راهبردهای توسعه آموزش¬ مهارتی بازارمحور در استان خراسان جنوبی
محورهای موضوعی :
محسن آیتی
1
(دانشگاه بیرجند)
محمد حجی پور
2
(دانشگاه بیرجند)
کلید واژه: کلمات کلیدی: آموزش مهارتی, نیازسنجی آموزشی, آمیخته بازاریابی, برنامه¬ریزی راهبردی, استان خراسان جنوبی.,
چکیده مقاله :
آموزش¬های مهارتی یک رکن اساسی برای توسعه سرمایه انسانی و رسیدن به اهداف توسعه پایدار سرزمین است. در این تحقیق تلاش شد با رویکردی نو، یعنی ترکیب نگرش راهبردی با سیاست بازار محوری، توسعه آموزش¬های مهارتی و فنی و حرفه¬ای در استان خراسان جنوبی برنامه¬ریزی و طرح¬ریزی گردد. نتایج تحقیق مؤید این است که در حوزه¬هایی که استان خراسان جنوبی دارای پتانسیل¬های محیط طبیعی است (نظیر معادن)، نبود یا کمبود آموزش¬های مهارتی وجود دارد. این مسئله به دلیل تغییر و تحولات در فضای اقتصادی و اجتماعی کنونی کشور و منطقه تشدید شده است. همچنین بخشی از آموزش¬های مهارتی و فنی و حرفه¬ای که تا کنون در استان به انجام رسیده است، در مسیر نیازهای واقعی جامعه نبود و نتیجه لازم را در پی نداشته است. این بدان معناست که هدررفت منابع و سرمایه¬ها در فضای آموزش مهارتی استان یکی از اپیدمی¬هایی است که نیازمند تغییر رویه بنیادین است.
فصلنامه راهبرد توسعه/ سال هیجدهم/ شماره 1 (پیاپی 69)/ بهار 1401/ 180-151
Quarterly Journal of Development Strategy, 2022, Vol. 18, No.1 (69), 151-180
راهبردهای توسعه آموزش مهارتی
بازارمحور در استان خراسان جنوبی
محسن آیتی1
محمد حجیپور2
(تاريخ دريافت 9/4/1400 ـ تاريخ تصويب 19/12/1400)
نوع مقاله: علمی پژوهشی
چکیده
آموزشهای مهارتی یک رکن اساسی برای توسعه سرمایه انسانی و رسیدن به اهداف توسعه پایدار سرزمین است. در این تحقیق تلاش شد با رویکردی نو، یعنی ترکیب نگرش راهبردی با سیاست بازار محوری، توسعه آموزشهای مهارتی و فنی و حرفهای در استان خراسان جنوبی برنامهریزی و طرحریزی گردد. نتایج تحقیق مؤید این است که در حوزههایی که استان خراسان جنوبی دارای پتانسیلهای محیط طبیعی است (نظیر معادن)، نبود یا کمبود آموزشهای مهارتی وجود دارد. این مسئله به دلیل تغییر و تحولات در فضای اقتصادی و اجتماعی کنونی کشور و منطقه تشدید شده است. همچنین بخشی از آموزشهای مهارتی و فنی و حرفهای که تا کنون در استان به انجام رسیده است، در مسیر نیازهای واقعی جامعه نبود و نتیجه لازم را در پی نداشته است. این بدان معناست که هدررفت منابع و سرمایهها در فضای آموزش مهارتی استان یکی از اپیدمیهایی است که نیازمند تغییر رویه بنیادین است.
کلمات کلیدی: آموزش مهارتی، نیازسنجی آموزشی، آمیخته بازاریابی، برنامهریزی راهبردی، استان خراسان جنوبی.
1- مقدمه
انسان از دیرباز در اندیشه "ساخت مطلوب عرصهی زیستی خود" بوده است. قرار گرفتن در مسير توسعه و دستيابي به «توسعهی پایدار» از اهداف اصلي و جدی در جوامع بشري به شمار میرود (خانيپور و همکاران، 1394) که مبتنی بر مجموعهای از تحولات فکری، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است (Todaro,1992: 15). از مهمترین پیشرانهای خصوصاً در زمینه توسعه بخشهای اقتصادی، برخورداری از نیروی انسانی ماهر و کارآمد در زمینههای فنی و حرفهای متناسب با بازار کار برشمرده شده است (نویدی و همکاران،1382: 5؛ افسرده، 1387)؛ چراکه عملکرد مطلوبی در بازار کار و ظهور اقتصاد دانش محور به منصه خواهد گذاشت (مهرعلیزاده و نائلی، 1381؛ Brockman, Clark and Winch 2011; Wan Seman 2007).
از اواخر قرن 19 و اوایل قرن 20 ارائه آموزشهای فنی و حرفهای ]مهارتی[ برای کمک به ترتیب نیروی انسانی مورد توجه بسیاری از کشورهای جهان قرار گرفت و به دلیل اهمیت کارکردی آن سازمان یونسکو (UNESCO,2004) نیز بیان داشته که «آموزش فنی وحرفهای (مهارتی) باید بخش مکمل نظام آموزشی باشد و به این سبب باید به محتوای آن توجه کافی نمود». آموزش فنی و حرفهای ]مهارتی[ یک استراتژی مقرون به صرفه است که میتوان به عنوان آموزش غیررسمی نیروی انسانی واجد شرایط که میتواند دانش را به تولید تبدیل کند، با نوآوریها سازگار است، روشهای معاصر و علمی را میداند، اظهارنظر میکند، راهحلهایی برای مشکلات پیدا میکند و همچنین برعهده گیرندهی مسئولیت در تولید با بهبود کالاها و خدمات است، تعریف نمود (Saglam&Kus, 2003:81؛Spottl,2007؛Billett,2002)
توسعه آموزشهای مهارتی دارای پیامدهایی از جمله رشد و توسعه بخشهای اقتصادی، توسعه ظرفیت تولید اقتصاد کشور، ایجاد فرصتهای شغلی، افزایش قدرت رقابتی آن در بازار آزاد بین المللی، ایجاد سرمایه انسانی، بهبود بهرهوری نیروی کار، کاهش بیکاری، کاهش تمایل به اشتغال در فعالیتهای اقتصادی کم درآمد، کاهش میزان تکرار جرم و بالا بردن سطح رفاه اجتماعی اثرگذار است (Oh Sehun et al.,2020; Shavit and Muller,2000; Gok&Simsek, 2005:98; Arum and Shavit,1995; Mohammad & WanMohamed, 2015؛ Moldovan,2012: 5429; Tanrısever & Erişen,2009:1384). در کشوری همچون هند بنا به اهمیت آموزشهای مهارتی و نقش ویژه آن در فرآیند توسعه، از سال 2014 اقدام به تأسیس وزارتخانه مستقلی تحت عنوان "توسعه مهارت و کارآفرینی" جهت رسیدگی به فعالیتهای اساسی مهارت شده است3.
