنده رابطه معکوسی بین پسانداز خانوارها و متغیرهای نرخ وابستگی سنی و تورم است. بعلاوه اثر خارجی پسانداز عمومی کمتر از پسانداز خصوصی در این کشور است. همچنین از این مطالعه میتوان این نتیجه را گرفت که یک رابطه مثبت بین متغیرهای درآمد سرانه، نرخ بهره و رشد درآمد سرانه با پسانداز خانوارها وجود دارد.
ببزوک و موسالم24 (2006) در مطالعهای بر اساس نمونهای شامل 48 کشور توسعهیافته و درحالتوسعه طی دوره زمانی 2004-1980 با استفاده از تکنیک پانل دیتا به بررسی عوامل تعیینکننده پسانداز ملی پرداختند. نتایج این مطالعه نشان میدهد که نرخ وابستگی در دوران پیری و نرخ شهرگرایی بر پسانداز ملی تأثیر منفی دارد. درحالیکه نرخ رشد تولید ناخالص داخلی، نرخ تورم و شرایط تجارت و وضعیت حسابجاری تأثیر مثبت بر روی پسانداز ملی داشتهاند.
هوریکا و وان25 (2007) در مطالعهای به بررسی رفتار پسانداز خانوارها در استانهای چین طی دوره 1995-2004 پرداختهاند. متغیرها شامل نرخ پسانداز، نرخ رشد درآمد، نرخ بهره واقعی، نرخ تورم و ساختار سنی جمعیت بود. با بهرهگیری از روششناسی دادههای تابلویی پویا نتایج این مطالعه نشان میدهد که نرخ پسانداز، نرخ رشد درآمد، نرخ بهره واقعی، بر پسانداز خانوارها تأثیر مثبت دارد. تأثیر متغیرهای تورم و ساختار سنی جمعیت بر پسانداز خانوارها منفی است.
اسماعیل و رشید26 (2013) در مطالعهای به بررسی نقش عوامل تعیینکننده پسانداز خانوارهای پاکستانی را به روش همگرایی یوهانسون طی دوره 2011-1975 پرداختهاند. نتایج این مطالعه نشان میدهد که اثر تولید ناخالص داخلی سرانه، رشد تولید ناخالص داخلی سرانه و پسانداز عمومی بر پسانداز خانوارها در بلندمدت و کوتاهمدت مثبت و معنیدار بوده و اثر نرخ وابستگی و نرخ تورم بر پسانداز خانوارها در بلندمدت و کوتاهمدت منفی و معنیدار است.
سامانتارایا و پاترا27 (2014) در مطالعهای به بررسی تعیینکنندههای پسانداز خانوارها به روش ARDL برای کشور هندوستان طی دوره 2012-1992 پرداختهاند نتایج این مطالعه نشان می دهد که میزان تولید ناخالص داخلی، نرخ وابستگی سنی تأثیر مثبت و معنیداری بر پسانداز خانوارها در بلندمدت و کوتاهمدت دارد. اثر نرخ تورم و نرخ بهره بر پسانداز خانوارها در بلندمدت و کوتاهمدت منفی و معنیدار است.
وین و همکاران28 (2016) در مطالعهای به بررسی عوامل تعیینکننده پسانداز خانوار در آفریقای جنوبی طی دوره 2008 - 2012 پرداختهاند. نتایج این مطالعه نشان میدهد که درآمد خانوار، موفقیت تحصیلی و وضعیت اشتغال تأثیر مثبتی بر پسانداز خانوارها دارد. اثر ساختار سنی جمعیت بر پسانداز خانوارها منفی است.
کسنگو و اکران29 (2017) در مطالعهای به بررسی تعیینکنندههای پسانداز خانوار در آفریقا طی دوره 1980-2016 پرداختهاند. آنها بدین منظور از دادههای فصلی و روش VAR بیزی استفاده کردند. نتایج این مطالعه نشان میدهد که بین میزان پساندازهای خانوار و تولید ناخالص داخلی واقعی، منفی و معناداری وجود دارد. یک رابطه بلندمدت منفی میان پساندازهای خانوار و تعادل بودجه دولتی نشان میدهد که هر دو نرخ تورم و تعمیق مالی تأثیر منفی در سطح پساندازهای خانوار دارند.
