تاثیر توزیع مجدد نسبی بر رشد اقتصادی
محورهای موضوعی :مرضیه اسفندیاری 1 * , محدثه رحیمی 2
1 - دانشگاه سیستان و بلوچستان
2 - دانشجو -دانشگاه سیستاان وبلوچستان /گروه اقتصاد
کلید واژه: توریع مجدد نسبی, تکنیک گشتاورهای تعمیم یافته, رشد اقتصادی , نابرابری, ضریب جینی ,
چکیده مقاله :
توزیع عادلانه درآمد از مهم ترین اهداف کلان اقتصادی کشورها محسوب می شود، نظریه پردازان اقتصادی در رابطه با تاثیر نابرابری درامد بر رشد اقتصادی دو دیدگاه متفاوت را ارائه می دهند، ومطالعات بسیاری در این رابطه صورت گرفته است که در برخی از مطالعات نابرابری درامد بر رشد اقتصادی تأثیر مثبت دارد ودر برخی دیگر اثر منفی میگذارد. در اکثر مطالعات موقعیت جامعه از منظر نابرابری درامدی با محاسبه ضریب جینی مشخص میشود. ضریب جینی بر مبنای درامد قبل از کسر مالیات و پرداخت اجباری است. از آنجا که مالیات ها به عنوان ابزاری برای بهبود وضعیت توزیع درآمد می باشند محاسبه ضریب جینی بر اساس درآمد پس از پرداخت های اجباری و مالیات ها می تواند امکان دسترسی به تصویر دقیق تری از توزیع درآمد جامعه و پیامدهای آن ایجاد کند. با توجه به تاثیر توزیع مجدد درامد بر نابرابری درامد، مطالعه حاضر به بررسی تاثیر توزیع مجدد نسبی بر رشد اقتصادی با بهره گیری از دادههای اقتصاد ایران در فاصله ی سال های1357 تا 1396 و با استفاده از تکنیک گشتاورهای تعمیم یافته (GMM) میپردازد. نتایج حاصل از مطالعه نشان می دهد که توزیع مجدد نسبی تاثیر منفی ومعناداری بر رشد اقتصادی در فاصله ی سال های مورد بررسی دارد. بر اساس یافته های مطالعه با استفاده از شاخص توزیع مجدد نسبی، رابطه ی غیر مستقیم رشد اقتصادی ونابرابری تایید میشود. نتایج این مطالعه نشان می دهد که مالیات ها و پرداخت های انتقالی به عنوان ابزارهای توزیع درامد محرک رشد اقتصادی است. در حالی که بر اساس ضریب جینی متعارف، نابرابری درآمد منجر به افزایش رشد اقتصادی می شود.بنابراین ارائه سنجش مناسبی از نابرابری درامدی به درک صحیح تر و تدوین سیاست های کارامد در جهت برابری درآمد منتج می شود.
fair distribution of income is one of the most important macroeconomic goals of countries. Two different views are presented in relation to the impact of income inequality on economic growth by economic theorists. Many studies have been done in this regard which in some studies income inequality has positive effect on economic growth and others have negative effect. In most studies, the Gini index is used for income inequality which is based on income before tax deduction and forced payment .Since taxes as a tool to improve the income distribution situation, calculation of Gini coefficient based on income after mandatory payment and taxes can create a more accurate picture of income distribution and its consequences .Due to the effect of income redistribution on income inequality , the present study examines the effect of partial redistribution on economic growth by using the Iranian economy during 1978-2018 and using generalized method of moments ( GMM ) .The results of the study show that the relative redistribution has significant effect on economic growth. Based on the results , indirect relationship between economic growth and economic growth is confirmed by relative redistribution index .The results of this study show that taxes and deferred payment are the driving force of economic growth .While on the basis of conventional GINI coefficient , income inequality causes an increase in economic growth .Therefore , providing a proper measure of income inequality will result in more accurate understanding of income inequality and codification of policy making in order to equal income.
- احمدوند ،رضا (1396)،پایان نامه ی کارشناسی ارشد دانشگاه مفید
- باقری ،فروزان ،(1394)، بررسی رابطه بین رشد اقتصادی و توزیع درآمد در ایران ، کنفرانس بین المللی مهندسی وعلوم کاربردی ،سال 1394،دوره 1 صفحه 58-90
- بختیاری ،معصوم (1371)، بررسی امکان سنجی آزمون فرضیه تضاد بین رشد وتوزیع متعادل درامد موردپژوهشی ایران (1347-1368)، پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه علامه طباطبایی
- باقی ،مهدی (1388)،پایان نامه ی کارشناسی ارشد ،دانشگاه مفید
- تقوی مهدی ،محمدی حسین (1388)،تاثیر زیر ساخت های سرمایه گذاری بر رشد اقتصادی ایران ،فصلنامه پژوهش های اقتصادی ،دوره 9 ،شماره 32 ،بهار 1388،صفحه 15-42
- جلالی ⸲ محسن (١٣٩٣)⸲ سنجش شاخصهاي بازتوزيع درآمد در نظام مالياتي كشور، فصلنامه روند، سال بيست و يكم، شماره ٦٧ ،پاييز ١٣٩٣ ،صفحات ١٠١-١٢٢
- جلالی ،سفند آبادی عبدالمجید ،قاسمی نژاد امین ،رستمی ،هنار ،فرخنده ،سلیمانی (1391)،بررسی وپیش بینی توزیع درآمد مناطق شهری وروستایی ایران در افق 1404،راهبرد اقتصادی سال اول پاییز 1391 شماره 2