رویکرد نهادهای آموزش مهارتی (فنی و حرفهای) در تمام دنیا، ارائه آموزشهای تخصصی و مهارتی مبتنی بر نیازهای منطقهای بازار کار است؛ زیرا ایجاد و تقویت نقش آموزشهای مهارتی و حرفهای در توسعه اقتصادی منوط به این است که نظام آموزش مهارتی و عملکرد آن براساس نیازسنجی بازار باشد (Mouzakitis,2010: 3914). اهمیت بازارمحوری آموزشها تا حدی است که در بسیاری از جوامع معیاری برای سنجش موفقیت سیستمهای آموزش مهارتی در نظر گرفته میشود (Spottl,2007). به موازات مسأله خطیر "رویکرد بازارمحور آموزشهای مهارتی" این واقعیت مسلم وجود دارد که ظرفیتهای محیطی در مناطق و فضاهای گوناگون جغرافیایی اعم از ظرفیتهای اقتصادی و بودجهای لازم برای توسعه این نوع آموزشها به طور کامل پاسخگوی نیازهای موجود برای ارائه خدمات نمیباشد (Yeleneva et al., 2014).
استان خراسان جنوبی با وجود اینکه پتانسیلهای بالقوه در زمینههایی همچون کشاورزی، معدنی و ژئوپلیتیکی دارد یکی از مناطق کمتر توسعه یافته کشور و در رده استانهای محروم است؛ همچنین چالشهای عدیدهای فراروی توسعه و پیشرفت آن وجود دارد. در این استان علیرغم تزریق منابع مالی هنگفت و تهیه برنامههای مختلف توسعه (نظیر طرح آمایش، اسناد توسعه شهرستانها، طرح توسعه مناطق مرزی و محروم) کماکان پیشرفت شایان توجهی نداشته است (اسکندری و همکاران،1397: 33؛ عبدالله زاده و شریف زاده، 1391: 53)؛ به گونهای که طبق آخرین برآوردها، شاخص ترکیبی محرومیت به میزان 38 درصد بوده و از این حیث در ردیف ششم نابرخورداری در سطح استانهای کشور قرار دارد (رجبینژاد، 1400). یکی دیگر از معضلات اساسی استان، کمبود و نبود فرصتهای شغلی مناسب و پردرآمد در بسیاری از شهرستانها و سکونتگاههای شهری و روستایی آن است به گونهای که میتوان شاهد خیل عظیم مهاجرتهای سالیانه روستا-شهری و حتی گریز از استان به مقصد شهرهایی همچون مشهد و تهران بود. در راستای تقویت منابع انسانی استان و بهرهگیری هرچه بیشتر از ظرفیتهای بالقوهی استان خراسان جنوبی، نهاد فنی و حرفهای به عنوان اصلیترین متولی امر آموزشهای مهارتی در استان در کنار نهادهای دیگر همچون آموزش و پرورش، دانشگاهها، کمیته امداد، بهزیستی و میراث فرهنگی با گستردهترین شبکه و حوزه نفوذ، تاکنون اقدام به ارائه خدمات آموزشی در یازده شهرستان و زیرنظر 22 مرکز ثابت و 146 آموزشگاه آزاد نموده است (اداره کل آموزش فنی و حرفهای استان خراسان جنوبی،1394). با عنایت به اهمیت مسأله در این تحقیق تلاش شده است تا با رویکرد بازاریابی، ضمن بررسی نیازهای آموزش مهارتی بازار استان به ارائه راهبردهای لازم جهت توسعه آموزشهای مهارتی پرداخته شود.
2- مبانی نظری و پیشینه تحقیق
ارتباط بین آموزش و رشد اقتصادی تقریباً از دهه 1960به بعد در کانون بسیاری از بحثها و جدلها قرار گرفت. افرادی همچون شولتز (1961)، با انجام مطالعاتی گسترده تلاش کردند ماهیت و ریشه بسیاری از نوسانات رشد اقتصادی را با متغیری به نام آموزش توجیه کنند.پس از درک این مهم که آموزش یکی از کلیدهای موفقیت و رشد جوامع به شمار میآید، در خصوص ماهیت آموزش بایستی اذعان داشت که آن در هر کشوری به دو دسته تقسیم میشود: یک دسته آموزشهای رسمی است که توسط مدارس و دانشگاهها صورت میگیرد و دسته دیگر، آموزشهای غیررسمی است که برخی از آنها به منظور تکمیل آموزشهای رسمی بوده و برخی دیگر بر اساس نیاز و موقعیت افراد ارائه میگردد نظیر آموزشهای فنی و حرفهای و یا آموزشهای درون سازمانی (معتمدی و همکاران، 1395).
بنا به جایگاه آموزش در تغییر و تحولات فضای اجتماعی و همچنین بر پایهی ماهیت دوگانه آن میتوان گفت: «از مسائل کلیدی برای گسترش و توسعه امر "آموزش" -به گونهای که هم مردم تمایل به آموزشپذیری بیشتر داشته باشند و هم سازمانها و نهادهای آموزشی دارای نقش قابل قبولی در تأمین نیاز آموزشی جامعه ایفا نمایند- تلاش برای برپایی رویکرد بازار محوری در حوزهی آموزش به ویژه آموزشهای دسته دوم (آموزشهای غیررسمی) است؛ چرا که در نتیجهی بازار محوری رقابت میان ارائه دهندگان خدمات آموزش بالا رفته -به حدی که از آن به عنوان عاملی برای بقا سازمان در بازار نام برده شده (فاریابی و همکاران، 1390: 131)- و همچنین حق انتخاب متقاضیان را هم به لحاظ تنوع و هم از حیث کیفیت آموزشهای ارائه شده کثرت میبخشد. در حقیقت، بازار محوری مشتریان (متقاضیان آموزش) را در مرکز توجه خود قرار داده و به دنبال خلق ارزش برتر برای آنان است.
بازار محوری برای اولین بار در دهه 1950 مطرح گردید اما از دهه 1980 پیشرفت قابل توجهی نمود (بحرینیزاده و همکاران، 1391: 151) و افرادی همچون اسلاتر و نارور4 (1990) برای اولین بار در جهان این مفهوم را مطرح و مورد سنجش قرار دادند. آنان بازار محوری را نوعی فرهنگ سازمانی دانستهاند که بالاترین میزان اثربخشی و کارآیی رفتارهای ضروری برای خلق ارزش برتر برای متقاضیان کالا و خدمات را فراهم میآورد. بنا به عقیده اسلاتر و نارور، بازار محوری مشتمل بر سه عامل مشتری محوری، رقیب محوری و هماهنگی بین وظیفهای است.
