مطالعه عوامل مؤثر بر احساس ناامنی اجتماعی نسبت به کالاهای اساسی معیشتی (موردمطالعه: شهر اردبیل، 1401)
محورهای موضوعی :
طاها عشایری
1
*
,
طاهره جهان پرور
2
1 - عضو هئیت علمی گروه تاریخ و علوم اجتماعی علوم اجتماعي دانشگاه محقق اردبیلی
2 - گروه علوم اجتماعي دانشكده علوم اجتماعي ارتباطات و رسانه دانشگاه آزاداسلامی واحد تهران مرکزی
کلید واژه: کلیدواژهها: ناامنی نسبت به کالاهای اساسی, فرصتطلبی, فضای کسب و کار, اعتماد اجتماعی,
چکیده مقاله :
بنیادیترین نیاز انسانها، دسترسی بدون دغدغه به خوراک، پوشاک و مسکن است. تأمین و دسترسی به غذا و کالاهای اساسی در هرم حقوقی انسانها در تداوم حیات جمعی امری مهم و الزامی است. این پژوهش بر آن است که علت احساس نسبت به کالاهای اساسی را در بین شهروندان شهر اردبیل بررسی کند. برای پاسخ به پرسش اصلی، از روش sample power تعداد 270 نفر بهعنوان حجم نمونه تعیین و پرسشنامه بهصورت تصادفی بین شهروندان توزیعشده است. نتایج حاصل از آزمون پیرسون نشان میدهد که بین متغیرهای آنومی اخلاقی، بازدارندگی رسمی، اعتماد اجتماعی، فضای کسب و کار نامساعد، فرصتطلبی و حافظه جمعی تاریخی با احساس ناامنی نسبت کالاهای اساسی رابطه معنیداری وجود دارد. نتایج کلی معادلات ساختاری نشان میدهد که آنومی اخلاقی (0.168)، بازدارندگی رسمی (0.291)، بیتفاوتی اجتماعی (0.329)، اعتماد اجتماعی (0.468-)، فضای کسب و کار نامساعد (0.246-)، فرصتطلبی (0.187) و حافظه جمعی-تاریخی (0.238) روی ناامنی نسبت به کالاهای اساسی تأثیر داشته است.
Taha Ashayeri Tahereh Jahanparvar Abstract The most basic human need is worry-free access to food, clothing, and shelter. The provision of and access to food and basic goods is an important and essential matter in the hierarchy of human rights for the continuation of collective life. This research aims to investigate the reasons for the feeling towards basic goods among citizens of Ardabil city. To answer the main question, a sample size of 270 people was determined using the sample power method, and questionnaires were distributed randomly among citizens. The results of the Pearson test show that there is a significant relationship between the variables of moral anomie, formal deterrence, social trust, unfavorable business environment, opportunism, and historical collective memory with the feeling of insecurity regarding basic goods. The overall results of the structural equations show that moral anomie (0.168), formal deterrence (0.291), social indifference (0.329), social trust (-0.468), unfavorable business environment (-0.246), opportunism (0.187), and collective-historical memory (0.238) have had an impact on insecurity regarding basic goods.
- اسفندیاری، چنگیز و میر عباسی، سید باقر (1394)، بررسی ابعاد حق بر غذا و امنیت غذایی در اسناد بینالمللی، فصلنامه حقوق پزشکی، سال نهم، شمار 35، ص 158-184
- اسمیت، فیلیپ (1383)، درآمدی بر نظریه فرهنگی، ترجمه حسن پویان، تهران: دفتر پژوهشهای فرهنگی
- افروغ، عماد (1378)، خردهفرهنگها، مشارکت و وفاق اجتماعی، مجموعه مقالات وفاق اجتماعی و فرهنگ عمومی، تهران: سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
- باقر زاده آذر، فاطمه؛ رنجپور، رضا؛ کریمی تکانلو، زهرا؛ متفکرآزاد، محمد علی و اسد زاده، احمد (1395)، برآورد و مقایسه وضعیت امنیت غذایی و تأثیر متغیرهای اقتصادی بر آن در استانهای ایران، فصلنامه نظریههای کاربردی اقتصاد، سال سوم، شماره 4، ص 47-76
- بهروان، حسین (1392)، جامعهشناسی روستایی، تهران: جامعهشناسان
- پناهی، محمدحسین (1393)، نظریههای انقلاب: وقوع، فرآیند و پیامدها، تهران: انتشارات سمت.
- جانعلیزاده، حیدر؛ علیوردی نیا، اکبر و فرزند، محمدمهدی (1396)، جامعهشناسی حافظه جمعی: حوزه مطالعاتی پارادایمیک یا ناپارادایمیک؟ فصلنامه راهبرد فرهنگ، شماره 40، ص 38-70
- چلبی، مسعود (1389)، جامعهشناسی نظم، تهران: نشر نی
- چیتامبار، جی. بی (1389)، مقدمهای بر جامعهشناسی با تأکید بر جامعهشناسی روستایی، ترجمه احمد حجاران و مصطفی ازکیا، تهران: نشر نی.
- حججی، الهام؛ زاوشی، رزا؛ نوروزی، مصطفی (1394)، بررسی شیوع ناامنی نسبت به کالاهای اساسی خانوار و ارتباط آن با برخی از عوارض دوران بارداری، مجله دانشگاه علوم پزشکی جانوران، دوره 25، شماره 123، 2 87-98
- حسینی نثار، مجید و فیوضات، ابراهیم (1390)، نظریههای انحرافات اجتماعی، تهران: نشر پژواک.
- خوزین، حسن (1398)، امنیت فردی از دیدگاه قرآن کریم، فصلنامه علمی امنیت ملی، سال دهم، شماره 35، ص 35-62
- زمانی، طوبی؛ محسنی تبریزی، علیرضا و شاهمحمدی، علیرضا (1399)، تبیین جامعهشناختی احساس ناامنی اجتماعی و تأثیر آن بر نابردباری اجتماعی (تهران)، فصلنامه علمی امنیت ملی، سال دهم، شماره 38، ص 363-388
- ستوده، میترا، صفریان، حمد و رضا درستی، احمد (1394)، بررسی وضعیت ناامنی نسبت به کالاهای اساسی خانوار و تأثیر عوامل اقتصادی اجماعی در کودکان کوتاهقد دچار اضافهوزن شهر زاهدان، مجله علوم تغذیه و صنایع غذایی ایران، سال دهم، شماره 4، ص 53-62
- سلطانی، محمدرضا؛ ازگلی، محمد و آلاشتی، احمدنیا (1395)، درآمدی بر نقد نظریه سلسله مراتب مازلو، فصلنامه مطالعات رفتار سازمانی، سال پنجم، شماره 1، ص 145-172
- سیف الهی، سیفالله (1392)، مبانی جامعهشناسی، تهران: پژوهشکده المیزان
- سیگل، لاری و سنا، جوزف (1384)، بزهکاری نوجوانان، ترجمه تاج مزینانی، تهران: انتشارات سازمان ملی جوانان.
- شارون، جوئل (1388)، ده پرسش از دیدگاه جامعهشناسی، ترجمه منوچهر صبوری، تهران: نی
- شرفخانی، رحیم؛ دستگیری، سعید؛ قره آغاجی اصل، رسول و قوام زاده، سعید (1388)، شیوع و عوامل مؤثر بر ناامنی نسبت به کالاهای اساسی، در شهرستان خوی، مجله پژوهشی ارومیه، دوره بیست و دوم، شماره 2، ص 123-128
- علیزاده اقدم، محمدباقر (1389)، تحلیل جامعهشناختی سبک غذایی شهروندان تبریزی، فصلنامه علمی پژوهشی رفاه اجماعی، سال دوازدهم، شماره 44، ص 285-318
- غفاری، غلامرضا (1390)، سرمایه اجتماعی و امنیت انتظامی، تهران: نشر جامعهشناسان
- غفاری، غلامرضا و حبیبپورگتابی، کرم (1394)، سیاست اجتماعی: بنیانهای مفهومی و نظری، تهران: موسسه انتشارات دانشگاه تهران.
- فاضلی، نعمتالله (1392)، تاریخ فرهنگی ایران مدرن: گفتارهایی در زمینه تحولات گفتمانی ایران امروز از منظر مطالعات فرهنگی، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
- فرزبد، محمدمهدی، رضایی، احمد و جانعلیزاده، حیدر (1397)، حافظه جمعی و هویت ایرانی، فصلنامه مطالعات ملی، شماره 73، سال 19، ص 1-18
- قادری، طاهره و القونه، زهرا (1396)، بررسی فردگرایی خودخواهانه و عوامل مرتبط با آن در بین دانشجویان دانشگاه شیراز، فصلنامه علوم اجتماعی، سال بیست و ششم، شماره 79، ص 1- 31
- کوهی، کمال (1393)، ناامنی نسبت به کالاهای اساسی و سرمایه اجتماعی، فصلنامه اخلاق زیستی، سال چهارم، شماره 11، ص 165- 196
- نجفیانزاده، محبوبه؛ مبارکآبادی، عادله؛ رنجبران، مهدی و رضا نخعی، محمود (1393)، شیوع ناامنی نسبت به کالاهای اساسی در خانوارهای روستایی شهرستان اراک و ارتباط با برخی عوامل اقتصادی و اجتماعی و جمعیتی، مجله تغذیه و صنایع غذایی ایران، سال نهم، شماره 4، ص 35-44
- نوبری، علیرضا و اسماعیلی، علی (1398)، مفهوم شناسی امنیت در قرآن و زمینههای شکلگیری آن با تأکید بر روش معنا پژوهشی ایزوتسو، فصلنامه علمی امنیت ملی، سال دهم، شماره 36، ص 270-243
- هزارجریبی، جعفر و علیزاده، فیروزه (1391)، نقش تعیینکننده سرمایه اقتصادی و اجتماعی در ناامنی نسبت به کالاهای اساسی شهروندان موردمطالعه: شهروندان تبریزی، جامعهشناسی اقتصادی و توسعه، دوره یک، شماره 2، ص 220-195
- Hayes, A. Gray, M. Edwards, B. (2008), Social Inclusion: Origins, Concepts and Key Themes, Australian Institute of Family Studies, Department of the Prime Minister and Cabinet.