کرمی و مجتهد (1382) در مطالعهای به بررسی اثر رشد اقتصادی، در آمد سرانه، بار تکفل، تورم و تحولات ناشی از انقلاب بر نرخ پسانداز در اقتصاد ایران طی دوره زمانی 1379-1338 پرداختهاند. نتایج حاصل از برآورد الگو با استفاده از روش خود توضیح با وقفهای گسترده (ARDL) نشان میدهد که الگوی پویای ما به سمت الگوی بلندمدت خود حرکت میکند. نرخ پسانداز ناخالص ملی نسبت به متغیرهای مستقل، عملکردی یکسان در کوتاهمدت و بلندمدت از خود نشان میدهد، بهطوری که اثر رشد اقتصادی و درآمد سرانه بر نرخ پسانداز مثبت و اثر نرخ تورم بر نرخ پسانداز منفی است. از طرف دیگر اثر بار تکفل بر نرخ پسانداز منفی است، لذا هر چه رشد جمعیت بالا باشد یا نرخ بیکاری افزایش یابد باعث افزایش بار تکفل و در نتیجه کاهش پسانداز خواهد شد.
بهرامی و اصلانی (1384) در مطالعهای به بررسی عوامل تجربی تعیینکننده پسانداز بخش خصوصی در اقتصاد ایران را طی دوره 1347-1380 پرداختهاند. نتایج این مطالعه نشاندهنده آثار مثبت افزایش درآمد قابل تصرف بخش خصوصی، بهبود وضعیت توزیع درآمد و توسعهیافتگی هر چه بیشتر بازارهای مالی و اثر منفی افزایش هزینههای تأمین اجتماعی بر پسانداز بخش خصوصی است.
ابریشمی و نامور (1385) در مطالعهای به بررسی عوامل مؤثر بر پسانداز خصوصی طی دوره 1381-1338 با استفاده از روش، روش هم جمعی یوهانسون - یوسیلیوس پرداختهاند. نتایج این مطالعه نشان میدهند که توسعه نظام مالی و متغیرهای دسترسی به اعتبارات و کسری بودجه تأثیر منفی بر پسانداز خصوصی دارند.
سعدی (1387) در مطالعهای به بررسی عوامل مؤثر بر پسانداز داخلی ایران با استفاده از روش انگل گرنجر و دادههای سری زمانی طی سالهای 1382-1350 پرداخته است. در نهایت به این نتایج دست یافتند که رشد تولید ناخالص داخلی، موازنه حسابجاری، رشد جمعیت، تغییرات قیمت نفت و رابطه مبادله، همگی تأثیر مثبت و معنیداری بر پسانداز داخلی دارند و همبستگی بین نرخ پسانداز و تورم منفی است.
پیرایی و همکاران (1392) در مطالعهای به بررسی عوامل تعیینکننده پسانداز بخش خصوصی در ایران با استفاده از روش هم جمعی یوهانسون - یوسیلیوس و مدل تصحیح خطای برداری طی دوره 1345-1388 پرداختهاند. در این مقاله اثر متغیرهایی مانند نرخ واقعی ارز محدودیت قرض، بار تکفل، تولید ناخالص داخلی، نرخ بهره، نرخ تورم و تحولات ناشی از جنگ و درآمدهای نفتی در اقتصاد ایران مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان میدهد که اثر تولید ناخالص داخلی، نرخ بهره و شوکهای حاصل از درآمدهای نفتی در سال 53 بر پسانداز خصوصی مثبت و اثر نرخ واقعی ارز، نرخ تورم، بار تکفل و تحولات ناشی از جنگ تحمیلی بر پسانداز خصوصی منفی است از طرف دیگر اثر محدودیت قرض بر پسانداز خصوصی مبهم است. در این مقاله ضریب تصحیح خطای برداری منفی و برابر با 90/0- است و نشان میدهد که اگر یک شوک پسانداز بخش خصوصی را تحت تأثیر قرار دهد و از تعادل دور کند طی هر دوره کوتاهمدت 90 درصد از این انحراف تصحیح و دوباره به تعادل برمی گردد.
2- روششناسی و مدل اقتصادسنجی تحقیق
در این پژوهش از روش رگرسیون کوانتایل برای برآورد ضرایب و کششها استفاده شده است. زمانی که توابع شرطی چندکهای متغیر پاسخ موردنیاز باشد، روش رگرسیون چندکی مناسب است. دو مزیت مهم استفاده از رگرسیون چندکی نسبت به روش حداقل مربعات معمولی (OLS)، پایداری ضرایب در مقابل مقدارهای پرت30یا دورافتاده متغیر وابسته و امکان دخالت (و تأثیرگذاری) متغیرهای مستقل بر تمامی نقاط و دنبالههای (نه فقط در میانگین) متغیر است. در مقایسه با روشهای رگرسیون حداقل مربعات که در آن برآورد توابع شرطی میانگین متغیر وابسته بر پایه مینیمم کردن مجموع مربعات جملات اخلال انجام میگیرد، در روشهای رگرسیون چندک بر اساس مینیمم کردن نامتقارن قدرمطلق موزون جملات اخلال (باقیماندهها) و باهدف برآورد توابع شرطی میانه و دامنه وسیعی از سایر توابع شرطی چندک مطرح میگردد (کانکر و هالوک31، 2001). رگرسیون چندک به رگرسیون میانه نزدیک بوده و در آن پارامتر رگرسیونی امین چندک توزیع بهصورت رابطه (1) تعریف میشود:
(1) |
|
که در آن بیانگر تابع مقادیر قدر مطلق شیب است. حل اين رابطه و يافتن برآورد پارامترها از روش هاي شامل الگوريتمهای سيمپلكس، الگوريتم برنامهريزي خطي نقاط داخلي و الگوريتم هموارسازي متناهی ميسر است. الگوريتم سيمپلكس برخلاف برخورداري از سرعت پايين درحالت تعداد مشاهدات زياد، نسبت به دو الگوريتم ديگراستوارتر است و براي انواع مختلف دادهها، به ويژه دادههاييکه تعداد زیادي نقاط پرت دارند، ميتواند يک حل پيداکند. الگوريتم نقاط داخلي، سرعت عمل بالايي براي تعداد زياد مشاهدات و تعداد کم متغيرهاي توضيحي دارد. الگوريتم هموارسازي متناهي ضمن داشتن تئوري ساده، از سرعت بالايي براي تعداد زياد متغيرهاي توضيحي برخورداراست. همچنين، استنباط آماري مورد استفاده در رگرسيون چندک در انتخاب الگوريتم محاسباتي نقش دارد.