رویکرد بازار محور عبارت است از یادگیری در مورد بازار و استفاده از آن در جهت اقدامات بازاریابی. بازار محوری به عنوان رویکردی فلسفی در بازاریابی نه تنها مشتریان بلکه رقبا و بسیاری از عوامل مؤثر بر نیازها و ترجیحات مشتریان را مورد توجه قرار میدهد که برای رسیدن به هدف های سازمانی، باید به نیازها و خواسته های بازار توجه داشت و رضایت مشتریان را بیشتر، بهتر و با کارایی بالاتر نسبت به رقبا تأمین کرد (؛؛ دعائی و حسینی رباط،1389؛ ).
از پیامدهای گرایش به رویکرد بازار محوری در فعالیتها میتوان به افزایش حساسیت افراد در مقابل توسعه بازار، تغییر نگرش افراد به ریسک، افزایش روابط میان بخشی در سازمان، برگزاری جلسات میان بخشی، تعامل کارکنان بازاریابی با سایر واحدها در مورد روندهای بازار و تغییرات آنها و تغییرات قوانین محیطی، نوآوری، ایجاد شبکه ارتباطی، مزیت رقابتی، رشد توانایی سازمان برای دستیابی به اهداف، بهبود عملکرد مالی سازمان و عملکرد صادراتی اشاره داشت (زارعی و همکاران، 1394؛ ).از این رو، بازار محوری در واقع به کارگیری مفهوم بازاریابی در عمل است. با توجه به اینکه آموزش نیازمند توسعه و گسترش در جامعه است و سازمانهای آموزشی نیز بایستی توسعهای پایدار و همهجانبه یابند، بازار محوری آموزش بایستی رویکرد مهمی در محیط اجتماعی باشد. از این رو، موضوع خطیر "بازاریابی آموزش" اهمیتی بیبدیل مینمایاند.
هر بازاریابی سعی بر به وجود آوردن و به کارگیری یک برنامه بازاریابی موفق است. استراتژیهای بازاریابی یعنی استراتژی نفوذ در بازار، توسعه بازار، توسعه کالا و استراتژی تنوعبخشی میتواند با یک سری تاکتیکهای بازاریابی که از آنها به عنوان "آمیختههای بازاریابی" نیز یاد میشود، تحقق پیدا کند. مفهوم آمیخته بازاریابی یکی از بنیادیترین مفاهیم مورد استفاده در بازاریابی است (اکبریانرونیزی و رستگار،1398: 30). در سال 1960 یک پروفسور بازاریابی به نام ادموند مک کارتی5 مفهوم «آمیخته بازاریابی» را مطرح کرد، و ساختاری را برای آن در نظر گرفت که به نظر وی دربرگیرندۀ تمام بخشهای بازاریابی یک کسب و کار بود: محصول6، قیمت7، مکان توزیع 8 و ترویج9. با توجه به شروع تمام این کلمات با حرف P، این ساختار4P نامیده میشود. آمیخته بازاریابی چهار پی یعنی: «محصول مناسب را در مکان و زمان مناسب، با یک قیمت مناسب به دست مشتری برسانیم» (دیناری و اندیشمند، 1398). سابقه بهرهگیری از بازاریابی آمیخته در برنامهها و پژوهشهای گوناگون نشان داد که متناسب با شرایط زمانی و مکانی، علاوه بر 4P متغیرهای دیگری نیز قابل استفاده است (Pomering et al,2010: 4). از این رو، مولفههای دیگری نیز به مدل آمیخته بازاریابی از جانب افرادی همچون میدلتون و موریسون اضافه گردید و در نتیجه، مدل 7P معرفی گردید. آمیخته 7 پی که شامل 4 پی سنتی و 3 عنصر دیگر با نامهای "افراد / نیروی انسانی"، "فرآیند" و "شواهد فیزیکی" است(حسیبی و شجاعی، 1399: 171).
در مدل آمیخته بازاریابی 7 پی، منظور از "مردم" همان نیروی انسانی بوده و تمام افرادی است که در فعالیتهای مختلف کسبوکار بهطور مستقیم یا غیر مستقیم، حضور دارند؛ مولفه "فرآیند" به عنوان اجرای عملیات و عملکرد تعریف میشود که ارزش محصولات را با کاهش هزینه و افزایش مزایا در راستای جذب مشتری پیریزی میکند (Al mula & al qurneh,2012: 2)؛"شواهد فیزیکی" نیز میتوان گفت نشان دهنده سرویسهای خدماتی است که در آن یا سرویس خدمات تحویل داده شده یا مشتریان با ارائه دهندگان خدمات ارتباط برقرار میکنند (اکبریانرونیزی و رستگار،1398: 30).
ایلنیوا10 و همکاران (2015) در پژوهش خود دریافتند که یکی از ملزومات توسعه شرکتهای نوگرا و تحقق توسعه اقتصادی در جامعه، رشد آموزشهای مهارتی است. در حقیقت، رشد عملکردهای حرفهای یک کارگر به منظور گذار از تولیدات ساده به تولید محصولات پیچیده، با دقت بالا و گران قیمت نیازمند گسترش آموزشهای مهارتی و فنی و حرفهای است.
چیراز11 و همکاران (2015) به دنبال ارائه "نظریه مبنای آموزش مهارتی در موسسات آموزش صنعتی مالزی"، بیان داشتهاند که از موانع اصلی تحقق چشم انداز 2020 و رشد درآمد در مالزی، کمبود کارگران ماهر و نیمه ماهر در بخش صنایع است که نیازمند ترویج کارآموزی و توسعه آموزشهای مهارتی صنعتی است.
مالدوآن12 (2012) دریافته است که آموزشهای مهارتی یک کلید اساسی در جریان رشد و توسعه اقتصادی رومانی است. در دنیای کنونی، به سبب تخصصی شدن فعالیتها خصوصا در حوزه صنعت، نیاز به توسعه آموزشهای مهارتی مبتنی بر نیاز بازارکار دوچندان است.
حاجیعلیاکبری و همکاران (1398) به منظور تدوین و اعتبار یابی الگوی بازاریابی آموزشی در آموزش فنی و حرفهای دریافتهاند که براساس محاسبه بارهای عاملی عوامل ساختاری سازمان (53/0) بیشتریت اثرگذاری را بر بازاریابی آموزشی در آموزش فنی و حرفهای دارد و متغیرهای منابع مالی (50/0)، خدمات و محصول آموزشی (48/0) و رویه و سیاستهای آموزشی (45/0) در اولویتهای بعدی قرار میگیرد.