- Mestrovic, S. G. (1988). Emile Durkheim and the Reformation of Sociology. Totowa, NJ: Rowman & Littlefield
- Orru, M(1988). Anomie: History and Meanings. London: Allen & Unwin.
- Park, Robert E. and Burgess, W. (1921). Introduction to the Science of Sociology.
- Siegel, L. J. (2008). Criminology: Theories, Patterns and Typologies, Wadsworth Publishing.
فصلنامه راهبرد توسعه/ سال بیستم/ شماره 4 (پیاپی80)/ زمستان 1403/ 144-119
Quarterly Journal of Development Strategy, 2025, Vol. 20, No.4 (80), 119-144
مطالعه عوامل مؤثر بر احساس ناامنی اجتماعی
نسبت به کالاهای اساسی معیشتی
(مورد مطالعه: شهر اردبیل،1401)
طاها عشایری1
طاهره جهان پرور2
(تاريخ دريافت27/8/1402 ـ تاريخ تصويب 3/5/1403)
نوع مقاله: علمی پژوهشی
چكيده
بنیادیترین نیاز انسانها، دسترسی بدون دغدغه به خوراک، پوشاک و مسکن است. تأمین و دسترسی به غذا و کالاهای اساسی در هرم حقوقی انسانها در تداوم حیات جمعی امری مهم و الزامی است. این پژوهش بر آن است که علت احساس نسبت به کالاهای اساسی را در بین شهروندان شهر اردبیل بررسی کند. برای پاسخ به پرسش اصلی، از روش sample power تعداد 270 نفر بهعنوان حجم نمونه تعیین و پرسشنامه بهصورت تصادفی بین شهروندان توزیعشده است. نتایج حاصل از آزمون پیرسون نشان میدهد که بین متغیرهای آنومی اخلاقی، بازدارندگی رسمی، اعتماد اجتماعی، فضای کسب و کار نامساعد، فرصتطلبی و حافظه جمعی تاریخی با احساس ناامنی نسبت کالاهای اساسی رابطه معنیداری وجود دارد. نتایج کلی معادلات ساختاری نشان میدهد که آنومی اخلاقی (0.168)، بازدارندگی رسمی (0.291)، بیتفاوتی اجتماعی (0.329)، اعتماد اجتماعی (0.468-)، فضای کسب و کار نامساعد (0.246-)، فرصتطلبی (0.187) و حافظه جمعی-تاریخی (0.238) روی ناامنی نسبت به کالاهای اساسی تأثیر داشته است.
کلیدواژهها: ناامنی نسبت به کالاهای اساسی، فرصتطلبی، فضای کسب و کار، اعتماد اجتماعی
1- مقدمه و بیان مسئله:
امنیت، پدیده روانشناختی-اجتماعی است و ناشی از تجربه مستقیم و غیرمستقیم افراد از شرایط و اوضاع محیط پیرامونی است (زمانی و همکاران، 1399: 367). امنیت، حیاتیترین نیاز بشری و در متون الهی و اسلامی، عظیمترین نعمت الهی (خوزین، 1398: 36) و مهمترین گمشده انسان امروزی است. زندگی سعادتمند بشر در گروه میزان امنیت است (نوبری و اسماعیلی، 1398: 244). غذا ازجمله نیازهای بنیادین بشر است که تأمین آن در مقوله امنیت غذایی نهفته است. شواهد نشان میدهد که دستیابی نامطمئن به مواد غذایی هنوز یکی از مشکلات مهم جهانی است (نجفیان زاده و همکاران، 1393: 35). ناامنی نسبت به کالاهای اساسی به مفهوم دسترسی محدود یا نامطمئن به غذای کافی و سالم، یا توانایی محدود برای دستیابی به غذا از راههای قابلقبول اجتماعی است (حججی و همکاران، 1394: 88). ناامنی نسبت به کالاهای اساسی از مقولههایی است که تأثیر جدی بر وضعیت تغذیه افراد جامعه بجای میگذارد (ستوده و همکاران، 1394: 53). بنا بر تعریف سازمان ملل، امنیت غذایی دسترسی همه مردم به غذای کافی در تمام اوقات برای داشتن یک جسم سالم است. طبق این تعریف، موجود بودن غذا، دسترسی به غذا و پایداری در دریافت غذا 3 عنصر اصلی در امنیت غذایی است. جامعهشناسی غذا، واقعیتی تازه در مطالعات علم اجتماعی است که به ساختار فرهنگی و اجتماعی از جمله عادت، ذائقه و تولید و مصرف میپردازد (علیزاده اقدم، 1389: 288). امنیت غذایی یکی از فاکتورهای اصلی تأمینکننده سلامت فردی و اجتماعی است و ضامن توسعه و پیشرفت جامعه محسوب میشود و از چنان اهمیتی برخوردار است که بانک جهانی و فائو هدف توسعه هزاره سوم را امنیت غذایی معرفی نموده است (کوهی، 1393: 97). مازلو ازجمله اندیشمندانی است که در زمینه تشخیص و دستهبندی نیازهای انسانی، صاحبنظر است. وی در قالب نظریه سلسلهمراتب نیازها مدعی است که نیازهای انسان به پنج دسته: نیازهای فیزیولوژیکی (غذا، آب و میل جنسی)، نیاز به امنیت ، تعلق پذیری و محبت (دوست داشتن و دوست داشته شدن)، احترام و خود شکوفایی است (سلطانی و همکاران، 1395: 145). برآورده شدن نیازهای پایهای یکی از گامهای مهم در رشد و شکوفایی اجتماعی است. ابهام و ناامنی در پایه اولیه این هرم، باعث احساس ناامنی اجتماعی و رواج آنومی و فردگرایی میگردد. گرایش انسان به رفع نیازها و تحقق منافع و مصالح شخصی بدون لحاظ کردن دیگران بهعنوان خودمداری و تکروی یا خودمحوری است. فردگرایی خودخواهانه نوعی از فردگرایی است که در آن نفع شخصی اولویت تام داشته و افراد صرفاً به دنبال تأمین منافع خویش هستند (قادری و القونه، 1396: 2). جامعه ایرانی، دارای سرشار از منابع اقتصادی (گاز، معدن، نفت) و سایر منابعی است که توان مدیریت امنیت اقتصادی و غذایی شهروندانش را دارد. وجود تورمهای انتظاری، احتکار کالا و گرانی و گرانفروشی و هراس از کمبود کالاهای اساسی، امری است که به ذهنیت اجتماعی-فرهنگی شهروندان بستگی دارد، بهجای تحلیل امر اقتصادی مسئله باید به امر جامعهشناختی یعنی داشتن فرهنگ اجتماعی یا ذهنیت اجتماعی توجه کرد. در جامعه ایران، فرهنگ فردگرایی بسیار مهم است. فرهنگ شیوه زندگی در یک جامعه خاص است و بر پایه ارزشها و باورهای مشخصی سامان مییابد (آزاد ارمکی،1393: 21). انسانها برای بقاء خود به دیگران نیاز دارند و بقاء انسان امری طبیعی است که در این امر، با دیگران بودن امکان زندگی را میدهد (شارون،1389: 52 و 53). قانون حاکم بر فردگرایی، اجازه میدهد که آنها بهصورت جداگانه سکنی گزیده و رفتار نمایند (ریلو و همکاران، 1997). طبق یافتههای هافستد3 (1980) بین فردگرایی و وفور منابع یا ثروت و بین جمعگرایی و کمیابی منابع یا فقر رابطه معنیداری که وجود دارد که این یافته از مطالعه 16 کشور بهدستآمده است. در جوامعی که بر سلسلهمراتب تأکید دارند، حس پایین منزلت اجتماعی در گروه، افراد را به عضویت در جمع سوق میدهد که هدف اصلی ارتقا منزلت اجتماعی، تأمین امنیت اجتماعی، اعتماد زایی و حفظ سنت هست (تریاندیس، 2009). همیشه طبقات پایین (فقرا) در مقایسه با طبقات بالای جامعه (مرفهان) گرایش بیشتری به دفاع از جمع بودگی، خویشاوندان و درونگروهی دارند (کوهن، 1997). مردم این جوامع، گرایش بیشتری به همدلی، مسائل عاطفی و داشتن روابط عاطفی باهم دارند (کیتایاما و همکاران، 2007). با توجه بهشدت کمیابی منابع، ارزش و هنجارهای جوامع سنتی چه کشاورزی و کوچنشینان، ایجاب میکند که توجه به امنیت گروه، نظم و انضباط اجتماعی، احترام به سنتها، همرنگی و نهایت ادب و نزاکت نسبت به سلسلهمراتب و اعضای گروه را بسیار جدی بگیرند (اسوارتز، 1994). به لحاظ نظری میتوان محرومیت نسبی را نیز مهم ناامنی نسبت به کالاهای اساسی دانست (غفاری و حبیب پور گتابی، 1394؛ پناهی،1393؛ هایز و همکاران4،2008؛ سیگل،2008؛ سیگل و سنا،1384 و حسینی نثار و فیوضات،1390). احساس ناامنی نسبت به کالاهای اساسی، بیشتر به مسئله فرهنگ و اجتماع (دیالکتیک بین سطح خرد و سطح کلان) ارتباط دارد. احساس ناامنی نسبت به کالاهای اساسی و کمبود کالاها و استفاده از موقعیت با هدف سود شخصی، نوعی کاهش تفکر نوعدوستی و رواج رفتار فردگرایی منفی اقتصادی است. رفتاری که اجتماع را با نوعی بیانسجامی و بیهنجاری روبرو میسازد. اقتصاد در مطالعات علوم انسانی در تمامی دورههای تاریخی نقش تعیینکننده در کنشهای اجتماعی داشته است. بهنوعی فقر، محرومیت نسبی و احساس ناامنی نسبت به کالاهای اساسی، باعث ایجاد باورهایی از نوع تنازع بقا داروینی در اجتماع شده و به رواج بیسازمانی اجتماعی کمک میرساند. فروش گرانقیمت کالاها، دلاریزه شدن بازار و اقدام غیراخلاقی نهادهای اقتصادی و بازاری در برهههای حساس تاریخی جامعه، ضمن رواج بیاعتمادی اجتماعی و کاهش سرمایه اجتماعی به اثر گذاشتن بیشتر تحریمهای جوامع غربی کمک میکند. فردگرایی، تکروی و نبود روحیه جمعی از زمره ویژگیهای