- حیدری ⸲ حسن وحسین زاده ⸲ اکبر (١٣٩٥)⸲رابطة نابرابری درآمدی و رشد اقتصادی در ایران فصلنامة علمي ـ پژوهشي رفاه اجتماعي، سال شانزدهم ،زمستان ٩٥⸲شماره 6⸲ سال ١٣٩٥
- دادگر يداله, كشاورزحداد غلامرضا, تياترج علي ،(1385) ، تبيين رابطه تورم و رشد اقتصادي در ايران، نشریه جستار های اقتصادی بهار وتابستان 1385,دوره 3,شماره 5,صفحه 59-88
- خانمحمدی ،وحید ،(1390)، پایان نامه ی کارشناسی ارشد ،دانشگاه مفید
- دامن کشیده ،مرجان ،سید شکری ،خشایار ، رضا زاده قربانی زاده ،مریم (1395) تاثیر سیاست های کلان اقتصادی بر توزیع درآمد در ایران ،کنفرانس بین المللی پژوهش های نوین در مدیریت ،اقتصاد ،وحسابداری ،سال 1395 ،دوره 4
- صابرنورایی ،مهران ، ارسلان بد ،محمد رضا ،(1394)،رابطه رشد اقتصادی وتوزیع درآمد در ایران ، سومین کنفرانس بین المللی مدیریت ،اقتصاد وحسابداری ،سال 1394 ،شماره 14
- دهقانی علی ،حسینی سید محد حسین ،محمد فتاحی ،صمد حکتی فرید ،(1396)بررسی رابطه ی بین رشد اقتصادی وتوزیع درامد در ایران طی دوره 1393-1350،رهیافت رگرسیون غیر خطز انتقال ملایم ،مطالعات اقتصادی کاربردی ایران ،بهار 1396،شماره 21 ،علمی پژوهشی ،صفحه ی 24 از 213تا236
- شیخ لی (1393)پایان نامه ی کارشناسی ارشد ،دانشگاه تهران
- شیری جیان ،منوچهر (1388)،پایان نامه ی کارشناسی ارشد ،دانشگاه آزاد اسلامی ،واحد علوم ومتحقیقات
- محرابیان آزاده ، صدقی سیگارچی نازیلا (1389)، تاثير رشد جمعيت بر رشد اقتصادي در کشورهاي چهار گروه درآمدي ، نشریه اقتصاد مالی (اقتصاد مالی وتوسعه )، زمستان 1389، دور 5، شماره 13 ; از صفحه 97 تا صفحه114
- مهرگان، نادر؛ موسایی، میثم و حکمت رضا کیهانی (١٣٨٧) رشد اقتصادی و توزیع درآمد در ایران. فصلنامه ی علمی پژوهشی رفاه اجتماعی، سال هفتم، شماره ٢
- مهرآبادی ،مرضیه 1395 پایان نامه ی کارشناسی راشد ،دانشگاه تهران
- محمدی ، مهدی ،روزنامه اقتصاد ،شماره 1986،سال 1388،شماره خبر 590179
- ناجی میدانی ، علی اکبر (1374) ، بررسی آثار متقابل رشد اقتصادی وتوزیع درآمد در ایران ،پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه تربیت مدرس .
- نادر ،مهرگان ،حسین ،اصغر پور ،رویا ،صمدی ،محسن ،پور عبادالهان ،(1388)،رابطه حداقل دستمزد با توزیع درامد در ایران مجله رفاه اجتماعی ،تابستان 1388،دوره9 ،شماره 33،صفحات 64-45
- نیلی ، مسعود وفرح بخش ، علی،(1387)، ارتباط رشد اقتصادی وتوزیع درآمد ،مجله برنامه وبودجه ،شماره 34و35،صفحات 121-154
- یارمحمدی جواد ،سالم علی اصغر(1390)،بررسی رابطه توسعه مالی وتوزیع درآمد در اقتصاد ایران تابستان 1390، نشریه روند (روند پژوهش های اقتصادی)، دوره 19،شماره 58،از صفحه 127 تا صفحه 151
- Al.Yousif.Y.K,Darrot.A.F. (1999). The Long Run Relashioship between population and Economic Growth :Some Time Series Evidence for Developing Countries. Holy Cross Web Directory. Eastern Economic Journal, 1999, vol. 25, issue 3, 301-313
- Alesina, A. & Pertti, R. (1996). Income Distribution, Political Instability, and Investment, EconomicReview European, Vol, 40, PP. 1203-1228.
- Aghion, P., E. Caroli, and C. Garcia-Penalosa, 1999, “Inequality and Economic Growth: The Perspective of the New Growth Theories,” Journal of Economic Literature, Vol. 37(4), pp. 1615–60.
- BARTELS, C (2011) ,REDISTRIBUTION AND INSURANCE IN THE GERMAN WELFARE STATEJOURNAL OF ECONOMIC SOEPPAPER NO. 419-201136 PAGESPOSTED: 21 DEC 2011LAST REVISED: 11 JUL 2014
- Berg, A., Ostry, J. D., Tsangarides, C. G. and Yakhshilikov, Y. (2018). Redistribution,inequality, and growth: new evidence,Journal of Economic Growth(23): 259–305.
- Berry, A. and Serieux, J. (2006). “Reading the Elephants: The Evolution of world Economic Growth and Income distribution at the End of the twentieth Century (1980–2000)، Department of Economic and Social Affairs
- Brander. A, James and Dowrick Steve. (1994). “The role of fertility and population in economic growth emprical results from aggregate cross national data”. Journal of population economics. Springer-verlag.
- Breunig, R., Majeed, O. (2019), Inequality, poverty and economic growth,International Economics⸲ ⸲Vol, 161, May 2020, pp. 83-99.
- Banerjee, A.V., and E. Duflo, 2003, “Inequality and Growth: What Can the Data Say?” Journal of Economic Growth, Vol. 8(3), pp. 267–99.
- Barro, R.J., 1990, “Government Spending in a Simple Model of Endogeneous Growth,” Journal of Political Economy, Vol. 98(5), pp. 103–25.
- Benabou, R., 2000, “Unequal Societies: Income Distribution and the Social Contract,” American Economic Review, Vol. 90(1), pp. 96–129.