محمدهاشمی و پاپینژاد (1392) به بررسی اهمیت و نقش آموزشهای مهارتی پرداختهاند. سپس با استفاده از روش SWOT فاکتورهای پیش رو در خصوص گسترش آموزشهای مهارتی در بازار کار، شناسایی و وزن دهی نموده و با توجه به اولویت بدست آمده، مهمترین راهبرد های پیش روی سازمان آموزش فنی و حرفه ای کشور را ارائه نمودهاند.
حق طلب (1389) اذعان داشت است که مدیران بازاریابی با جهتگیری فعالیتهای دنیا به سمت خدمات، باید آگاهی خود را از روشهای نوین بازاریابی انواع خدمات ارتقاء دهند که از آن جمله می توان به بازاریابی خدمات آموزشی اشاره نمود. این خدمات دارای چهار ویژگی مهم از جمله نامحسوس بودن، تفکیک ناپذیری، تغییر پذیری و فناپذیر بودن است. هریک از این ویژگیها دارای چنان اهمیتی است که باید در خصوص آن خط مشی خاصی نیز اتخاذ نمود. مدیران بازاریابی باید کوشش نمایند تا راههایی را برای محسوس نمودن هرچه بیشتر خدمات آموزشی وافزایش بهره وری ارائه کنندگان آن ارایه نمایند. آنها همچنین باید باتوجه به تغییر پذیربودن خدمات، کیفیت آنها را استاندارد نموده و باتوجه به فناپذیر بودن این خدمات به ایجاد تعادل در عرضه و تقاضا اقدام نمایند.
در مجموع از بررسی مطالعات پیشین میتوان دریافت علیرغم اهمیت بازاریابی آموزشی در فضاهای جغرافیایی و سازمانی، تاکنون هیچ برنامه راهبردیای بر پایه رویکرد بازاریابی به ویژه رویکرد آمیزهبازاریابی تدوین و ارائه نشده است.
3 -روش تحقیق
این تحقیق به لحاظ استراتژی تحقیق و روش شناسی از نوع تحقیقات استفهامی است. از حیث هدف، کاربردی است. گردآوری دادهها با مطالعات اسنادی و برگزاری نشستهای چندگانه با نخبگان و مطلعین کلیدی در بخشهای مختلف اقتصادی استان (اعم از بخش صنعت، معدن و تجارت، کشاورزی، خدمات، گردشگری، صنایع دستی و اصناف) و همچنین نخبگان واحدهای مختلف اداره کل آموزش فنی و حرفه ای استان به انجام رسیده است. با توجه به اینکه اصلیترین متولی ارائه آموزش های مهارتی در هر منطقه و استان، اداره آموزش فنی و حرفهای است، همکاری اصلی در انجام این تحقیق از جانب افراد این نهاد بوده است.
تدوین استراتژیها در این تحقیق به دلیل ماهیت و محتوای آن با رویکردی نو و ترکیبی انجام شده است؛ به گونهای که علاوه بر استفاده از روش برنامهریزی راهبردی، مدل تحلیل وضع موجود بر پایه چارچوب 7پی استراتژی آمیخته بازاریابی طراحی شده است و در نهایت نیز، تلاش گردیده راهبردهای نهایی در راستای تکمیل 7 مؤلفه دارای اهمیت در آمیزهبازاریابی باشد. در خصوص چگونگی انجام تحقیق میتوان اذعان داشت با سپری شدن گامهای زیر (طی سالهای 1398 و 1399)، استراتژیهای توسعه آموزش مهارتی بازار محور استان خراسان جنوبی تدوین و احصاء شده است:
گام اول، برگزاری6 نشست مشترک با حضور افراد از دو بخش خصوصی و دولتی برای نیازسنجی آموزشهای مهارتی مورد نیاز استان در چارچوب روش دلفی؛
گام دوم، بررسی محتوایی اسناد فرادستی برای استخراج دلالتها در جهت تدوین سند استانی توسعه آموزشهای مهارتی و فنی و حرفهای (اسناد بالادستی نیز شامل: سند چشمانداز جمهوری اسلامی ایران در افق ۱۴۰۴، سیاستهای کلی نظام جمهوری اسلامی ایران، سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی، نقشه جامع علمی کشور، سند برنامههای تحول مهارت سازمان آموزش فنی و حرفهای کشور بوده است)؛
گام سوم، جمعبندی گامهای اول و دوم به کمک شورای راهبردی (با برگزاری 10 جلسه) متشکل از نخبگان حوزه آموزش مهارتی استان و شهرستانها، که در چارچوب مدل بازاریابی آمیخته و عناصر 7 گانه آن، بر اساس مدل SWOT نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدها برای ارائه خدمات آموزش مهارتیای که از مرحله اول به دست آمده بود، احصاء شده است.
میزان اطمینانپذیری تحقیق بر اساس ملاکهای اعتبار اجماعی، استحکام ساختاری و کفایت ارجاعی سنجیده شده است؛ به طوری که پس از جمعبندی نهایی گزارش تهیه شده در اختیار نخبگان و مشارکتکنندگان گذاشته شد که مورد تأیید قرار گرفت. در خصوص استحکام ساختاري نیز استفاده از منابع چندگانه در فرآیند تحقیق نیز موید آن بوده است. همچنین در خصوص استراتژیهای تدوین شده برای توسعه آموزشهای مهارتی استان خراسان جنوبی نیز ترکیبی از یافتههای مصاحبهای در نشستهای چندگانه و بررسیهای اسنادی صورت گرفته است. بنابراین از حیث استحکام ساختاری نیز مورد تأیید بوده است.
تحلیل محتوای کیفی با روش استقرایی: تحلیل محتوای اسناد بالادستی با رویکرد کیفی و روش تحلیل محتوای استقرایی انجام شده است. واحد تحلیل محتوای متن، موارد (آیتم) یا مضامین موجود در اسناد بوده است. در این روش، طبقات و نام از درون دادهها استخراج میشود. تحلیل دادهها با خواندن مکرر متن برای یافتن یک درک کلی آغاز شده است. سپس متون به طور کامل مطالعه و کدها استخراج گردید؛ این فرآیند به طور پیوسته از استخراج کدها تا نامگذاری آنها تداوم یافت. پس از آن، کدها بر اساس تفاوتها یا شباهتها به داخل طبقات دستهبندی میشود و در پایان به ازای هر مفهوم، شواهدی از متن نقل قول میشود. برای کدگذاری رویکرد استقرایی از مراحلی شبیه کدگذاری باز در روش نظریه داده بنیاد به کار میرود (مومنی راد و همکاران، 1392: 207-206).