نامطلوبی است که رشد فزایندهای در جامعه کنونی پیداکرده است و سبب اختلال در یکپارچگی و هماهنگی میان افراد در حوزه اقتصادی، خانوادگی و فرهنگی شده است. فردگرایی منفی، ترجیح منافع مادی بر نیازهای جمع به تعبیری تفکر اتیمیزاسیون اقتصادی-غذایی، بهزعم دورکیم، نشان از رواج احساس آنومی اجتماعی یا بیهنجاری و کاهش بازدارندگی نظارتهای اجتماعی است در مواقع بحرانی ازجمله تهدیدهای بیرونی، انسجام داخلی، حفظ پیوستگی بین نهادهای سطح خرد و کلان، یکی از مکانیسمهای مهم در نگهداشت جامعه و ایجاد تعادل بین عرضه و تقاضاست. به این معنی که آنچه احساس ناامنی نسبت به کالاهای اساسی را در طی سال 1400 دامن زد، بیشتر امری درونی بود تا بیرونی و این امر نیازمند واکاوی جامعهشناختی است. آنومی اقتصادی و اجتماعی، تحولات بیرونی در کنار وقایع درونی ازجمله رسانهای شدن کمبود کالا، احتکار آن سبب شد تا شهروندان در آن برهه دچار بیثباتی روانی و هراس از کمبود اجناس و کالاهای اساسی شوند، گرچه ورود دستگاههای دولتی ازجمله سازمان تعزیرات، نهاد قضایی و سایر ارگانها با هدف اطمینان بخشی به وجود امنیت غذایی (سبد کالاهای اساسی خانوار) صورت گرفت، اما فضای اجتماعی، گفتمانی سوای این گفتمان رسمی شکلگرفته بود و همچنان شهروندان این احساس را داشتند که جامعه با بحران غذایی روبرو خواهد شد. به این خاطر، صف برخی فروشگاهها مملو از مردمی بود که در جهت ذخیره اقلام موردنیاز و ضروری روزمره خود بودند. بهاینترتیب این پژوهش برای بررسی مسئله احساس ناامنی نسبت به کالاهای اساسی شهروندان، سؤالهای زیر را مطرح کرده است:
1-علت احساس ناامنی نسبت به کالاهای اساسی در بین شهروندان چیست؟
2-کدام متغیر بیشترین نقش و تأثیرگذاری را در احساس ناامنی نسبت به کالاهای اساسی شهروندان داشته است؟
1-1- مبانی نظری
امنیت غذایی: امنیت غذایی شرایطی است که مردم در فقر یا ترس از گرسنگی و قحطی زندگی نمیکنند، فائو، هدف عمده امنیت غذایی را ایجاد اطمینان برای تمامی انسانها در دسترسی فیزیکی و اقتصادی به مواد غذایی اساسی که نیاز دارد، معرفی کرده است. امنیت غذایی زمانی تأمین میشود که سرانه سبد غذایی خانواده بهصورت صحیح انتخاب و تهیه شود و غذای کافی بهصورت صحیح طبخ گردد تا عناصر و مواد غذایی سالم و صحیح به سلولها و اندامهای بدن برسد. پس امینت غذایی بر پایه سه شاخص 1. موجود بودن و دسترسی به مواد غذایی، 2. توان اقتصادی خرید و انتخاب مواد غذایی و 3. تأمین سلامت و پایداری در دریافت مواد غذایی استوار است (باقرزاده آذر و همکاران، 1395: 48). سرچشمه فکری امنیت غذایی به بحران غذا در اوایل دهه 1970 برمیگردد. در آغاز این دهه، تولید مواد غذایی در کشورهای درحالتوسعه کاهش یافت. روزبهروز بیثباتی و عدم تعادل بین جمعیت و غذا در جهان افزوده شد. به دلیل جلوگیری از عواقب وخیم این بحران کنفرانس جهانی غذا به ابتکار سازمان ملل متحد در سال 1974 تشکیل که در آن به امنیت غذایی در سطح جهان و بهتبع آن در سطح کشورها تأکید شد. امنیت غذایی شامل عرضه متمرکز کالاهای اساسی غذایی بهمنظور بهبود مداوم مصرف غذا و خنثی کردن اثرات ناشی از نوسانات تولید و قیمت است (اسفندیاری و میر عباسی، 1394: 161).
1-2- پیشینه تجربی پژوهش
هزارجریبی و علیزاده (1391)، در پژوهشی با عنوان " نقش تعیینکننده سرمایه اقتصادی و اجتماعی در ناامنی نسبت به کالاهای اساسی شهروندان (موردمطالعه: شهروندان تبریزی)"، انجام دادهاند.نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین ناامنی نسبت به کالاهای اساسی و ابعاد حمایت اجتماعی و مشارکت اجتماعی، سرمایه اجتماعی رابطه معنیدار و معکوس وجود دارد، درحالیکه بین اعتماد اجتماعی و ناامنی نسبت به کالاهای اساسی رابطه معنیداری مشاهده نگردید. همچنین نتایج تحقیق نشان داد که بین سرمایه اقتصادی و ناامنی نسبت به کالاهای اساسی رابطه معنیدار و معکوسی وجود دارد. بهطوریکه بین دسترسی به غذا و کفایت غذایی رابطه معنیدار و معکوس ولی بین سرمایه اقتصادی و کیفیت غذایی رابطه معنیدار و مستقیم وجود دارد. این نتایج نشان داد که ناامنی نسبت به کالاهای اساسی شهروندان برحسب مقطع تحصیلی و نوع شغل افراد متفاوت است.
- کوهی (1393)، در پژوهشی با عنوان" ناامنی نسبت به کالاهای اساسی و سرمایه اجتماعی" انجام داده است. نتایج نشان میدهد که میزان ناامنی خانوار در سطح پایین بوده و بین اعتماد اجتماعی، مشارکت اجماعی و شبکه روابط اجتماع با ناامنی نسبت به کالاهای اساسی همبستگی منفی و معکوسی دارد؛ و درنهایت در مدل 19 درصد از تغییرات ناامنی نسبت به کالاهای اساسی را تبیین میکند.
- علیزاده اقدم (1389)، در پژوهشی با عنوان" تحلیل جامعهشناختی سبک غذایی شهروندان تبریزی" انجام داده، نشان میدهند که رفتار سالم تغذیه بین جامعه در اصول غذایی، دارای دو بعد سالم و ناسالم است. در معیارهای سبک غذایی، تأهل، جنسیت، ساختار طبقه، سن، شرایط بدنی، سرمایه سه گانه (فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی) تأثیر میگذارند.
شرفخانی و همکاران (1388)، در پژوهشی با عنوان" شیوع و عوامل مؤثر ناامنی نسبت به کالاهای اساسی، در شهرستان خوی"، انجام دادهاند، نتایج پژوهش نشان میدهد که وضعیت مسکن، وضعیت خودرو، وضعیت والدین (تک والدین یا دو والد بدن) و وضعیت درآمد خانوار از عوامل مؤثر بر امنیت غذایی خانوار است.
1-3- نقد پیشینه تجربی پژوهش و تمایز پژوهش فعلی
در ایران درباره امنیت غذایی یا احساس ناامنی نسبت به کالاهای اساسی بهعنوان یک مسئله مهم و حیاتی، از بعد جامعهشناسی پژوهش منسجم و دقیقی صورت نگرفته است. تنها پژوهشهای جامعهشناختی هزارجریبی و علیزاده (1391) کوهی (1393) به مبحث امنیت غذایی از رویکرد جامعهشناختی پرداختهاند. در کنار این پژوهش، تحقیق فعلی قصد دارد با روش پیمایش ضمن استفاده از نظریههای مرتبط با ناامنی نسبت به کالاهای اساسی، از مغیرهای جامع و کلان برای سنجش ناامنی نسبت به کالاهای اساسی شهروندان استفاده کند و همچنین اجرای این پژوهش در مقطع زمانی انجام میپذیرد که شهروندان درگیر این مسئله بوده و آن را درک و تجربه کردهاند.
1-3-1- نظریه آنومی اجتماعی و فروپاشی اخلاقی اجتماع
جامعه قبل از هر امری، ساحتی اخلاقی دارد. بقاء و ماندگاری اجتماعی، با انگارههای اخلاقی پایداری خود را حفظ میکند. هیچ جامعهای نیست که در آن آنومی خود را نمایان نکند و آن زمانی است که بحرانهای اخلاقی رواج یابد و نقطه پیونددهنده و اتصالگر موجود نباشد. دورکیم در تعریف آنومی، آن را نوعی عدم التزام به قواعد اخلاقی میداند (مسترویچ، 1988: 84). فردگرایی و کاهش نوعدوستی، نشان از کمرنگ شدن آرمانهای اخلاقی در جامعه است. فروپاشی قواعد اخلاقی، همان کمرنگ شدن انسجام عقیدتی و ارزشی در جامعه است. آنومی از نبود قواعد اخلاقی مقتدر برمیخیزد (اورو، 1988). این عدم التزام ناشی از کمرنگ شدن یا واضح نبودن این قواعد در جامعه است. منشأ اصلی این قواعد اخلاقی در دو عامل مهم سنت (مذهب) و عرف (قوانین عرفی) نهفته است (پارک و برگس، 1921). دورکیم، مشکل جامعه جدید را خصلتی اخلاقی میداند. به نظر او، اولویت دادن به منافع گروهی، هر چه باشد، همیشه خصلتی اخلاقی دارد، چون لازمه آن، روحیه ایثار و ازخودگذشتگی است. تمدن جدید و جامعهای که از همبستگی مکانیکی گذر کرده، خوشبختی را کاهش داده است. در اندیشه دورکیمی، اگر نتوان فرد را در اجبار اجتماعی قرارداد و با اجتماع همراه کرد، رفتارهای منفی در مناسبات اجتماعی فراگیر خواهد شد، چون منافع فردی بر منافع جمعی تفوق مییابد. جامعه با آسیب و انحراف روبرو میشود و این آسیبها و انحرافات، با گرایشهای فردگرایانه5 یا گرایشهای خودگرایانه،6 نمود پیدا میکند. اخلاق فردی در پرتو اخلاق جمعی و اجتماعی، معنی پیدا میکند. دورکیم بیهنجاری را به معنای فقدان وفاق و اجماع7 نسبت به سه مؤلفه اصلی؛ اهداف اجتماعی8، انتظار جمعی9 و الگوهای رفتار10 میداند (غفاری، 1390).