- Benhabib, J., 2003, “The Tradeoff Between Inequality and Growth,” Annals of Economics and Finance, Vol. 4(2), pp. 491–507.
- Caminada, K., K. Goudswaard, and F. Koster, 2012, “Social Income Transfers and Poverty: A Cross-Country Analysis for OECD Countries, International Journal of Social Welfare, Vol. 21(2), pp. 115–26 ،
Causa, O. and M. Hermansen, 2017, “INCOME REDISTRIBUTION THROUGH TAXES AND TRANSFERS ACROSS OECD COUNTRIES” European Journal of Population, ECO/WKP(2017)
- Cingano, F. (2014). Trends in income inequality and its impact on economic growth. OECD Social, Employment and Migration Working Papers, No. 163, OECD Publishing.
- Forbes, K.J., 2000, “A Reassessment of the Relationship between Inequality and Growth,” American Economic Review, Vol. 90(4), pp. 869–87.
- Galor, O., and O. Moav, 2004, “From Physical to Human Capital Accumulation: Inequality and the Process of Development,” Review of Economic Studies, Vol. 71(4), pp. 1001–26.
- Gr¨undler, K. and Scheuermeyer, P. (2018). Growth effects of inequality and redistribu-tion: What are the transmission channels?, Journal of Macroeconomics 55: 293–313
- Jaimovich, N., and S. Rebelo, 2012, “Non-Linear Effects of Taxation on Growth,” NBER Working Paper No. 18473 (Cambridge, Mass.: National Bureau of Economic Research).
- Kaldor, N., 1957, “A Model of Economic Growth,” The Economic Journal, Vol. 67(268), pp. 591–624.
- Kelly, Allen and c. Schmidt, Robert M. (1995). “Aggregate Population And Economic Growth Population”. The Role of the Components of Demographic Change1995.
- KURITA, K. AND KUROSAKI, T. (2007), THE DYNAMICS OF GROWTH, POVERTY AND INEQUALITY: A PANEL ANALYSIS OF REGIONAL DATA FROM THE PHILIPPINES AND THAILAND, INSTITUTE OF ECONOMIC RESEARCH, TOKYO HITOTSUBASHI UNIVERSITY, PAPER SERIES, NO 223.
- LINDERT.PETER(2014),MAKING THE MOST OF CAPITAL IN 21ST CENTURY , NATIONAL BUREAU OF ECONOMIC RESEARCH,NBER WORKING PAPER NO20232.
- Lazear, E.P., and S. Rosen, 1981, “Rank-Order Tournaments as Optimum Labor Contracts,” Journal of Political Economy, Vol. 89(5), pp. 841–64.
- Okun, A.M., 1975, Equality and Efficiency: the Big Trade-Off (Washington: Brookings Institution Press).
- Panizza, Ugo, (2002). “Income inequality and economic growth: evidence from American data”, journal of Economic Growth, 7, P. 25-41.
- Perotti, R., 1996, “Growth, Income Distribution, and Democracy: What the Data Say,” Journal of Economic Growth, Vol. 1(2), pp. 149–87.
- Paulus, A., M. Čok, F. Figari, P. Hegedüs, N. Kump, O. Lelkes, H. Levy, C. Lietz, S. Lüpsik, D. Mantovani, L. Morawski, H. Sutherland, P. Szivos, and A. Võrk, 2009, “The Effects of Taxes and Benefits on Income Distribution in the Enlarged EU,” in An Enlarged Role for Tax Benefit Models: assessing policies in the enlarged European Union, ed. by O. Lelkes and H. Sutherland (Farnham, U.K.: Ashgate). INTERNATIONAL MONETARY FUND
- Ram, R. (1988). Economic Development and Income Inequality: Further Evidence on the U Curve Hypothesis, World Development Cambridge Journal of Economics, Vol. 16, No. 11.
- Ram, R., (2007), Rols of Income and Equality in Poverty Reduction: Recent Cross-Country Evidence, Journal of International Development, 19, 919-926.
- Rodrik, D., 1999, “Where Did All the Growth Go? External Shocks, Social Conflict, and Growth Collapses,” Journal of Economic Growth, Vol. 4(4), pp. 385–412.
- Richard H. and Adams, Jr. (2003). “Economic growth, Inequality and poverty: Findings From a new data set”, policy Research working paper Series, International Monetary Fund.,world development, Volume 32, Issue 12, December 2004, Pages 1989-2014
- Sameti. Majid . Rafie Leila(2010) , Interaction of Income Distribution, Taxes and Economic Growth (The Case of Iran and Some Selected East Asian Countries) , Iranian Economic Review, Vol.14, No.25, winter 2010.
- Saint-Paul, G., and T. Verdier, 1993, “Education, Democracy and Growth,” Journal of Development Economics, Vol. 42(2), pp. 399–407.
- Stiglitz, J., 2012, The Price of Inequality: How Today's Divided Society Endangers Our Future, W. W. Norton & Company.
- Tanzi, V., and H. Zee, 1997, “Fiscal Policy and Long-Run Growth,” IMF(INTERNATIONAL MONETARY FUND) Staff Papers, Vol. 44(2), pp. 179–209.