4-یافتههای تحقیق
4-1- محصول
در اینجا محصول به معنای آموزشهای مهارتیای است که جمعیت شاغل استان در بخشهای مختلف و یا افراد جویای کار بدان نیاز دارند. شناخت آموزشهای مهارتی مورد نیاز یا همان نیازسنجی آموزش مهارتی در استان به تفکیک بخشهای مختلف و با نظرخواهی از بخش خصوصی و کارکنان بخش دولتی نشان داد که بیشترین دورههای آموزش مهارتی مورد نیاز بنا به پتانسیلهای موجود و اینکه بتوان فرصتهای شغلی پایدار ایجاد نمود، حوزه صنعت، معدن و تجارت (صمت) بوده است. از اهم دورههای آموزش مهارتی مورد نیاز حوزه صمت میتوان به مواردی نظیر "آشنایی با بیماری های غیر واگیردار"، "اصول تغذیه"، "بیماری ها و عوارض شغلی"، "ایمنی در آزمایشگاه ها"، "آشنایی با عوامل روانی محیط کار"، "دوره های جامع مهارت های مدیریتی" و "مدیریت فرآیند های کسب و کار BPM" اشاره داشت.
جدول شماره (1)- فراوانی دورههای آموزش مهارتی مورد نیاز جامعه
استان خراسان جنوبی در زمینههای مختلف
ردیف | زمینهی آموزشی | فراوانی دورههای آموزشی | درصد |
---|---|---|---|
1 | صنعت، معدن و تجارت | 64 | 21 |
2 | خدمات | 63 | 21 |
3 | گردشگری و هتلداری | 47 | 15 |
4 | صنایع دستی | 36 | 12 |
5 | امور زراعی | 13 | 4 |
6 | باغی | 12 | 4 |
7 | صنایع غذایی | 11 | 4 |
8 | منابع طبیعی | 11 | 4 |
9 | مخابرات | 10 | 3 |
10 | گیاهان دارویی | 9 | 3 |
11 | مرغ و ماکیان | 8 | 3 |
12 | شیلات | 6 | 2 |
13 | زیست فناوری | 6 | 2 |
14 | فناوری محیط زیست | 5 | 2 |
15 | ماشین آلات کشاورزی | 4 | 1 |
جمع کل | 305 | 100 |
منبع: یافتههای تحقیق، 1398.
بررسی وضعیت راهبردی توسعه محصول آموزشهای مهارتی در استان خراسان جنوبی نشان داد (جدول 2) در محیط درونی سازمان متولی آموزش مهارتی استان (فنی و حرفهای) برای توسعه بخشیدن به محصول مورد نظر سه عنوان ضعف از جمله "ناهمگن و نامرتبط بودن بسیاری از آموزشها متناسب با نیازهای منطقه" وجود دارد؛ تنها قوت درونی نیز "وجود سابقه و تجربه مفید در برگزاری دورههای متناسب با نیاز جامعه" در ادوار گذشته بوده است. از سوی دیگر، محیط بیرونی محصول آموزشهای مهارتی با تهدیدی همچون "تأکید و توجه خانواده ها به مدارک دانشگاهی و آموزشهای رسمی" مواجه است و فرصتهایی مانند "اقبال روز افزون فعالیت تراش سنگهای قیمتی از جانب صنعتگران صنایع دستی استان" به عنوان نتیجه و کارآمدی آموزشهای مهارتی قابل توجه میباشد که در برنامهریزی راهبردی میتوان بر آن تأکید داشت.
جدول شماره (2)- عوامل محیط درونی و بیرونی اثرگذار
بر توسعه "محصول" آموزشهای مهارتی استان
ضعفها (Weaknesses) | قوتها (Strengths) |
---|---|
ü ناهمگن و نامرتبط بودن بسیاری از آموزش ها متناسب با نیازهای منطقه ü بهروز نبودن و عدم استاندارد امکانات و تجهیزات ü تکرار بیش از حد برخی از دوره ها در مراکز و برگزار نشدن دوره های جدید مهارتی در مراکز. | ü تجربه مفید در برگزاری دوره های متناسب با نیاز جامعه |
تهدیدها (Threats) | فرصتها (Opportunities) |
ü تأکید و توجه خانواده ها به مدارک دانشگاهی | ü اقبال روز افزون فعالیت تراش سنگهای قیمتی از جانب صنعت گران صنایع دستی استان ü رونق و گسترش صنایع دستی بومی خصوصا در بخش خانگی و بانوان |
4-2- قیمت
منظور از قیمت، همان هزینهای است که مشتری پرداخت میکند تا از محصول (کالا یا خدمات نظیر آموزش) استفاده نماید. بنابراین توجه به هزینههای تمام شده و قیمت نهایی که میتوان از آن به عنوان رویکرد مالی بازاریابی محصولات نام برد، دارای اهمیت است. در این خصوص، بررسی راهبردی وضعیت قیمت محصول آموزشهای مهارتی "دورههای آموزش مهارتی و فنی و حرفهای" نشان داد (جدول 3) که شناختهشدهترین ضعف فراروی توسعه قیمت جهت عرضه محصول آموزشهای مهارتی "حمایت اندک مادی و معنوی از مربیان برای انگیزه سازی آنان" است. "پایین بودن هزینههای بهرهمندی از خدمات آموزشی فنی و حرفه ای برای مهارت آموزان" به عنوان قابل اتکاترین قوت در دسترس میباشد. در محیط بیرون، "کمبود اعتبارات آموزشی نسبت به سایر دستگاههای آموزشی" که منجر میشود بار هزینهای عرضه محصول بالا رفته و از جنبه رقابتپذیری آن بکاهد، به عنوان یک تهدید اساسی مطرح است. از سوی دیگر، "خصوصی بودن فضای اقتصادی بخش صنعت و معدن" به عنوان یک فرصت و ظرفیت بیرونی مطرح است چراکه بخش خصوصی به دلیل توجه ویژهای که به مسئله بهرهوری دارد، تلاش مینماید همواره سطح مهارتی کارکنان و نیرویهای بکار گرفته خود را ارتقاء بخشد. از این رو فرصتی برای بهرهگیری از ظرفیتهای اقتصادی بخش خصوصی در راستای جبران کمبودهای مالی فراهم است.