به نظر پارسونز کار ویژه و اصلی جامعه محدود ساختن امیال بیحدوحصر انسان و وضع قواعد و مقرراتی برای این امیال است. به نظر پارسونز بهترین شیوه برای درک کل واقعیت اجتماعی، این است که آن را بهعنوان نظام درک کنیم. جامعه نیز همچون نظامهای مکانیکی یا ارگانیکی مجموعهای از اجزاست که بین آنها روابط متقابل وجود دارد، چنین مجموعهای صرفاً بر زور و قدرت متکی نیست؛ بلکه بر مکانیسمهای همبستگی پیچیدهٔ مبانی اخلاقی استوار است (والاس، 1986: 17). زتومکا، با نگرش، فرهنگگرا، جامعه را ساخته از یک اجتماع اخلاقی در نظر گرفته و آن را صرفاً سازمانی غیر رسمی میداند. این سازمان، مملو از ما، گروه و اجتماع سنتی است که با سرمایه اجتماعی، اخلاق، اعتماد، وفاداری و مشاع جمعی سروکار دارد (زتومکا، 1999: 5). اصول اخلاقی در این اجتماع، چون امانت، فرهنگ صداقت، حس خوب، وفادارای، تعیین کننده شاکله یک جمع هستند و از شیوع ارزشهای منفی فرساینده سرمایه جمعی جلوگیری میکند (غفاری، 1390: 63). هرچه اخلاق جمعی کاهش یابد، به همان میزان فردگرایی منفی جایگزین آن میشود، پیوند اجتماعی از بین میرود و همچنین جامعه در بحران گرفتار میشود (افروغ، 1378: 140؛ چلپی، 1389: 22).
ولع دستیابی به مواد خام و ارزشمند بسیاری از جوامع را به جنگ میکشاند (دیلینی، 1390:305). کمیابی منابع عامل غارت و تضاد اجتماعی بین گروهها بوده است (بهروان، 1390: 57). رقابت بهعنوان یک فرایند اجتماعی و شکلی از تعامل اجتماعی در جامعه دارای کارکردهای خاصی است. رقابت یکی از راههای تخصیص کالاهای محدود و کمیاب جامعه است. وظیفه آن شکل دادن به نگرشهای افراد رقیب به طریقی خاصی را به عهده دارد. هنگامیکه افراد با رقابت میکنند، گرایشهای غیردوستانه در میان آنها شکل میگیرد (چیتمبار، 1389: 100). کشمکش و رقابت ناشی از مبارزه کنشگران بر سر چیزی ارزشمند است، درجایی مبارزه هست، بعضی کنشگران برنده و برخی بازنده میشوند و یا در بیشتر موارد بیشتر از دیگران سهم میبرند. ریشه تضاد و ستیزه هنگامی در کمیابی بوده که زمینهساز همبستگی هست. هر کس نمیتواند، آنچه را که میخواهد به دست آورد، زیرا چیزهایی را جستوجو میکند که بهاندازه کافی وجود ندارند. تضاد هنگامی رخ میدهد که بعضی از افراد آنچه را در جامعه ارزشمند است به انحصار خود درمیآورند و درنتیجه دیگران را ازآنچه محروم میسازند. درهرصورت نتیجه کمیابی یا توزیع نابرابر است، چون برخی داراییهای خود را افزایش میدهند و دیگران نمیتوانند(شارون، 1388: 109). افراد برای دستیابی به ارزشهای مطلوب و موردنظر خود تلاش میکنند. گاهی در جوامع انسانی این تلاشها بهصورت رقابت ظاهر میشود. رقابت جوامع برای دستیابی به ارزشهای اجتماعی باید بر موازین و اصولی استوار باشد تا محیطی مساعد برای تأمین نیازها و خواستههای افراد فراهم آید. در غیر این صورت رقابت به ناسازگاری و ستیزهجویی میانجامد که خود تضعیف گروه و درنهایت نابسامانی جامعه را به همراه دارد (سیف الهی،1392: 175).
1-3-3- نظریه حافظه تاریخی-جمعی
حافظه ازجمله مفاهیمی است که اجماع و اتفاقنظری راجع به آن وجود ندارد. البته اکثر مفاهیم علوم اجتماعی و علوم انسانی بهگونهای هستند که کمتر میتوان درباره آنها به اجماع کامل رسید. «امروزه مفاهیم متعددی در حوزه حافظه رواج دارد. مفاهیم حافظه عمومی، حافظه مشترک، حافظه جمعی، حافظه فرهنگی، حافظه عوامانه، حافظه محلی، حافظه مردمی برای مفهوم حافظه، حافظه تاریخی بهکاربرده شده است»(فاضلی، 1392). حافظه جمعی11 بهمثابه یک فعالیت و فرایند اجتماعی است که در آن به خاطر آوردن رخدادهایی در سطح جامعه فراتر از فرد، بهوسیله و برای جمعی مشخص صورت میگیرد (جانعلیزاده و همکاران، 1396: 36). هالبواکس معتقد است این ما نیستیم که تصمیم میگیریم چه چیزی را به خاطر بسپاریم یا فراموش کنیم، بلکه این جامعه، فرهنگ و تاریخ است که آن را به ما تحمیل میکند. در جامعه عواملی مثل مذهب، خانواده، طبقه و ... در گزینش امر حافظه تأثیرگذار است. قطعاً این افراد هستند که به یاد میآورند و نه گروهها و سازمانها، اما این افراد در زمینه خاصی قرار دارند که آن زمینه به «یادآوری آنها» و یا «بازسازی گذشته توسط آنها» سمتوسو و شکل میدهد (فاضلی، 1392). وی این نظریه خود را در راستای کارهای دورکیم میداند و عقیده دارد، حافظه جمعی حفظ اتصال جامعه است. داستان قهرمانان، رویدادهای حماسی و اصل و منشأ گروهها، منبع همبستگی عاطفی و ذهنی مردم است و حافظه جمعی پیوسته در حال نو شدن و تغییر شکل است و این فرایند با گذر هر نسل، شکل تازه به خود میگیرد. وی، دین را شکلی از حافظه جمعی میداند که به شکلهای مختلف بازتولید میشوند. درک وی از تقابلهای میان تاریخ، دین، سیاست و اسطوره، با وجود حذف گرایشهای کارکردگرایانه، تأثیری فزاینده بر نظریه فرهنگی در دهههای اخیر داشته است (اسمیت، 1383: 100). هالبواکس بین حافظه جمعی و تاریخ تمایز ایجاد میکند. تاریخ و حافظه جمعی هر دو، واقعیت اجتماعی در دسترس عمومند، با این تفاوت که تاریخ، مرده و حافظه جمعی زنده است. تاریخ، گذشته محفوظی است که ما با آن ارتباط ارگانیگ نداریم. درحالیکه حافظه جمعی گذشته فعالی است که به هویت ما شکل میدهد (فرزبد و همکاران، 1397: 8).
2- روششناسی تحقیق
2-1- فرضیههای پژوهش
با استناد به دیدگاههای نظری و مطالعات تجربی، فرضیههای پژوهش در جدول شماره 1 ارائهشدهاند.
جدول شماره (1)- فرضیههای پژوهش
ردیف | فرضیه اصلی |
1 | بین احساس فضای کسب و کار نامساعد و احساس ناامنی نسبت به کالاهای اساسی رابطه معنیداری وجود دارد. |
2 | بین حافظه جمعی تاریخی و احساس ناامنی نسبت به کالاهای اساسی رابطه معنیداری وجود دارد. |
3 | بین آنومی اخلاقی و احساس ناامنی نسبت به کالاهای اساسی رابطه معنیداری وجود دارد. |
4 | بین اعتمادی اجتماعی و احساس ناامنی نسبت به کالاهای اساسی رابطه معنیداری وجود دارد. |
5 | بین فرصتطلبی و احساس ناامنی نسبت به کالاهای اساسی رابطه معنیداری وجود دارد. |
6 | بین بیتفاوتی اجتماعی و احساس ناامنی نسبت به کالاهای اساسی رابطه معنیداری وجود دارد. |
7 | بین بازدارندگی رسمی و احساس ناامنی نسبت به کالاهای اساسی رابطه معنیداری وجود دارد. |
2-2- روش پژوهش
روش مورداستفاده در این پژوهش پیمایش12 هست. در این پژوهش ابزار اندازهگیری متغیرها و گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته است که در آن مجموعهای از گویهها به شکل طیف لیکرت13به پاسخگویان ارائه شد. برای تعیین حجم نمونه از sample power استفاده شده که برابر در سطح آلفای 5 صدم، مقدار 0.15 ضریب همبستگی، با 9 متغیر اصلی پژوهش در توان 80 درصد برابر با 270 تعیینشده است.