فصلنامه راهبرد توسعه/ سال هیجدهم/ شماره 3 (پیاپی71)/ پاییز 1401/ 49-21
Quarterly Journal of Development Strategy, 2022, Vol. 18, No.3 (71), 21-49
تاثیرتوزیع مجدد نسبی بر رشد اقتصادی
محدثه رحیمی1
مرضیه اسفندیاری2
(تاريخ دريافت 23/10/1400 ـ تاريخ تصويب 4/6/1401)
نوع مقاله: علمی پژوهشی
چکیده
توزیع عادلانه درآمد از مهم ترین اهداف کلان اقتصادی کشورها محسوب می شود، نظریه پردازان اقتصادی در رابطه با تاثیر نابرابری درامد بر رشد اقتصادی دو دیدگاه متفاوت را ارائه می دهند، ومطالعات بسیاری در این رابطه صورت گرفته است که در برخی از مطالعات نابرابری درامد بر رشد اقتصادی تأثیر مثبت دارد ودر برخی دیگر اثر منفی میگذارد. در اکثر مطالعات موقعیت جامعه از منظر نابرابری درامدی با محاسبه ضریب جینی مشخص میشود. ضریب جینی بر مبنای درامد قبل از کسر مالیات و پرداخت اجباری است. از آنجا که مالیات ها به عنوان ابزاری برای بهبود وضعیت توزیع درآمد می باشند محاسبه ضریب جینی بر اساس درآمد پس از پرداخت های اجباری و مالیات ها می تواند امکان دسترسی به تصویر دقیق تری از توزیع درآمد جامعه و پیامدهای آن ایجاد کند. با توجه به تاثیر توزیع مجدد درامد بر نابرابری درامد، مطالعه حاضر به بررسی تاثیر توزیع مجدد نسبی بر رشد اقتصادی با بهره گیری از دادههای اقتصاد ایران در فاصله ی سال های1357 تا 1396 و با استفاده از تکنیک گشتاورهای تعمیم یافته (GMM) میپردازد. نتایج حاصل از مطالعه نشان می دهد که توزیع مجدد نسبی تاثیر منفی ومعناداری بر رشد اقتصادی در فاصله ی سال های مورد بررسی دارد. بر اساس یافته های مطالعه با استفاده از شاخص توزیع مجدد نسبی، رابطه ی غیر مستقیم رشد اقتصادی ونابرابری تایید میشود. نتایج این مطالعه نشان می دهد که مالیات ها و پرداخت های انتقالی به عنوان ابزارهای توزیع درامد محرک رشد اقتصادی است. در حالی که بر اساس ضریب جینی متعارف، نابرابری درآمد منجر به افزایش رشد اقتصادی می شود.بنابراین ارائه سنجش مناسبی از نابرابری درامدی به درک صحیح تر و تدوین سیاست های کارامد در جهت برابری درآمد منتج می شود.
کلید واژه: توریع مجدد نسبی،تکنیک گشتاورهای تعمیم یافته، رشد اقتصادی ، نابرابری، ضریب جینی
(1)-مقدمه
توزیع عادلانه درامدها در کنار تحقق رشد و توسعه اقتصادی از اهداف مهم دولت ها در حوزه اقتصاد کلان است که پیامدهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی زیادی به همراه دارد. دولت ها برای دستیابی به توزیع عادلانه و رفع نابرابری درامدی، از ابزارهایی مانند مالیات ها و پرداختهای انتقالی و سایر سیاست های توزیع مجدد استفاده می کنند. بنابراین توزیع مجدد درامدها بر رشد اقتصادی از طریق تعدیل درامد ثروتمندان و افزایش درامد فقرا تاثیر دارد. دولت هـا ، به ویژه بعد از جنگ جهاني دوم، ارتباط بين توزيع درآمد و رشد اقتصادی را مورد توجه داشته اند.
همچنین رابطه بین رشد اقتصادی و توزیع مجدد از دیرباز مورد توجه سیاستگذاران و برنامهریزان اقتصادی بوده است و سیاستگذار اقتصادی نمیتواند از برنامهریزی برای دستیابی به اهداف مشخص برای این دو مولفه غافل بماند. ارتباط متقابل بین رشد اقتصادی و توزیع مجدد درامد می تواند پاسخگوی یکی از پرسشهای اساسی و بنیادین برنامه ریزان اقتصادی به ویژه در کشورهای در حال توسعه باشد(احمدوند1396) و شاید بتوان گفت که ریشه کن کردن فقر و تعدیل نابرابری وقتی همراه با رشد اقتصادی در نظر گرفته شود به بزرگترین هدف و دشوار ترین وظیفه سیاستگذاران اقتصادی در کشورهای در حال توسعه تبدیل می شود.
بررسی تاریخی اقتصاد نشان می دهد که در گذشته کشورها از طریق نابرابری درامدی به رشد اقتصادی دست یافته اند. ولیکن امروزه با توجه به افزایش سطح آگاهی و شکل گیری نهادهای اجتماعی و مدنی، برای دستیابی به رشد اقتصادی نمی توان توزیع درامد را نادیده گرفت.
توزیع مجدد نسبی3 ابزاری است که اطلاعات بهتر ، جامع تر ودقیق تری را راجع به توزیع درآمد ونابرابری درآمد ارائه می دهد. توزیع مجدد نسبی از اختلاف شاخص جینی مبتنی بر درامد بازاری و شاخص جینی مبتنی بر خالص درامد تقسیم بر ضریب جینی مبتنی بر درامد بازاری ضرب در 100 حاصل می شود. اگر توزیع مجدد نسبی مثبت باشد بنابراین توزیع مجدد، نابرابری را کاهش دهد و اگر توزیع مجدد نسبی منفی باشد، توزیع مجدد نابرابری درامدی را افزایش می دهد. با توجه به تاثیر سیاست توزیع درامد بر افزایش درامد طبقات پایین جامعه، افزایش پس انداز، رشد اقتصادی نیز تغییر می کند.
رینولدز-اسمولنسکی (1977) به کمی کردن توزیع مجدد درآمد حاصل از مالیات و انتقالات می پردازد. ." توزیع مجدد " به عنوان کاهش نابرابری درآمد خانوار محسوب میشود. مالیات و انتقالات, نابرابری درآمدی را کاهش می دهند اگر منابع را از خانوادههای پردرآمد به خانوادههای کمدرآمد منتقل کنند. جدول 1 نحوه محاسبه شاخص توزیع مجدد درامد را نشان میدهد: ستون سمت چپ مفاهیم درآمد خانوار و اجزای آن را نشان میدهد, در حالی که ستونهای دوم و سوم حاوی معیارهای نابرابری مربوطه هستند که امکان استخراج یک معیار توزیع مجدد را در سطح کشور فراهم میکنند. نابرابری درآمدی برابر با ضریب جینی است. شاخص توزیع مجدد درامد از طریق تفاوت بین ضریب جینی درآمد بازاری خانوار و ضریب جینی درآمد قابل تصرف خانوار تعریف میشود. مقدار توزیع مجدد درامد به صورت مطلق و نسبی می تواند محاسبه و ارائه گردد.