جدول شماره (3)- عوامل محیط درونی و بیرونی اثرگذار بر
توسعه "قیمت" آموزشهای مهارتی استان
ضعفها (Weaknesses) | قوتها (Strengths) |
---|---|
ü حمایت اندک مادی و معنوی از مربیان برای انگیزه سازی آنان (مانند پایین بودن دستمزد مربیان/عدم برخورداری از زمان اوقات فراغت برای مربیان) | ü پایین بودن هزینههای بهرهمندی از خدمات آموزشی فنی و حرفه ای برای مهارت آموزان |
تهدیدها (Threats) | فرصتها (Opportunities) |
ü کمبود اعتبارات آموزشی نسبت به سایر دستگاههای آموزشی | ü خصوصی بودن فضای اقتصادی بخش صنعت و معدن |
4-3- مکان
بعد "مکان" در بازاریابی آمیخته اشاره به امر توزیع محصول (کالا و خدمات) قابل عرضه دارد. به عبارتی، این مسئله مدنظر است که دسترسی به نهادههای مختلف تولید محصول و همچنین بازار فروش آن در چه وضعیتی قرار دارد؟ بدینسان بررسی صورت گرفته نشان داد (جدول 4) که در محیط درون با چالش بزرگی همچون "توزیع نابرابر منابع انسانی لازم جهت آموزش مهارتها در جغرافیای استان" مواجه است و این مسئله، عرضه محصول آموزشهای مهارتی را در نواحی 11 گانه استان با محدودیت مواجه میسازد. ظرفیت درونیای که وجود دارد، "بهرهبرداری از فضاهای خالی مراکز آموزش فنی و حرفهای به صورت مشارکتی و یا اجارهای" است که میتوان از آن به عنوان ظرفیتی در جهت توسعه آموزشهای مهارتی در سایر شهرستانها استفاده نمود. همچنین از اهم تهدیدها در حوزه مکانی، میتوان به "دور از دسترس بودن معادن و روستاها و فضاهای عشایری از مراکز آموزش مهارتی استان" اشاره داشت که سبب میشود یا علاقمندی از جانب متقاضیان برای دریافت دورههای آموزشی به سبب فاصله جغرافیایی کم باشد و یا بارهزینهای اضافی بر دوش سازمان ارائه دهنده خدمات آموزش مهارتی (فنی و حرفهای) به بار آورد که ممکن است قیمت محصول ارائه شده را به ضرر عرضه کننده تمام نماید. بایستی اضافه نمود که کثرت عرصههای روستایی و جمعیت روستانشین در استان به عنوان یک فرصت مناسب شناخته میشود چرا حاکی از نوع متنوع بودن ظرفیتهای محیط طبیعی در دسترس جامعه هدف میباشد و در آنان انگیزه کسب مهارت آموزشی و فنی و حرفهای را به دلیل تنوع مکانی و فضایی بالا میبرد.
جدول شماره (4)- عوامل محیط درونی و بیرونی اثرگذار بر
توسعه "مکان" آموزشهای مهارتی استان
ضعفها (Weaknesses) | قوتها (Strengths) |
---|---|
ü عدم وجود منابع آموزشی یکسان در سطح مراکز وپراکندگی منابع و ایجاد مشکلات خاص خود در نحوه ارزشیابی کارآموزان دوره های آموزشی | ü استفاده از فضاهای خالی مراکز آموزش فنی وحرفه ای به صورت مشارکتی و یا اجاره ای با اشخاص حقوقی و حقیقی در راه اندازی کسب و کار |
تهدیدها (Threats) | فرصتها (Opportunities) |
ü دور از دسترس بودن معادن و روستاها (به علاوه فضاهای عشایری) از مراکز آموزشی استان | ü کثرت عرصههای روستایی و جمعیت روستانشین در استان |
4-4- ترویج
ترویج و تبلیغ محصول تولیدی یک گام اساسی به منظور بازاریابی "دورههای آموزش مهارتی و فنی و حرفهای" به شمار میرود. بررسیها نشان داد (جدول 5) در فضای جغرافیایی استان خراسان جنوبی و در بطن سازمان ارائه دهنده خدمات آموزش مهارتی (فنی و حرفهای)، در محیط درون سازمانی با عوامل محدود کننده یا پیشران مواجه نبودهایم و هر آنچه وجود دارد، از محیط بیرونی بر سر راه ترویج و تبلیغ محصولات آموزش مهارتی میتوان یافت. در حقیقت شش عنوان تهدید جدی از جمله " ارتباط گیری ضعیف از جانب اصناف وصنایع در خصوص معرفی کاراموزان واجد شرایط" و چهار عنوان فرصت و ظرفیت شناخته شده از قبیل " وجود تفاهم نامه در سطح ملی بین بخش صنعت و معدن با فنی و حرفه ای در راستای تقویت مهارت و آموزش فعالین" وجود دارد که در چارچوب برنامهریزی راهبردی و ارائه استراتژیهای لازم جهت توسعه آموزش مهارتی بازار محور بایستی بدان توجه نمود.
جدول شماره (5)- عوامل محیط بیرونی اثرگذار بر
توسعه "ترویج" آموزشهای مهارتی استان
تهدیدها (Threats) | فرصتها (Opportunities) |
ü ارتباط گیری ضعیف از جانب اصناف وصنایع در خصوص معرفی کاراموزان واجد شرایط ü بالا بودن سن کشاورزان فعال و همچنین پایین بودن سطح سواد غالب روستائیان ü ناکافی بودن درآمد در روستاهای برای تأمین نیازهای جوانان ترغیب شان به ماندن در این فضاها ü تأکید و توجه خانواده ها به مدارک دانشگاهی ü نبود فرهنگ مهارت آموزی در جامعه ü ضعف شدید بازاریابی فعالیتهای گردشگری در استان | ü وجود تفاهم نامه در سطح ملی بین بخش صنعت و معدن با فنی و حرفه ای در راستای تقویت مهارت و آموزش فعالین ü اقبال روز افزون فعالیت تراش سنگهای قیمتی از جانب صنعت گران صنایع دستی استان ü رونق و گسترش صنایع دستی بومی خصوصا در بخش خانگی و بانوان ü همکاری خوب رسانه های محلی با مرکز و شناساندن مرکز به عموم جامعه |
4-5- نیروی انسانی
نیروی انسانی، شامل تمام کسانی است که در فعالیتهای مختلف کسبوکار (از تحقیقات بازار گرفته تا ارائه محصول به مشتری) بهطور مستقیم یا غیر مستقیم، شرکت داشتهاند. بنا به اعتقاد برخی از محققین حوزه بازاریابی، مخاطبان و متقاضیان بهرهمند از محصول مورد نظر نیز در جرگه افراد و نیروی انسانیای قرار میگیرند که بایستی در بطن برنامهریزی جهت فروش و عرضه محصول بدان توجه ویژهای نمود. در راستای برنامهریزی راهبردی توسعه آموزشهای مهارتی بازار محور در استان، بررسی دیدگاههای صاحب نظران و وضع موجود نشان داد (جدول 6) در حوزه افراد - نیروی انسانی با چهار عنوان ضعف از جمله "درگیر نمودن مربیان آموزش مهارتی با امورجنبی غیرآموزشی از سوی سازمان" مواجه هستیم. تنها قوت قابل ذکر نیز "برخورداری از تعداد نیروی انسانی مجرب" است که در ادوار گذشته توانسته اند در برپایی دورههای آموزشی مهارت توانمند عمل نمایند. دو مورد تهدید در زمرهی عوامل بیرونی اثرگذار بر توسعه افراد-نیروی انسانی دخیل در امر آموزش مهارتی استان وجود دارد که اولین آن "بی اعتقادی برخی از صنعتگران صنایع دستی به لزوم امر آموزش" و دوم "نبود رفتار انگیزشی مشتریان بخش صنایع دستی به گرایش صنعتگران به یادگیری شیوههای نوین بازاریابی، فروش و بسته بندی محصولات" بوده است. همچنین دو فرصت "مستقر بودن نیروهای نظامی و انتظامی با جمعیت مناسب جهت همکاریهای آموزشی" و "وجود مراکز آموزش دانشگاهی متعدد در استان" از اهم ظرفیتهای بیرونی است که میتوان در بطن برنامهریزی راهبردی بر آن توجه و تکیه داشت.