شکل شماره (1)- حجم نمونه
جدول شماره (2)- ضرایب پایایی پژوهش
شاخص | پایایی | پایایی ترکیبی |
فضای نامساعد کسب و کار | 0.801 | 0.824 |
حافظه جمعی تاریخی | 0.838 | 0.902 |
آنومی اخلاقی | 0.863 | 0.881 |
فرصتطلبی | 0.814 | 0.862 |
اعتماد اجتماعی | 0.874 | 0.926 |
بیتفاوتی اجتماعی | 0.800 | 0.851 |
بازدارندگی رسمی | 0.808 | 0.883 |
ناامنی نسبت به کالاهای اساسی | 0.816 | 0.830 |
3. یافتههای پژوهش
3-1- توصیفی
نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که مرد 97 نفر (35.3)، زن 178 نفر (64.7)، مجرد 105 نفر (38.2) متأهل 170 نفر (61.8)، شاغل 128 نفر (46.5)، بیکار 72 نفر (26.2) محصل 75 نفر (27.3) بوده است. حداقل سن پاسخگویان (15)، حداکثر (57)، انحراف معیار (9.9) و میانگین سنی (30.44) بوده است. درآمد زیر دو میلیون تومان 86 نفر (31.3)، دو تا سه میلیون تومان 54 نفر (19.6)، سه تا چهار میلیون تومان 17 نفر (6.2)، چهار تا پنج میلیون تومان 9 نفر (3.3)، بالای پنج میلیون 11 تومان (4) و محل تولد 93 نفر (33.8) روستا، 182 نفر (66.2) شهر، وضع تملک، 38 نفر (13.8) ملکی، 207 نفر (75.3) استیجاری/رهن، 30 نفر (10.9) خانه پدری بوده است. به لحاظ طبقه اقتصادی 63 نفر (22.9) خیلی پایین، 58 نفر (21.1) پایین، 38 نفر (13.8) متوسط پایین، 95 نفر (34.5) متوسط بالا، 14 نفر (5.1) بالا و 7 نفر (2.5) خیلی بالا است. تحصیلات 7 نفر (2.5) بیسواد/ابتدایی، 118 نفر (42.9) راهنمایی، 113 نفر (41.1) دیپلم، 27 نفر (9.8) فوقدیپلم، 6 نفر (2.2) لیسانس و 4 نفر (1.5) فوقلیسانس و بالاتر است. قومیت 80 نفر (29.1) ترک، 128 نفر (46.5) فارس، 29 نفر (10.5) عرب و 38 نفر (13.8) سایر است.
3-1-1- توزیع پراکندگی کلی متغیرهای پژوهش
خلاصه از وضعیت پراکندگی متغیرهای وابسته و مستقل پژوهش در جدول شماره ارائهشده است.
جدول شماره (3)- توزیع پراکندگی شاخص اصلی پژوهش مستقل و وابسته
طبقات | انحراف معیار | میانگین | متغیر | ||||||
پایین | متوسط | بالا | |||||||
درصد | درصد | درصد | |||||||
28.7 | 65.5 | 5.8 | 3.57 | 18.48 | ناامنی نسبت به کالاهای اساسی | ||||
8.4 | 36 | 55.6 | 4.75 | 21.53 | آنومی اخلاقی | ||||
23.6 | 10.2 | 66.2 | 2.84 | 14.06 | بازدارندگی | ||||
14.9 | 60.4 | 24.7 | 3.60 | 24.12 | اعتماد اجتماعی | ||||
34.5 | 52.7 | 12.7 | 5.20 | 33.32 | بیتفاوتی اجتماعی | ||||
21.5 | 46.2 | 32.4 | 2.76 | 15.80 | فضای کسب و کار نامساعد | ||||
24.4 | 63.3 | 12.4 | 3.52 | 25.72 | فرصتطلبی | ||||
9.5 | 71.3 | 19.3 | 2.92 | 15.17 | حافظه تاریخی |
جدول شماره (3) توزیع پراکندگی متغیرهای سازهای پژوهش را نشان میدهد که میانگین کلی شاخص ناامنی نسبت به کالاهای اساسی (18.48)، آنومی اخلاقی (21.53)، بازدارندگی (14.06)، اعتماد اجتماعی (24.12)، بیتفاوتی اجتماعی (33.32)، فضای کسب و کار نامساعد (15.80)، فرصتطلبی (25.72) و حافظه تاریخی (15.17) است.
3-2- استنباطی
3-2-1- ضریب همبستگی پژوهش
جدول شماره (4)- نتایج ضریب همبستگی حاصل از آزمون پیرسون
متغیر مستقل | متغیر وابسته | مقدار پیرسون | معنای دوطرفه | نتیجه |
آنومی اخلاقی | احساس ناامنی نسبت به کالای اساسی | 0.259 | 0.000 | قبول |
بازدارندگی رسمی | 0.145- | 0.016 | قبول | |
اعتماد اجتماعی | 0.581- | 0.000 | قبول | |
بیتفاوتی اجتماعی | 0.049 | 0.414 | رد | |
فضای کسب و کار نامساعد | 0.341- | 0.003 | قبول | |
فرصتطلبی | 0.158 | 0.009 | قبول | |
حافظه جمعی تاریخی | 0.493- | 0.000 | قبول |
نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که:
- -بین متغیر آنومی اخلاقی و ناامنی نسبت به کالاهای اساسی رابطه معنیداری وجود دارد، ضریب همبستگی دو متغیر در سطح معنیداری 0.000 برابر با 0.259 است. بهطورکلی، هرچه میزان آنومی اخلاقی در جامعه بیشتر باشد، به همان میزان احساس ناامنی نسبت به کالاهای اساسی در جامعه بیشتر است. جامعه هنگامیکه با بحران اخلاقی مواجهه شود، به این معنی که هنجارها، ارزشهای اخلاقی، فرهنگ راستگویی، فضیلت، انصاف و عدل دچار اختلال شود، در مسیری قرار میگیرد که امر اقناعکننده، توجیهکننده جهت کنترل رفتاری افراد وجود نخواهد داشت، در شرایط بحرانی و بیثباتی، به دلیل حس رواج بیاخلاقی در سطح جامعه و شیوع احساس آنومی اخلاقی، هم توزیعکننده کالاهای اساسی دست به رفتارهای سودجویانه و مخالف با منافع جمعی زده و هم شهروندان با مشاهده این وضع اجتماعی، از اینکه با اطمینان و آرامش به نیازهای غذایی و اساسی خود دسترسی پیدا کنند، دچار ناامنی و اضطراب خواهند شد. به این دلیل، بیاخلاقی و آنومی اخلاقی در اجتماع، باعث رواج ناامنی غذایی در سطح کلان، میانه و خرد خواهد شد.
- بین متغیر بازدارندگی رسمی و ناامنی نسبت به کالاهای اساسی رابطه معنیداری وجود دارد، ضریب همبستگی دو متغیر در سطح معنیداری 0.016 برابر با 0.145- است. کاهش سطح بازدارندگی (قضایی و انتظامی) و ایجاد باور عمومی رهاشدگی جامعه، آرزوهای نامحدود و سیر نشدنی را در افراد در جستجوی درآمدهای مالی و منافع شخصی ایجاد کرده و باعث میشود که در مسیر احتکار گام برداشته و رواج این عمل، باعث هراس و اضطراب شهروندان نسبت به بحرانی بودن آینده از حیث کمیابی کالا، فقدان مواد اساسی اولیه و مایحتاج زندگی خواهد شد. هرچه میزان بازدارندگی رسمی در جامعه بیشتر باشد، به همان میزان احساس ناامنی نسبت به کالاهای اساسی در جامعه بیشتر است. وجود نهادهای بازدارنده و قاطع در مسائل اجتماعی مرتبط با شهروندان، از کنشهای سودجویانه و ضد اجتماع ممانعت میکند، درصورتیکه توزیعکنندگان و مصرفکنندگان احساس کنند، نوعی بیتوجهی در این بخش وجود دارد، احتمال عدول از هنجارهای اجتماعی در وضعیت خاص، افزایش مییابد.
- بین متغیر اعتماد اجتماعی و ناامنی نسبت به کالاهای اساسی رابطه معنیداری وجود دارد، ضریب همبستگی دو متغیر در سطح معنیداری 0.000 برابر با 0.581- است. نخستین شرط، ثبات در جامعه، اعتماد است، در شرایط بحرانی و کمبود جامعه با کالاهای اساسی، درصورتیکه اعتمادی بین شهروندان و نهادهای دولتی، اجرایی و سیاسی که درصدد اطمینان بخشی به جامعه هستند، وجود نداشته باشد، ناامنی ذهنی نسبت به دستیابی به نیازهای غذایی زندگی روزمره در آنها افزایشیافته و کنشهای روزمره خانواده را از تعادل خارج میکند. بر این اساس، اعتماد سیاسی، حافظ اساسی پیوند مردم و حاکمیت بوده و باعث میشود که توزیعکنندگان و مصرفکنندگان کالاهای اساسی به دلیل وجود همبستگی سیاسی و دفاع از کیان سیاسی نظام در سطح جهانی و ممانعت از رواج بیثباتی، دست به احتکار کالا نمیزنند و این امر امنیت ذهنی را در شهروندان نسبت به دسترسی آسان و بهموقع به مواد غذایی افزایش میدهد.
- بین متغیر بیتفاوتی اجتماعی و ناامنی نسبت به کالاهای اساسی رابطه معنیداری وجود دارد، ضریب همبستگی دو متغیر در سطح معنیداری 0.414 برابر با 0.049 است. نبود حس همدردی، نوعدوستی و احساس مشترک نسبت به شرایط طبقات مختلف جامعه ازجمله اقشار پایین جامعه؛ باعث میشود که عمده گروههای اجتماعی درباره تحولات اقتصادی و اجتماعی دچار ابهام و هراس شده و به دلیل تصور و پنداشت شکاف بین طبقات افتثصادی—احجتماعی در همدردی و همیاری اجتماعی، بسترهای ناامنی نسبت به کالاهای اساسی در شهروندان افزایش مییابد.