1-2. مدل اقتصادسنجی پژوهش
در این پژوهش با الهام از مدل اقتصادسنجی استفاده شده در مطالعه هوا و ارریقرز32 (2019) مدل زیر برای بررسی عوامل تأثیرگذار بر نرخانداز خانوارهای شهری و روستایی استفاده شد:
(2) |
|
متغیرها | تعداد مشاهدات | میانگین | انحراف معیار | کمینه | بیشینه |
نرخ پسانداز خانوارهای شهری | 36 | -0.16 | 0.29 | -1.65 | 0.10 |
درآمد سرانه (حقیقی 1390- میلیون ریال) | 36 | 47.84 | 12.60 | 29.09 | 66.63 |
تأمین اجتماعی (میلیون ریال) | 36 | 99300000 | 186000000 | 95178 | 736000000 |
نرخ وابستگی | 36 | 2.44 | 0.31 | 1.98 | 2.84 |
نرخ ارز حقیقی (ریال) | 36 | 20242.64 | 5876.282 | 10601 | 29476.1 |
نرخ بهره حقیقی (درصد) | 36 | -5.71 | 9.89 | -35.18 | 8.48 |
نرخ تورم (درصد) | 36 | 18.86 | 9.33 | 0.00 | 49.18 |
منبع: بانک مرکزی و مرکز آمار
نمودار (1): روند نرخ پسانداز خانوار طی دوره 1361-1397
منبع: محاسبه شده توسط آمار مرکز آمار ایران
نمودار (2): نمودار هیستوگرام همراه با توزیع نرمال و کرنل نرخ پسانداز خانوار شهری (1361-1396)
منبع: یافتهها
طبق نمودار (2) توزیع نرمال و کرنل33 وجود چولگی منفی در توزیع دادههای نرخ پسانداز خانوارهای شهری را تأیید کرده و حاکی از وجود دادههای پرت فراوان در مشاهدات میباشد34؛ بنابراین لازم است برای مدلسازی نرخ پسانداز خانوارهای شهری از تخمینزنی استفاده کرده که قادر به مدلسازی دادهها یا مشاهدات پرت بوده و شکل کاملی از رگرسیون را از تمام قسمتهای توزیع (نه فقط از میانگین) ارائه دهد. همانطور که اشاره شد رگرسیون چندکی در مدلسازی مشاهدات دارای توزیعهای چوله کارآمد بوده و بر رگرسیون حداقل مربعات معمولی برتری دارد.
2-3. آزمونهای ریشه واحد
طبق مبانی اقتصادسنجی باتوجهبه سری زمانی بودن متغیرهای پژوهش ابتدا لازم است مانایی متغیرها بررسی شوند. در صورت مانایی متغیرها احتمال وجود رگرسیون کاذب بین متغیرهای پژوهش از بین رفته و میتوان از سطح متغیرها برای مدلسازی استفاده کرد.
جدول (2)، نتایج آزمون مانایی 35KPSS برای متغیرهای مدل را نشان میدهد. در آزمون KPSS فرض صفر مانایی و فرضیه مقابل نامانایی یا ریشه واحد است (Kwiatkowski و همکاران، 1992). طبق نتایج تمامی متغیرهای پژوهش با لحاظ عرض از مبدأ و روند مانایی بوده و فرضیه صفر مانایی در آنها رد نمیشود؛ بنابراین میتوان از سطح متغیرها برای مدلسازی استفاده کرده و از خطای رگرسیون کاذب دوری جست.
جدول (2): آزمون پایایی متغیرهای مدل، آزمون مانایی