جدول شماره (6)- عوامل محیط درونی و بیرونی اثرگذار بر
توسعه "افراد -نیروی انسانی" آموزشهای مهارتی استان
ضعفها (Weaknesses) | قوتها (Strengths) |
---|---|
ü درگیر کردن مربیان با امورجنبی غیرآموزشی ü کمبود نیروی انسانی ü بروز نبودن برخی از مربیان ü نبود متخصص و مدرس آشنا به تکنولوژیهای جدید معدن کاوی و استخراج معادن در استان | ü برخورداری از نیروی انسانی مجرب |
تهدیدها (Threats) | فرصتها (Opportunities) |
ü بی اعتقادی برخی از صنعتگران صنایع دستی به لزوم امر آموزش ü نبود رفتار انگیزشی مشتریان بخش صنایع دستی به گرایش صنعتگران به یادگیری شیوههای نوین بازاریابی، فروش و بسته بندی محصولات | ü مستقر بودن نیروهای نظامی وانتظامی باجمعیت مناسب جهت همکاری های آموزشی ü وجود مراکز آموزش دانشگاهی متعدد در استان |
4-6- فرآیند
منظور از فرایند مسیری است که محصولات (کالا یا خدمات) تا رسیدن به دست مشتری یا متقاضی طی میکند. با توجه به ماهیت آموزشهای مهارتی لازم است در جامعه اقدامات عدیدهای در بین دو گروه بخش خصوصی و بخش دولتی از جانب مدیران متولی آموزش مهارتی صورت پذیرید تا به سبب تنوع ساختاری و ماهیتی متقاضیان بتوان به یک رویه منطقی و قابل پذیرش از جانب همگان نائل آمد. از این رو، بررسیها نشان داد (جدول 7) ضعف اساسی برای توسعه "فرآیندها" شامل "پایین بودن درصد تعامل ریاست مراکز آموزش مهارتی و فنی و حرفه ای با مربیان" است که منجر میشود مربیان به عنوان راهبر (بخوانید فروشندگان نهایی محصول آموزش مهارتی به افراد جامعه) به طور مناسب از چند و چون سیاستها و رویههای کلان سازمان مطلع نباشند و نوعی انفکاک وجود داشته باشد. ظرفیت شناسایی شده درونی شامل "همکاری مرکز با سایر نهادها و استفاده از مربیان مرکز در اجرای دوره های آموزشی به سایر ادارات و…" بوده است.
در محیط بیرونی سازمان نیز پنج عنوان تهدید شناخته شده است که از اهم آن میتوان به «در فرآیند اعطای پروانه های بهرهبرداری و جواز تأسیس صنایع، هیچ گونه التزام قانونی به دریافتی گواهی آموزش مهارتی وجود ندارد» و «نبود فرآیند ارزیابی مدون و دقیق از نتایج و عملکرد آموزشهای مهارتی اجرا شده در بخش صنعت و معدن» اشاره داشت. یکی از فرصتهای برجسته که میتواند فرآیند شناسایی نیازهای آموزش مهارتی به تفکیک مکانی و چگونگی ارائه آن را مشخص نمایند، ماده 27 قانون برنامه ششم توسعه است که به دنبال تدوین برنامه توسعه اقتصادی و اشتغالزایی سکونتگاههای روستایی و عشایری میباشد. در حقیقت به کمک این ماده قانون میتوان به تفکیک تمامی سکونتگاههای روستایی و عشایری، برنامه آموزش مهارتی و فنی و حرفهای مختص آن را شناسایی و برنامهریزی نمود.
جدول شماره (7)- عوامل محیط درونی و بیرونی اثرگذار بر
توسعه "فرآیند" آموزشهای مهارتی استان
ضعفها (Weaknesses) | قوتها (Strengths) |
---|---|
ü پایین بودن درصد تعامل ریاست مراکز آموزش مهارتی با مربیان | ü همکاری مرکز با سایر نهادها و استفاده از مربیان مراکز آموزش مهارتی و فنی و حرفه ای در اجرای دوره های آموزشی به سایر ادارات و… |
تهدیدها (Threats) | فرصتها (Opportunities) |
ü در فرآیند اعطای پروانه های بهرهبرداری و جواز تأسیس صنایع، هیچ گونه التزام قانونی به دریافتی گواهی آموزش مهارتی وجود ندارد ü نبود فرآیند ارزیابی مدون و دقیق از نتایج و عملکرد آموزشهای مهارتی اجرا شده در بخش صنعت و معدن ü موانع نهادی و قانونی پیش روی بخش معدن برای جذب افراد نخبه فکری و اولویت دهی به نخبگان مالی ü موازی کاری بیش از اندازه سازمان ها و ادارات دولتی در ارائه آموزش های مهارتی ü تغییرات مستمر رویکردهای سیاستی و اجرایی اداره | ü تصویب و اجرایی شدن ماده 27 قانون برنامه ششم توسعه در خصوص التزام به تدوین برنامه توسعه اقتصادی و اشتغالزایی برای هر روستا در طول زمان اجرای برنامه.