- -بین متغیر فضای کسب و کار نامساعد و ناامنی نسبت به کالاهای اساسی رابطه معنیداری وجود دارد، ضریب همبستگی دو متغیر در سطح معنیداری 0.003 برابر با 0.341- است. شغل خوب، مطمئن، با ثابت و پایدار، در هر شرایطی (شرایط بحرانی و غیر بحرانی)، امینت بخش زندگی جمعی است. نداشتن یکچشم انداز مالی ثابت و باثبات با هر سطحی از درآمد، احتمال نگرانی غذایی و مشکل در دستیابی به آن در وضعیت حاد را افزایش میدهد. امید در برابر سرخوردگی و استیصال است. منبع این ناامیدی در جامعه، مسائل معیشت و فشار به دهکهای پایین است. بیثباتی سیاسی و اجتماعی و سرخوردگی افراد جامعه و بیاعتمادی و ناامیدی از شرایط اقتصادی، زمینه این نگرش را در شهروندان ایجاد نموده است. اضطراب از رویارویی با آینده اقتصادی جامعه، به دلیل افزایشگرانی و عدم کنترل موفق قیمت اجناس و کالاهای مصرفی شهروندان در نهادی شدن این ناامیدی و ناامنی غذایی مؤثر بوده است که بهطور متقابل تأثیر منفی بر روند اقتصادی و رفتار اقتصادی شهروندان گذاشته است. پدیداری ناامنی غذایی در مردم ناشی از وجود تورم، بیکاری زیاد، فساد اداری و بیثباتی و فقدان امنیت اقتصادی است. ترس از آینده نامطمئن و شرایط ناایمن یکی از مهمترین دغدغههای خانوادهها و جامعه ایرانی است.
- بین متغیر فرصتطلبی و ناامنی نسبت به کالاهای اساسی رابطه معنیداری وجود دارد، ضریب همبستگی دو متغیر در سطح معنیداری 0.009 برابر با 0.158 است. بهطورکلی، هرچه میزان فرصتطلبی در جامعه بیشتر باشد، به همان میزان احساس ناامنی نسبت به کالاهای اساسی در جامعه بیشتر است.
- -بین متغیر حافظه جمعی-تاریخی و ناامنی نسبت به کالاهای اساسی رابطه معنیداری وجود دارد، ضریب همبستگی دو متغیر در سطح معنیداری 0.000 برابر با 0.493- است. کنشهای روزمره و رفتارهای اجتماعی مردم، ریشه تاریخی دارد. کنش اجتماعی بشر امری معنادار و متناسب با ارزیابی عقلانی صورت میگیرد. بازخوانی وقایع تاریخی و حوادث مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی میتواند در پیشبینی افراد جامعه نسبت به آینده مؤثر باشد. دراینباره، در صورت کسب تجربه منفی نسبت به بحرانهای توزیع کالا و تأمین، احساس ناامنی شهروندان درباره مسائل غذایی افزایش میدهد.
3-2—2- ضرایب مسیر معنادار در مدل اصلی پژوهش
در جدول شماره 5 ضرایب مسیر معنادار در مدل اصلی پژوهش ارائهشده است.
جدول شماره (5)- ضرایب مسیر معنادار در مدل اصلی پژوهش
سطح معنیداری | انحراف معیار | مقدار تی | میانگین | ضریب مسیر | سطح متغیر |
---|---|---|---|---|---|
0.000 | 0.039 | 6.910 | 0.132 | 0.168 | آنومی اخلاقی -> ناامنی نسبت به کالاهای اساسی |
0.000 | 0.049 | 8.753 | 0.385 | 0.291 | بازدارندگی رسمی -> ناامنی نسبت به کالاهای اساسی |
0.069 | 0.028 | 5.987 | 0.198- | -0.199 | بیتفاوتی اجتماعی -> فرصتطلبی |
0.000 | 0.037 | 4.320 | 0.329- | 0.329 | بیتفاوتی اجتماعی -> ناامنی نسبت به کالاهای اساسی |
0.080 | 0.042 | 7.365 | 0.217- | -0.204 | اعتماد اجتماعی -> فرصتطلبی |
0.000 | 0.069 | 1.613 | 0.356 | 0.468- | اعتماد اجتماعی -> ناامنی نسبت به کالاهای اساسی |
0.000 | 0.046 | 2.747 | 0.153 | 0.149 | اعتماد اجتماعی -> آنومی اخلاقی |
0.000 | 0.038 | 5.060 | 0.142 | 0.246 | فضای کسب و کار نامساعد -> ناامنی نسبت به کالاهای اساسی |
0.010 | 0.077 | 3.135 | 0.228- | 0.274 | بازدارندگی رسمی -> فرصتطلبی |
0.003 | 0.028 | 4.774 | 0.369 | -0.153 | بازدارندگی رسمی -> آنومی اخلاقی |
0.125 | 0.068 | 9.364 | 0.397 | 0.254 | حافظه جمعی-تاریخی -> فرصتطلبی |
0.001 | 0.033 | 6.222 | 0.174 | 0.187 | فرصتطلبی -> ناامنی نسبت به کالاهای اساسی |
0.000 | 0.045 | 7.113 | 0.258 | 0.238 | حافظه جمعی-تاریخی -> ناامنی نسبت به کالاهای اساسی |
0.000 | 0.041 | 7.842 | 0.212 | 0.175 | حافظه جمعی-تاریخی -> بیتفاوتی اجتماعی |
0.056 | 0.36 | 9.125 | 0.118 | 0.213 | حافظه جمعی-تاریخی -> فضای کسب و کار نامساعد |
0.000 | 0.051 | 10.295 | 0.235 | 0.345 | آنومی اخلاقی -> فرصتطلبی |
0.003 | 0.066 | 11.900 | 0.109 | 0.120 | آنومی اخلاقی -> بیتفاوتی اجتماعی |
نتایج جدول شماره 5 نشان میدهد که آنومی اخلاقی -> ناامنی نسبت به کالاهای اساسی (0.168)، بازدارندگی رسمی -> ناامنی نسبت به کالاهای اساسی (0.291)، بیتفاوتی اجتماعی -> ناامنی نسبت به کالاهای اساسی (0.329)، اعتماد اجتماعی -> ناامنی نسبت به کالاهای اساسی (0.468-)، اعتماد اجتماعی -> آنومی اخلاقی (0.149)، فضای کسب و کار نامساعد -> ناامنی نسبت به کالاهای اساسی (0.246)، بازدارندگی رسمی -> فرصتطلبی (0.274)، بازدارندگی رسمی -> آنومی اخلاقی (0.153-)، فرصتطلبی -> ناامنی نسبت به کالاهای اساسی (0.187)، حافظه جمعی-تاریخی -> ناامنی نسبت به کالاهای اساسی (0.238)، حافظه جمعی-تاریخی -> بیتفاوتی اجتماعی (0.175)، آنومی اخلاقی -> فرصتطلبی (0.345) و آنومی اخلاقی -> بیتفاوتی اجتماعی (0.120) دارای تأثیر معنیداری در مدل هستند.
3-2-3- اثر کلی مدل ساختاری پژوهش
در جدول شماره (6) اثر مستقیم و غیرمستقیم و کل بر ناامنی نسبت به کالاهای اساسی ارائهشده است.
جدول شماره (6)- اثر مستقیم و غیرمستقیم و کل بر ناامنی نسبت به کالاهای اساسی
متغیرهای پژوهش | مستقیم | اثر غیرمستقیم | اثر کل | ||||
مقدار اثر | مقدار تی | سطح معنیداری | |||||
آنومی اخلاقی-> ناامنی نسبت به کالاهای اساسی | 0.168 | - | 0.168 | 3.372 | 0.000 | ||
بازدارندگی رسمی-> ناامنی نسبت به کالاهای اساسی | 0.242 | 0.049 | 0.291 | 4.568 | 0.001 | ||
بیتفاوتی اجتماعی-> ناامنی نسبت به کالاهای اساسی | 0.329 | - | 0.329 | 7.890 | 0.020 | ||
اعتماد اجتماعی -> ناامنی نسبت به کالاهای اساسی | 0.432- | 0.036- | 0.468- | 6.632 | 0.000 | ||
فضای کسب و کار نامساعد-> ناامنی نسبت به کالاهای اساسی | 0.194- | -0.52 | 0.246- | 5.361 | 0.001 | ||
فرصتطلبی -> ناامنی نسبت به کالاهای اساسی | 0.187 | - | 0.187 | 3.885 | 0.000 | ||
حافظه جمعی-تاریخی -> ناامنی نسبت به کالاهای اساسی | 0.238 | - | 0.238 | 8.624 | 0.003 | ||
0.613R Square = | 0.593R Square adjusted= |
بررسی حاصل از جدول شماره 6 نشان میدهد که آنومی اخلاقی (0.168)، بازدارندگی رسمی (0.291)، بیتفاوتی اجتماعی (0.329)، اعتماد اجتماعی (0.468-)، فضای کسب و کار نامساعد (0.246-)، فرصتطلبی (0.187) و حافظه جمعی-تاریخی (0.238) روی ناامنی نسبت به کالاهای اساسی تأثیر داشته است. درمجموع متغیرهای معنیداری در مدل 59 درصد از تغییرات متغیر ناامنی نسبت به کالاهای اساسی را تبیین میکنند و 41 درصد آن را متغیرهایی تبیین میکنند که در مدل پیشبینینشدهاند و خارج از مدل هستند.