جدول( 1)- نحوه محاسبه شاخص توزیع مجدد درامد
نابرابری درامد و اثر توزیع مجدد | اجزای درامد خانوار | |||
شاخص | توصیف | |||
| نابرابری درامد قبل از مالیات و پرداخت های انتقالی | حقوقو و دستمزد ناخالص+ درامد ناشی از سرمایه و مستغلات+ مزایای بازنشستگی و سایر درامدهای نقدی = درامد بازاری خانوار | ||
(نابرابری نسبی درامدی)
( نابرابری مطلق درامدی) | اثر بازتوزیعی مالیات و پرداخت انتقالی | + پرداخت های انتقالی - مالیات بر درامد شخصی
| ||
| نابرابری درامد بعد از پرداخت انتقالی و مالیات | درامد قابل تصرف خانوار |
(1) |
|
به طوری که Yt-1 مقدار اولیه تولید ناخالص داخلی سرانه و ht-1 برداری از متغیرهایی در آغاز هر دوره است که وضعیت اولیه کشورها را نشان میدهد. رابطه فوق را میتوان به صورت زیر بازنویسی کرد:
(2) |
|
در این رابطه، Yit تولید ناخالص داخلی سرانه کشور i در زمان t، Xit برداری از متغیرهایی که از طریق تأثیرگذاری بر وضعیت باثبات بر رشد اقتصادی اثر دارند. نابرابری درامدی یکی از عواملی است که می تواند از طریق تغییر وضعیت باثبات بر رشد اقتصادی تاثیر داشته باشد.
از دیدگاه بلند مدت, رشد اقتصادی در ابتدا منجر به نابرابری میشود, اما بعد از گذر از یک نقطه بحرانی، نابرابری درامدی شروع به کاهش میکند. شاخص نابرابری درامدی شاخصی برای تبیین توزیع درامد در بین افراد است. در حوزه توزیع درآمـد بـاید بین دو واژه توزیع درآمد و توزیع مجدد درآمد تفاوت قائل شد؛ زیرا در اولی توزیع درآمد بر اساس عوامل تولید یا سهم عوامل تولید است که به اقتصاددانان کلاسیک منتسب است. در اقتصاد کلاسیکی به دلیل وجود دسـت نامرئی کـه به تعادل اقتصادی و توزیع بهینه درآمدها منجر می شود، سخنی از توزیع مجدد درآمد به میان نمی آید. در این نـظریه، اثرات نیروهای غیر بازار نادیده گرفته شده و به همین دلیل توزیع مجدد کـه مـشروط بـه حضور دولت و سیاست ها مالی دولت است، امری زائد به شمار می آید. اما در توزیع مجدد درآمدها نقش سیاست های مالی دولت به عنوان یک اهرم بسیار مناسب برای تـعدیل تـوزیع اولیه درآمدها مورد توجه قرار گرفته و این امر، حتی در کشورهای سرمایه داری غرب در جاهایی کـه مـکانیسم بـازار قادر به حل این مسئله نیست، بر این عملکرد دولت تأکید می کنند. نابرابری درآمدی مشکلات زیادی را در زمینه های گوناگون اجتماعی و اقـتصادی به وجود می آورد که در این مورد، سیاستهای مالی،دولتها را در جهت کاهش فاصله های طبقاتی و یکسان سازی تـوزیع درآمد کمک می کند.(مرجان دامن کشیده،1395 :6)
نمودار 2 رابطه بین نابرابری و رشد اقتصادی را ارائه نموده است. نابرابری می تواند با ایجاد انگیزه برای نوآوری و کارآفرینی بر رشد تأثیر بگذارد (خط Eدر نمودار1) (لازیر و روزن5 ، 1981) ، با افزایش پس انداز و سرمایه گذاری ، افراد ثروتمند بخش بیشتری از درآمد خود را پس انداز می کنند (کالدور6 ، 1957) ؛ و این پس اندازها به ویژه در کشورهای فقیر، حداقل مورد نیاز برای شروع کسب وکار و تحصیل خوب را حتی برای تعداد محدودی فراهم می کند(باررو ،7 2000).
نمودار(2) - رابطه ی بین نابرابری وررشد
منبع: برگ وهمکاران( 20148)
اما از طرفی نابرابری ممکن است برای رشد مضر باشد زیرا توانایی سالم ماندن وانباشت سرمایه انسانی را کاهش می دهد. (پروتی9 ، 1996 ؛ گالور و موآو 10، 2004 ؛ آگیون ، کارولی ، و گارسیا-پنالوسا ،11 1999) ؛ نابرابری درامدی با ایجاد بی ثباتی سیاسی و اقتصادی، سرمایه گذاری را کاهش می دهد (آلسینا و پروتی12 ، 1996) ؛ و مانع اراده اجتماعی لازم برای سازگاری با شوک ها و حفظ رشد می شود (رودریک13 ، 1999) ، رابطه بین نابرابری و رشد ممکن است غیرخطی باشد ، همانطور که در مدل نظری بن حبیب14 (2003) ، که در آن افزایش نابرابری در سطوح پایین انگیزه های افزایش رشد را فراهم وایجاد می کند در حالی که که با گذر از برخی مقادیر، رانت جویی و کاهش رشد را نتیجه می دهد. در رابطه بین نابرابری بازار و توزیع مجدد (خط A در نمودار2) ، کانال اصلی معرفی شده در مطالعه ملتزر و ریچارد15 (1981) مورد تاکید است ، که معتقدند نابرابری بیشتر فشارهایی برای توزیع مجدد ایجاد می کند. این دیدگاه معتقد است که حداقل در نظام های مبتنی بر دموکراسی، قدرت سیاسی در مقایسه با قدرت اقتصادی بیشتر توزیع شده است ، به طوری که اکثریت رای دهندگان از قدرت و انگیزه لازم برای رای دادن به توزیع مجدد برخوردار خواهند بود. با این حال ، همانطور که بنابو16 (2000) اشاره کرد و استیگلیتز17 (2012) تاکید کرد ، اگر ثروتمندان نفوذ سیاسی بیشتری نسبت به فقرا داشته باشند ،نوزیع مجدد مورد توجه نخواهد بود.