|
4-7- شواهد فیزیکی
در حوزه شواهد فیزیکی میتوان به تمامی زیرساختها و روساختها اشاره داشت. در حقیقت، تلاش میشود تا ضمن ارائه تحلیلی از امکانات در اختیار برای تولید و عرضه محصول به مشتری، به بررسی ظواهر و پوششهایی که به صورت بصری در معرض دید مشتری است، پرداخته شود. به بیان دیگر، ساختمانها، دکوراسیون، ظاهر پرسنل، ظاهر وبسایت، فونتهایی که در سایت استفاده میشود، و در کل محیطی که در آن فعالیت صورت میپذیرد، همگی بهنوعی شواهد فیزیکی برند را تشکیل میدهد. از این رو، بررسیها نشان داد (جدول 8) برای توسعه آموزش های مهارتی فنی و حرفهای در زمینه شواهد فیزیکی، «کمبود مواد مصرفی» و «فضای آموزشی مناسب در دوبخش کلاسهای تئوریکی و عملی» به ترتیب مهمترین نقاط ضعف و قوت شناخته شده است. همچنین از محیط بیرونی مسائلی همچون "مشکلات پورتال اعم از مراحل پیچیده ثبت نام وعدم اشنایی کافی ارباب رجوع در خصوص استفاده از آن"، "خشکسالی شدید و طولانی مدت حاکم بر منطقه" و "کمبود بازارکار برای مهارت آموزان دوره های فنی وحرفه ای خصوصا نبود صنایع دربرخی شهرستانها" تهدیدی جدی برای شواهد فیزیکی آموزش مهارتی استان به شمار میرود. فرصتهای قابل اعتنا برای بهرهبرداری در خصوص شواهد فیزیکی آموزشهای مهارتی استان اعم از " برخورداری از مواد معدنی رقابت پذیر و محصولات استراتژیک در بخش کشاورزی"، " وجود 5 هزار صنعتگر فعال در حوزه صنایع دستی در استان" و "پایین بودن قیمت کار در منطقه برای راه اندازی تولیدی با توجه به برگزاری دوره های آموزشی برای بانوان" بوده است.
جدول شماره (8)- عوامل محیط درونی و بیرونی اثرگذار
بر توسعه "شواهد فیزیکی" آموزشهای مهارتی استان
ضعفها (Weaknesses) | قوتها (Strengths) |
---|---|
ü کمبود مواد مصرفی | ü فضای آموزشی مناسب در دوبخش کلاس های تئوری وعملی |
تهدیدها (Threats) | فرصتها (Opportunities) |
ü مشکلات پورتال اعم از مراحل پیچیده ثبت نام وعدم اشنایی کافی ارباب رجوع در خصوص استفاده از آن ü خشکسالی شدید و طولانی مدت حاکم بر منطقه ü کمبود بازارکار برای مهارت آموزان دوره های فنی وحرفه ای خصوصا نبود صنایع دربرخی شهرستانها | ü برخورداری از مواد معدنی رقابت پذیر و محصولات استراتژیک در بخش کشاورزی ü وجود 5 هزار صنعتگر فعال در حوزه صنایع دستی در استان ü پایین بودن قیمت کار در منطقه برای راه اندازی تولیدی با توجه به برگزاری دوره های آموزشی برای بانوان |
4-8- موقعیت راهبردی
پس از گردآوری عوامل محیط داخلی و خارجی به تفکیک حوزههای هفت گانه بازاریابی آمیخته، اقدام به ارزیابی کمی عوامل محیط داخلی (IFE) و عوامل محیط خارجی (EFE) از دیدگاه اعضای مشورتی (شورای راهبردی) شده است تا از این طریق، موقعیت راهبردی سازمان در راه دستیابی به توسعه مهارتی استان احصاء شود. طبق بررسیهای صورت گرفته (جدول 9) نمره میزان اهمیت عوامل درونی برابر با 132 بوده که بنا به محاسبات صورت گرفته، امتیاز موزون مجموع این عوامل 629/1 به دست آمده است. در بین نقاط ضعف و نقاط قوت به ترتیب «ناهمگن و نامرتبط بودن بسیاری از آموزش ها متناسب با نیازهای منطقه» و «فضای آموزشی مناسب در دوبخش کلاس های تئوری وعملی» بالاترین امتیاز را در بین سایر عوامل به خود اختصاص داده است.
جدول شماره (9)- ارزیابی کمی عوامل درونی اثرگذار بر توسعه آموزش مهارتی استان
امتیاز موزون | وزن نرمالیزه | نمره وضع موجود | میزان اهمیت | شرح عامل | نوع عامل |
---|---|---|---|---|---|
0.121 | 0.061 | 2 | 8 | M: ناهمگن و نامرتبط بودن بسیاری از آموزش ها متناسب با نیازهای منطقه | ضعفها |
0.068 | 0.068 | 1 | 9 | M: بروز نبودن و عدم استاندارد بودگی امکانات و تجهیزات | |
0.000 | 0.068 | 0 | 9 | S: کمبود مواد مصرفی | |
0.038 | 0.038 | 1 | 5 | M: بیش از حد برخی از دوره ها در مراکز و برگزار نشدن دوره های جدید مهارتی در مراکز. | |
0.045 | 0.045 | 1 | 6 | N: درگیر کردن مربیان با امورجنبی غیرآموزشی | |
0.061 | 0.061 | 1 | 8 | N: کمبود نیروی انسانی | |
0.053 | 0.053 | 1 | 7 | N: بروز نبودن برخی از مربیان | |
0.076 | 0.076 | 1 | 10 | N: حمایت اندک مادی و معنوی از مربیان برای انگیزه سازی آنان (مانند پایین بودن دستمزد مربیان/عدم برخورداری از زمان اوقات فراغت برای مربیان) | |
0.000 | 0.061 | 0 | 8 | S: عدم وجود منابع آموزشی یکسان در سطح مراکز وپراکندگی منابع و ایجاد مشکلات خاص خود در نحوه ارزشیابی کارآموزان دوره های آموزشی | |
0.000 | 0.061 | 0 | 8 | N: نبود متخصص و مدرس آشنا به تکنولوژیهای جدید معدنکاوی و استخراج معادن در استان | |
0.038 | 0.038 | 1 | 5 | F: پایین بودن درصد تعامل ریاست مراکز با مربیان | |
0.159 | 0.053 | 3 | 7 | K: استفاده از فضاهای خالی مرکز به صورت مشارکتی و یا اجاره ای با اشخاص حقوقی و حقیقی در راه اندازی کسب و کار. | قوتها |
0.106 | 0.053 | 2 | 7 | F: همکاری مرکز با سایر نهادها و استفاده از مربیان مرکز در اجرای دوره های آموزشی به سایر ادارات و.. | |
0.227 | 0.076 | 3 | 10 | N: برخورداری از نیروی انسانی مجرب | |
0.182 | 0.061 | 3 | 8 | M: تجربه مفید در برگزاری دوره های متناسب با نیاز جامعه | |
0.273 | 0.068 | 4 | 9 | S: فضای آموزشی مناسب در دوبخش کلاس های تئوری وعملی | |
0.182 | 0.061 | 3 | 8 | G: پایین بودن هزینه های بهرهمندی از خدمات آموزشی فنی و حرفه ای برای مهارت آموزان | |