4. نتیجهگیری
نیاز یکی از ملزومات مهم ایجاد انگیزه برای تلاش و توسعه در اجتماعات انسانی بود. جوامع از سنخ نظام شکار، کوچنشینی (بادیه) تا یکجانشینی (کشاورزی)، در مسیر رهایی از ناامنی (غذایی و غیره)، در تکاپو بودند. غارتها، کشمکشها و جنگهای بین گروهی، درونگروهی و قبایل بیشتر با هدف توسعه قلمرو و کسب غنائم اقتصادی صورت میگرفت. هدف نهایی نزاع گروهی در کنار سایر مسائل فرهنگی و اجتماعی، عبور از بحران ناامنی نسبت به کالاهای اساسی و اطمینان از مقابله با قحطی و گرسنگی بوده است. گروههای اجتماعی، جنگها را در فرهنگ تعصب، حمیت و پاسخ به وجدان جمعی با هدف غارت، افزایش قلمروهای جغرافیایی و به تعبیری زیادهخواهی مادی (اقتصادی، مکانی، غذایی و ثروت)، آغاز کردهاند و همین امر باعث دستهبندی، ما و آنهایی، خودی و غیرخودی، دوست و دشمن را شکل داده است. امنیت غذایی سرآغاز و پایان تمامی این ماجراها بوده است. محیطهای دارای ثبات اقتصادی، کمتر درگیر نزاع و کشمکش بودند اما مکانهایی کویری، کمیاب و نیمهخشک، درگیری و نزاع با فراوانی بیشتری روبرو بوده است، نقطه افتراق این مکانها و ارتباط آن با نزاع و جنگ گروهی، در بودونبود امنیت غذایی (کمیابی منابع) بوده است. بهاینترتیب، مسئله تأمین نیاز غذایی بهمثابه پایه امنیت جوامع همیشه مهم بوده و بشر یکی از سیاستهای زندگی خود را حل این مسئله در نظر میگرفته است. بهزعم مزلو، مسیر رسیدن به شکوفایی، عزتنفس، خلاقیت و آرامش عمومی، متکی به پاسخ به نیاز پایهای غریزی (خوراک، پوشاک و مسکن) است. نظریه آبرام مزلو، اهمیت گرسنگی، قحطی و سیری و اشباع را سطح روابط اجتماعی نمایان میسازد. جامعه ایرانی در سال 1397 و 1398 به دلایل مختلف بیرونی و درونی با احساس بحران در نیازهای اساسی نسبت به آینده مواجهه شد، همین امر باعث شد جریان احتکار کالا و فقدان توان نظام بازار در پاسخ به این رفتار شهروندان به دلیل عدم آمادگی روانی به افزایش احساس ناامنی نسبت به کالاهای اساسی شهروندان بیانجامد. در این پژوهش سعی شده تا با رویکردی جامعهشناختی این مسئله از نگاه شهروندان بررسی قرار گیرد. بر این اساس نتایج نشان داد که:
- بین متغیر آنومی اخلاقی و ناامنی نسبت به کالاهای اساسی رابطه معنیداری وجود دارد، ضریب همبستگی آن برابر با 0.259 و ضریب مسیر برابر با 0.168 است. به این معنی عدم رعایت اخلاقیات اجتماعی و گسستن معیارهای اخلاقی همراه با سایر عوامل نقش مهمی در شرایط بحرانی ازجمله احساس ناامنی نسبت به کالاهای اساسی شهروندان دارد. وقتی اخلاق در جامعه تضعیف شود حالت آنومیک همشدت پیدا میکند چراکه نظام اخلاقی بهعنوان شیرازه جامعه است؛ تعاون و همکاری متقابل رنگ میبازد و جای خود را به فردگرایی افراطی میدهد، فردی که حتی حاضر میشود از هر وسیلهای جهت رسیدن به اهدافش استفاده کند چون در وضعیت آنومیک معیارهایی که هنجار ساز هستند زیر سؤال رفته است و یا از جانب اکثریت رعایت نمیشود، در این وضعیت روابط انسانی تبدیل به روابط ابزاری میشود. در این شرایط جامعه سیاستگریز میشود و یا از اولویتهایش خارج میشود. این نتایج با مطالعات غفاری (1390)، اورو (1988)، پارک و برگس (1921)، والاس (1986) و زتومکا (1999) همسو میباشد.
- بین متغیر بازدارندگی رسمی و ناامنی نسبت به کالاهای اساسی رابطه معنیداری وجود دارد، ضریب همبستگی دو متغیر در سطح معنیداری 0.016 برابر با 0.145- و ضریب مسیر آن برابر با 0.242 است. شهروندان در شرایط بحرانی وقتی احساس کنند، جامعه توان بازدارندگی، تنبیه و کنترل شرایط موجود را ندارد، بیشتر دچار احساس ناامنی نسبت به کالاهای اساسی میشوند که با نتایج مطالعات علیزاده اقدم (1389)، والاس (1986)، زتومکا (1999) و شارون ()، همسو هست.
- بین متغیر بیتفاوتی اجتماعی و ناامنی نسبت به کالاهای اساسی رابطه معنیداری وجود دارد، ضریب همبستگی دو متغیر در سطح معنیداری 0.414 برابر با 0.049 و ضریب مسیر آن برابر با 0.329 است. بیتفاوت بودن شهروندان نسبت به وقایع جامعه و عدم حساسیت نسبت به آن، درشدت یافتن میزان احساس ناامنی نسبت به کالاهای اساسی به دلیل فقدان حس جمعگرایی و رواج فردگرایی منفی مؤثر خواهد بود که با نتایج مطالعاتی کوهن (1997)، تریاندیس (2009) و زتومکا (1999)، همسو بوده است.
- بین متغیر اعتماد اجتماعی و ناامنی نسبت به کالاهای اساسی رابطه معنیداری وجود دارد، ضریب همبستگی دو متغیر در سطح معنیداری 0.000 برابر با 0.581- و مقدار ضریب مسیر آن در مدل برابر با 0.432- است. احساس ناامنی نسبت به کالاهای اساسی در ارتباط با ساختار دولت-ملت ناشی از نداشتن اعتماد به برنامهها، استراتژی، سیاستهای جاری ساختارهای اجتماعی است و به این خاطر ممکن است با آن همنوایی نشان ندهند که با نتایج مطالعات هزارجریبی و علیزاده (1391)، کوهی (1393)، والاس (1986)، زتومکا (1999)، همسو است.
- بین متغیر فضای کسب و کار نامساعد و ناامنی نسبت به کالاهای اساسی رابطه معنیداری وجود دارد، ضریب همبستگی دو متغیر در سطح معنیداری 0.003 برابر با 0.341- و مقدار ضریب مسیر آن در مدل برابر با 0.194- است. ارتباط منفی بین فضای کسب و کار نامساعد و ناامنی نسبت به کالاهای اساسی نشان میدهد که کاهش درآمد، هزینههای روانی مانند اضطراب روانی، از دست دادن هویت و احترام به خود است. تأثیر مخرب احتمال بیکاری در اطمینان افرادی که دارای فرصتهای شغلی محدود هستند، جدیتر، رادیکالتر و عملگراتر میشوند. به این خاطر عدم فضای کسب و کار نامساعد بسترهای احساس ناامنی نسبت به کالاهای اساسی را شدت میبخشد که با نتایج مطالعات غفاری و حبیب پور گتابی (1394)، پناهی (1393)، هایز و همکاران (2008) و حسینی نثار و فیوضات (1390)، هزارجریبی و علیزاده (1391)، علیزاده اقدم (1389)، شرفخانی و همکاران (1388)، دیلینی (1390) و سیف الهی (1392)، همسو میباشد.
- بین متغیر فرصتطلبی و ناامنی نسبت به کالاهای اساسی رابطه معنیداری وجود دارد، ضریب همبستگی دو متغیر در سطح معنیداری 0.009 برابر با 0.158 و مقدار اثر آن در مدل برابر با 0.187 است. فرصتطلب بودن افراد در شرایط بحرانی، احتکار کردن کالا، تجمیع کالاهای موردنیاز و اساسی و نبود روحیه فداکاری و ایثار باعث ترویج احساس ناامنی نسبت به کالاهای اساسی میشود که با نتایج مطالعات قادری و القونه (1396)، آزاد ارمکی (1393)، ریلو و همکاران (1997)، چیتمبار (1389)، شارون (1388) و سیف الهی (1392) همسو میباشد.
- بین متغیر حافظه جمعی-تاریخی و ناامنی نسبت به کالاهای اساسی رابطه معنیداری وجود دارد، ضریب همبستگی دو متغیر در سطح معنیداری 0.000 برابر با 0.493- و مقدار ضریب مسیر برابر با 0.238 است. داشتن خاطره جمعی از وقایع تاریخی درگذشته و سازوکار مواجهه با مسئله ناامنی نسبت به کالاهای اساسی، میتواند پنداشت شهروندان از مسئله ناامنی نسبت به کالاهای اساسی را در حال حاضر و آینده تحت تأثیر قرار دهد که با نتایج مطالعات دیلینی (1390)، سیف الهی (1392)، فاضلی (1392) و فرزبد و همکاران (1397) همسو میباشد.
بر این اساس نیاز به خوراک و غذا از انگیزه بنیانی و غریزی انسانها به شمار میرود، بهنحویکه عدم دسترسی به آن حیات انسانها را به خطر انداخته و زمینه را برای بسیاری از آسیبهای اجتماعی که بر خواسته از یک نوع نیاز غریزی هستند فراهم میآورد. ناامنی نسبت به کالاهای اساسی، عدم دسترسی به غذایی مطلوب و سالم که تأمینکننده سلامت و بهداشت افراد است اشاره دارد. احساس عدم امنیت در تأمین نیازهای غذایی، علاوه بر اینکه یک مسئله اقتصادی بوده، بلکه در سطحی بالاتر، ریشه اجتماعی-فرهنگی و گاهی روانی دارد. مطابق نتایج فردگرایی ازجمله مسائل اجتماعی-فرهنگی ایرانیان، بهخوبی میتواند بیانگر علتهای اجتماعی احساس ناامنی نسبت به کالاهای اساسی باشد. فردگرایی و گسست از جمع، زمینه را برای بروز آنومی و بیهنجاری، بیاعتمادی جمعی فراهم میآورد و در صورت وقوع بحران در سطح کلان و اورژانسی بودن شرایط، امکان تشدید اوضاع را افزایش میدهد. ناامنی نسبت به کالاهای اساسی، در زمره گذشته مسائل کشورهای توسعهنیافته و درحالتوسعه بود اما امروزه به امری جهانی تبدیلشده و مرزهای جغرافیایی را تحت تأثیر قرار داده است و اهمیت یافتن رسانههای جمعی و آگاهی یافتن از اوضاع جهانی نیز به این امر دامن میزند، اما سوای همه جهانی بودن برخی مسائل، ذهنیت فرهنگی-اجتماعی ملتها (داخل یک جامعه) نقش مهمی در رفتار غذایی شهروندان دارد. فرهنگ و تجربههای تاریخی در کنار حافظه جمعی، هویت تاریخی، انعکاس اتفاقات تاریخی در جامعه، مشاهدات تجربی، عملکرد ضعیف ساختارهای اجتماعی در پاسخ و اقناع باورهای فکری-روانی کنشگران و رواج یافتن فرهنگ فردگرایی و خودخواهی در جامعه، بسترهای ایجاد احساس ناامنی نسبت به کالاهای اساسی را در شهروندان تقویت میکند.