ادبیات سیاستگذاری بر تأثیر مستقیم (خط Dدر نمودار2) متمرکز شده است و فرض میکند که توزیع مجدد به رشد آسیب می رساند (اوکان18 ، 1975) ، زیرا مالیات ها و یارانه های بالاتر انگیزه های کار و سرمایه گذاری را کاهش می دهد. زیان ها احتمالاً تابع افزایشی از نرخ یارانه مالیات ها هستند به طوری که ضررهای ناشی از توزیع مجدد با افزایش نرخ مالیات کم به شدت افزایش افزایش می یابد (به عنوان مثال ، باررو19 ، 1990 ؛ جایموویچ و ربلو 20 ، 2012). از طرفی، توزیع مجدد همچنین می تواند از طریق وضع مالیات های فزاینده برای تامین مالی سرمایه گذاری های عمومی، افزایش هزینه بیمه های اجتماعی برای افراد فقیر و ریسک پذیر( بنابو ،21 2000 )و افزایش هزینه های بهداشت و آموزش عالی برای فقرا، شکست بازار کار و سرمایه را جبران کند (سانی وهمکاران22 1993، 1997). در چنین مواردی ، سیاست های توزیع مجدد می تواند برابری و رشد را افزایش دهد. ادبیات این حوزه عموما اثرات کلی توزیع مجدد ، هم اثرات مستقیم (خط D نمودار2)و هم از طریق نابرابری (خطوط CوD) را نادیده گرفته است ، زیرا تعداد کمی از مطالعات به نابرابری و توزیع مجدد به طور همزمان نگاه می کنند. ، شواهد آماری به طور کلی این دیدگاه را تأیید می کند که نابرابری حداقل در میان مدت به رشد آسیب می زند. محققان میزان رشد را در دوره های طولانی بررسی کرده و دریافتند که نابرابری با رشد کندتر و کم دوام تر ارتباط دارد. مطالعات معدودی (فوربس23 ، 2000 ؛ و بانرجی و دوفلو24 ، 2003) ارتباطات مبهم کوتاه مدت بین رشد و نابرابری را نتیجه گرفتند. (آقیو25،کارولی وگارسیا –پنالوسا 261999: وهالتر ،اوچسلین وزایمولر ،272010).
مطالعات تجربی در مورد رابطه بین توزیع مجدد و رشد را می توان در دسته های مختلفی طبقه بندی کرد. مطالعاتی که مالیات یا هزینه های دولت را به عنوان شاخص های توزیع مجدد درنظر می گیرند، توزیع مجدد را برای رشد مضر می دانند. همچنین شواهد بسیار کمی وجود دارد که نشان می دهد افزایش نرخ مالیات رشد اقتصادی میان مدت و بلند مدت را کاهش می دهد. به طور کلی ، بهبود نتیجه گیری های تانزی و زی28 (1997) ، که رابطه بین رشد و مالیات کل و مالیات بر درآمد را منفی می داند ، دشوار به نظر می رسد اما این رابطه قوی نیست و به تصریح مدل حساس است ، لیندرت29 (2004) بیان می کند برخی از اجزای هزینه های عمومی که مجددا توزیع می شوند- به عنوان مثال ، هزینه های بهداشت و آموزش ، یا زیرساخت هایی که از محل مالیات تامین مالی می شوند - هیچ گونه تأثیر نامطلوبی بر رشد ندارند.
مجموعه این مطالب نشان می دهد که روابط متقابل پیچیده ای بین نابرابری و رشد اقتصادی وجود دارد.
(4)- پیشینه تحقیق
رابرت براونینگ30 وعمر ماجد31( ٢٠١٩)در مقاله تحت عنوان " نابرابری ⸲ فقر ورشد اقتصادی" برای کشورهای OECD در سال (1986تا 2004) به این نتیجه دست یافتند که وقتی هر دو نابرابری به فقر را در نظر می گیریم به نظر می رسد که مقدار منفی نابرابری در رشد در میان کشورهای دارای فقر بالا متمرکز است. اگرچه تاکنون تاریخ شاهد رشد اقتصادی قابل توجهی در جهان بوده است اما فقر و نابرابری همچنان در بسیاری از نقاط جهان بالا است یکی از بارزترین ویژگی های توسعه نیافته فقر و نابرابری درآمدی است. و ریشه کن کردن فقر و تعدیل نابرابری وقتی همراه با رشد اقتصادی در نظر گرفته شود به بزرگترین هدف و دشوار ترین وظیفه سیاستگذاران اقتصادی در کشورهای در حال توسعه تبدیل می شود.
گراندلر و شویرمایر32 (2018) از برآورد GMM برای بررسی تأثیر نابرابری درآمد بر رشد کشورهای در سطوح مختلف توسعه استفاده می کنند. آنها به جای مشخص کردن فقر به عنوان یک کانال انتقال که با نابرابری در تعامل است و بر رشد اقتصادی تأثیر می گذارد ، نمونه خود را به گروه هایی از کشورها در سطوح مختلف توسعه تقسیم کردند. آنها آثار منفی نابرابری را برای کشورهای فقیر و با درآمد متوسط می یابند. آنها این را به زیرساخت های عمومی ضعیف و نقص بازار سرمایه نسبت می دهند. آنها هیچ تاثیری از نابرابری بر رشد کشورهای ثروتمند نمی یابند ، بعلاوه ، آنها دریافتند که توزیع مجدد به طور کلی برای کشورهای فقیر و با درآمد متوسط مثبت است اما برای رشد اقتصادی در کشورهای ثروتمند مضر است.