پیشنهاد
- تقویت روحیه جمع رایانه و نکوهش فردگرایی خودخواهانه از طریق برنامههای آموزشی و تشکیل سازمانهای مردمنهاد
- رسیدگی و نظارتهای مناسب نسبت به احتکار کالا و برخورد جدی با آن
- ایجاد نظام مدیریتی و توزیع مناسب کالاهای اساسی از طریق سمنها، نهادهای عامالمنفعه به شهروندان در شرایط بحرانی
- کاهش احساس ناامنی برای مشاغل در جامعه و ایجاد اطمینان از ثبات شغلی و حمایتهای دولتی
- طرح نظام سبد کالاهای اساسی برای طبقات اجتماعی در مواقع الزامی
منابع
- اسفندیاری، چنگیز و میر عباسی، سید باقر (1394)، بررسی ابعاد حق بر غذا و امنیت غذایی در اسناد بینالمللی، فصلنامه حقوق پزشکی، سال نهم، شمار 35، ص 158-184
- اسمیت، فیلیپ (1383)، درآمدی بر نظریه فرهنگی، ترجمه حسن پویان، تهران: دفتر پژوهشهای فرهنگی
- افروغ، عماد (1378)، خردهفرهنگها، مشارکت و وفاق اجتماعی، مجموعه مقالات وفاق اجتماعی و فرهنگ عمومی، تهران: سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
- باقر زاده آذر، فاطمه؛ رنجپور، رضا؛ کریمی تکانلو، زهرا؛ متفکرآزاد، محمد علی و اسد زاده، احمد (1395)، برآورد و مقایسه وضعیت امنیت غذایی و تأثیر متغیرهای اقتصادی بر آن در استانهای ایران، فصلنامه نظریههای کاربردی اقتصاد، سال سوم، شماره 4، ص 47-76
- بهروان، حسین (1392)، جامعهشناسی روستایی، تهران: جامعهشناسان
- پناهی، محمدحسین (1393)، نظریههای انقلاب: وقوع، فرآیند و پیامدها، تهران: انتشارات سمت.
- جانعلیزاده، حیدر؛ علیوردی نیا، اکبر و فرزند، محمدمهدی (1396)، جامعهشناسی حافظه جمعی: حوزه مطالعاتی پارادایمیک یا ناپارادایمیک؟ فصلنامه راهبرد فرهنگ، شماره 40، ص 38-70
- چلبی، مسعود (1389)، جامعهشناسی نظم، تهران: نشر نی
- چیتامبار، جی. بی (1389)، مقدمهای بر جامعهشناسی با تأکید بر جامعهشناسی روستایی، ترجمه احمد حجاران و مصطفی ازکیا، تهران: نشر نی.
- حججی، الهام؛ زاوشی، رزا؛ نوروزی، مصطفی (1394)، بررسی شیوع ناامنی نسبت به کالاهای اساسی خانوار و ارتباط آن با برخی از عوارض دوران بارداری، مجله دانشگاه علوم پزشکی جانوران، دوره 25، شماره 123، 2 87-98
- حسینی نثار، مجید و فیوضات، ابراهیم (1390)، نظریههای انحرافات اجتماعی، تهران: نشر پژواک.
- خوزین، حسن (1398)، امنیت فردی از دیدگاه قرآن کریم، فصلنامه علمی امنیت ملی، سال دهم، شماره 35، ص 35-62
- زمانی، طوبی؛ محسنی تبریزی، علیرضا و شاهمحمدی، علیرضا (1399)، تبیین جامعهشناختی احساس ناامنی اجتماعی و تأثیر آن بر نابردباری اجتماعی (تهران)، فصلنامه علمی امنیت ملی، سال دهم، شماره 38، ص 363-388
- ستوده، میترا، صفریان، حمد و رضا درستی، احمد (1394)، بررسی وضعیت ناامنی نسبت به کالاهای اساسی خانوار و تأثیر عوامل اقتصادی اجماعی در کودکان کوتاهقد دچار اضافهوزن شهر زاهدان، مجله علوم تغذیه و صنایع غذایی ایران، سال دهم، شماره 4، ص 53-62
- سلطانی، محمدرضا؛ ازگلی، محمد و آلاشتی، احمدنیا (1395)، درآمدی بر نقد نظریه سلسله مراتب مازلو، فصلنامه مطالعات رفتار سازمانی، سال پنجم، شماره 1، ص 145-172
- سیف الهی، سیفالله (1392)، مبانی جامعهشناسی، تهران: پژوهشکده المیزان
- سیگل، لاری و سنا، جوزف (1384)، بزهکاری نوجوانان، ترجمه تاج مزینانی، تهران: انتشارات سازمان ملی جوانان.
- شارون، جوئل (1388)، ده پرسش از دیدگاه جامعهشناسی، ترجمه منوچهر صبوری، تهران: نی
- شرفخانی، رحیم؛ دستگیری، سعید؛ قره آغاجی اصل، رسول و قوام زاده، سعید (1388)، شیوع و عوامل مؤثر بر ناامنی نسبت به کالاهای اساسی، در شهرستان خوی، مجله پژوهشی ارومیه، دوره بیست و دوم، شماره 2، ص 123-128
- علیزاده اقدم، محمدباقر (1389)، تحلیل جامعهشناختی سبک غذایی شهروندان تبریزی، فصلنامه علمی پژوهشی رفاه اجماعی، سال دوازدهم، شماره 44، ص 285-318
- غفاری، غلامرضا (1390)، سرمایه اجتماعی و امنیت انتظامی، تهران: نشر جامعهشناسان
- غفاری، غلامرضا و حبیبپورگتابی، کرم (1394)، سیاست اجتماعی: بنیانهای مفهومی و نظری، تهران: موسسه انتشارات دانشگاه تهران.
- فاضلی، نعمتالله (1392)، تاریخ فرهنگی ایران مدرن: گفتارهایی در زمینه تحولات گفتمانی ایران امروز از منظر مطالعات فرهنگی، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
- فرزبد، محمدمهدی، رضایی، احمد و جانعلیزاده، حیدر (1397)، حافظه جمعی و هویت ایرانی، فصلنامه مطالعات ملی، شماره 73، سال 19، ص 1-18
- قادری، طاهره و القونه، زهرا (1396)، بررسی فردگرایی خودخواهانه و عوامل مرتبط با آن در بین دانشجویان دانشگاه شیراز، فصلنامه علوم اجتماعی، سال بیست و ششم، شماره 79، ص 1- 31
- کوهی، کمال (1393)، ناامنی نسبت به کالاهای اساسی و سرمایه اجتماعی، فصلنامه اخلاق زیستی، سال چهارم، شماره 11، ص 165- 196
- نجفیانزاده، محبوبه؛ مبارکآبادی، عادله؛ رنجبران، مهدی و رضا نخعی، محمود (1393)، شیوع ناامنی نسبت به کالاهای اساسی در خانوارهای روستایی شهرستان اراک و ارتباط با برخی عوامل اقتصادی و اجتماعی و جمعیتی، مجله تغذیه و صنایع غذایی ایران، سال نهم، شماره 4، ص 35-44
- نوبری، علیرضا و اسماعیلی، علی (1398)، مفهوم شناسی امنیت در قرآن و زمینههای شکلگیری آن با تأکید بر روش معنا پژوهشی ایزوتسو، فصلنامه علمی امنیت ملی، سال دهم، شماره 36، ص 270-243
- هزارجریبی، جعفر و علیزاده، فیروزه (1391)، نقش تعیینکننده سرمایه اقتصادی و اجتماعی در ناامنی نسبت به کالاهای اساسی شهروندان موردمطالعه: شهروندان تبریزی، جامعهشناسی اقتصادی و توسعه، دوره یک، شماره 2، ص 220-195
- Hayes, A. Gray, M. Edwards, B. (2008), Social Inclusion: Origins, Concepts and Key Themes, Australian Institute of Family Studies, Department of the Prime Minister and Cabinet.
- Mestrovic, S. G. (1988). Emile Durkheim and the Reformation of Sociology. Totowa, NJ: Rowman & Littlefield
- Orru, M(1988). Anomie: History and Meanings. London: Allen & Unwin.
- Park, Robert E. and Burgess, W. (1921). Introduction to the Science of Sociology.
- Siegel, L. J. (2008). Criminology: Theories, Patterns and Typologies, Wadsworth Publishing.
[1] - استادیار و عضو هیئت علمی گروه تاریخ و جامعه شناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران (نویسنده مسئول)،t.ashayeri@uma.ac.ir
[2] - دانشجوی دکترای جامعه شناسی فرهنگی گروه علوم اجتماعی دانشکده علوم اجتماعی ارتباطات و رسانه دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی.، تهران، ایران.
[3] . Hofstede
[4] . Hayes & et al
[5] . Individualistic
[6] .Egoistic
[7] .Consensus
[8] .Social goals
[9] .Expectation collective
[10] .Patterns of behavior
[11] . Collective memory
[12] Survey
[13] Likert scale 2. Population