سینگانو 33 (2014) در مطالعه ی خود به عنوان " روند نابرابری درامد وتاثیر آن بر رشد اقتصادی "در کشور های OECD دز بازه(1990تا 2010) با بررسی به روش رگرسیون های رشد برای درآمد اولیه ، تحصیلات و سرمایه گذاریمی گوید با افزایش میزان برابری تأثیر منفی بر رشد اقتصادی می گزارد . مقاله وی در ادامه می یابد که نابرابری با سرمایه انسانی در تعامل است تا مانع رشد شود.
برگ 34وهمکاران( ٢٠١٤) در مطالعه ای تحت عنوان " توزیع مجدد ⸲نابرابری ورشد" برای کشور های OECD (1989تا 2012) با روش گشاور های GMMبرسی کردند که نابرابری⸲ پیشرفت در سلامت وتحصیلات را تضعیف می کند همچنین باعث بی ثباتی سیاسی واقتصادی می شود واجماع اجتماعی مورد نیاز برای تعدیل در برابر شوک های را کاهش می دهد ⸲بنابراین تمایل به سرعت وتدوام رشد را کاهش می دهد و به نظر می رسد برابری نسبت به توزیع مجدد باعث افزایش وتضعیف فشارهای ملزوم می شود . و بیان می کند که جوامع نابرابر بیشتر تمایل به توزیع بیشتر دارند .
کامینادا وگودسواردوکاستر35(2012 ) برای کشورهای OECD(1990تا 2009)در مطالعه خود تحت عنوان " انتقال درآمدهای اجتماعی و فقر: تجزیه و تحلیل بین المللی برای کشورهای OECD " با روش دادهای تابلویی و پائولوس 36 و دیگران در مطالعه ای تحت عنوان " تاثیر مالیاتها و مزایای توزیع درآمد در کشور های اتحادیه اروپا بزرگ "(2009) به روش دادهای تاباویی نامتوازن انجام دادند ، همه فرض می کنند که سیاست های توزیع مجدد مالی ، با توجه به نابرابری بازار ، نابرابری خالص را کاهش می دهد. صندوق بین المللی پول (2014) اساساً در تحلیل توزیع مجدد مالی نیز همین فرض را دارد. با این حال ، توزیع مجدد به وضوح می تواند رفتارهایی را تحت تأثیر قرار دهد که ممکن است عرضه نیروی کار و دستمزد بازار را تغییر داده و در نتیجه نابرابری بازار را نیز تغییر دهد. شواهد کمی وجود دارد که می تواند راهنمای علائم و میزان اثرات باشد ، به ویژه از آنجا که دو اثر به طور بالقوه غیرفعال وجود دارد. توزیع مجدد که از ثروتمندان دریافت می کند و به فقرا می دهد ، احتمالاً نیروی کار ثروتمندان (که بیشتر مالیات می گیرند) و فقرا (تا حدی که از مزایای آزمایش شده ای برخوردارند که انگیزه های کار را کاهش می دهد) کاهش می دهد. این امر بر درآمد بازار چه تأثیری می گذارد ، احتمالاً تا آنجا که هر دو گروه را در یک جهت تحت تأثیر قرار دهد ، تقریباً جبران خواهد شد.
بارتز شارلوت37 (2011) در مطالعه ای تحت عنوان "توزیع مجدد وبیمه در دولت آلمان "بیان می کند دولتهای رفاه هم بین افراد که نابرابری سالانه را کاهش می دهند و هم در طول چرخه عمر بیمه می کنند ، در برابر خطرات درآمدی توزیع می کنند. اما مطالعات اندازه گیری توزیع مجدد اغلب فقط بر روی یک دوره یک ساله متمرکز است. با استفاده از داده های SOEP آلمان از 1984 تا 2009 ورورش ، نابرابری طولانی مدت در یک دوره 20 ساله محاسبه و سپس به یک جزء بین فردی و درون فردی تجزیه می شود. نتایج نشان می دهد که نابرابری سالانه بیشتر از نابرابری بلند مدت است ، اما توزیع مجدد نیز سالانه بیشتر است. در بلند مدت ، دولت رفاه آلمان به وضوح بیمه را بر توزیع مجدد اولویت می دهد. این امر در مراحل بعدی چرخه زندگی از طریق پرداخت حقوق بازنشستگان تأمین اجتماعی بیشتر نمایان می شود.
راتي رام 38(2007)با استفاده از دادههاي مقطعي 61 كشور در حال توسـعه، با روش اثرات ثابت وروش حداقل مربعات تعمیم یافته(GLS) اثر رشد و برابري درآمد، بر فقر در اين كشورها را بررسي نمود. سه نتیجه ی مهم كـه از ايـن مطالعه حاصل شد ، اين بود كه اولااینکه افزايش درآمد و ايجاد بهبود در برابري درآمدي نقش مثبت و معني داري در کمتر شدن فقر دارد؛ ثانياً كشش فقر نسبت به برابري درآمدي، بيـشتر از رشد اقتصادي به جاصل گردیده ؛ و ثالثاً كشش فقر نسبت به رشد اقتصادي از بسياري مطالعات انجام شده در قبل كمتر بود.
كوريتـا و كوروسـاكي 39(2007)در مطالعـه اي كـه بـرقسمت های مختلف دو كشور تايلند و فيليپين، بين سالهاي 1985تا 2004 به روش اقتصادسنجی داده های پانل انجام دادند، به نکات قابل توجهی بدست آوردند . نتايج تخمين سيستمي آنها، كه در برگيرنده سه معادله رشد اقتصادي، فقر و نابرابري درآمدي بود، بر نقش مثبت رشد اقتصادي و برابري درآمدي بر كاهش فقـر اشاره دارد وتاکید میکند . آنها در نتيجه گيري خود به اين مطلب نيز اشاره کرده اند كه نابرابري درآمدي، ميزان رشد اقتصادي دوره هاي بعدي در استان هاي مختلف اين دو كشور را تحت تاثير قرار داده است و وجود تفاوت هایی در نابرابري هاي درآمدي نواحي مختلف، متغيـر توضـيحي مناسبي براي وجود تفاوت رشد اقتصادي، ميان اين نواحي بوده است.
بری و سريکس 40(2006) ،تحت عنوان " رشد اقتصادی جهان وتوزیع درامد در پایان قرن بیستم "تغییرات در رشد اقتصادی و توزيع درآمد در جهان را در انتهای قرن بیستم مورد بررسی قرارا داد . اين پژوهش ، تخمینی از رشد اقتصادی جهان طی سالهای 3000-1970 و تغییرات در توزيع درآمد جهانی بین اشخاص در سالهای 3000-1920 را مشخص می سازد . نتايج بدست آمده ازپژوهش نمایان گر این است که برخلاف اينکه نرخ رشد اقتصادی جهان طی سالهای ذکر شده کاهش یافته است ، شاخص های توزيع درآمد بین اشخاص ، بهبود متخصری داشته است .
پانیزا41 (2002)تحقیقی تحت عنوان "بررسی نابرابری ورشد اقتصادی "بر اساس آمار اقتصاد ايالات متحده آمريكا بررسی کرده است . در اين مطالعه براي مقایسه وارزش یابی رابطه بين نابرابري و رشد اقتصادي در ٤٨ ايالت آمريكا از دادههاي پانل ( (data Panel براي دوره ي زماني ١٩٤٠ تا ١٩٨٠ وهمچنین از روش اقتصاد سنجی دادهای پانل استفاده شده است. نتايج اين پژوهش نشان می دهد رابطه ي مثبتي بين نابرابري و رشد اقتصادي وجود ندارد ؛ ولذا رابطه اي بر وجود ارتباط بين دو متغير ضريب جيني و سهم درآمدي قشرهاي كم درآمد با رشد اقتصادي در این مطالعه پیدا نشد و اين در حالي است كه برخي از نتايج پژوهش دلیلی بر يك رابطه ي منفي بين نابرابري و رشد اقتصادي است.
حیدری و حسن زاده( ١٣٩٥)در مقاله ای تحت عنوان "رابطة نابرابری درآمدی و رشد اقتصادی در ایران " با استفاده از الگوي (رگرسيون غيرخطي انتقال ملايم (،تأثير نابرابري درآمدي بر توليد ناخالص داخلي سرانه ايران طي دوره زماني 1391-1348 مورد بررسي قرار گرفته داده است و بیان می کنند ارتباط ميان دو متغير نابرابري درآمدي و رشد اقتصادي در ايران غيرخطي بوده و وبه طور مشخص نمی توان تاثیر مثبت ومنفی انها را بر یکدیگر دانست وکشـور ایـران از امکانـات طبیعـی بسـیاری بـرای دسـتیابی بـه رشـد اقتصـادی سـریع برخـوردار اسـت. از طرفـی تأمیـن عدالـت اجتماعـی و رفـع فقـر و محرومیـت از طریـق ایجـاد تعـادل در توزیـع درآمـد بیـن آحـاد مـردم مـورد تأکیـد قانـون اساسـی میباشـد. بنابرایــن ضــروری اســت کــه راهبردهــای توســعه کشــور بــ مبنــای رشــد اقتصــادی ســریع و توزیــع عادالنــه درآمــد پایهریــزی شــود و برنامه ریــزی و سیاسـت گذاریها بــر مبنـای اهـداف فـوق صـورت گیـرد.
صابر نورايی و ارسلان بد (1394) در مطالعهای به بررسی رابطه بین رشد اقتصادی و توزیع درآمد در ايران طی سالهای 1350- 1393 بارویکرد اقتصاد سنجی LSTARپرداخته اند و برای این امر ، جهت اندازهگیری توزیع درآمد، از شاخص ضریب جینی واز تغییرات تولید ناخالص داخلی ایران به عنوان شاخص اندازهگیری رشد اقتصادی و رویکرد نتایج این مطالعه استفاده میکند و ارتباط مستقیم و غیرخطی بین رشد اقتصادی و توزیع درآمد را در دوره مورد بررسی، در بخش خطی و غیرخطی مدل تأیید مینماید.
باقری (١٣٩٤ ) در مقاله ی خود تحت عنوان "بررسی رابطه بین رشد اقتصادی و توزیع درآمد در ایران " در سالهای 1357-1390 اختصاص یافته است. برای این منظور در این پژوهش از روش خودرگسیون برداری استفاده شده است. نتایج حاصل از تخمین الگو، وجود رابطه بین رشد اقتصادی و میزان نابرابری را تأیید میکند. نتایج بدست آمده نشان دادند که افزایش نرخ رشد اقتصادی سبب کاهش نابرابری در توزیع درآمد میشود واشاره دارد که برای ایجاد فضای عادلانه در جامعه دولت باید هزینه هایی را متقبل شود تا از این طریق فرصتی برابر برای بیکاران ایجاد کند. هزینه هایی در امور خدمات اجتماعی، آموزش، بهداشت و ... تا به موجب این هزینه ها، نیروی انسانی جامعه به ویژه گروه کم درآمد را از لحاظ جسمی، فکری و روحی بهبود بخشد و در نهایت موجب گسترش تولید و توسعه میشود. در برخی مواقع هم رشد و برابری بر خلاف هم عمل میکنند که در این صورت انتخاب یکی از آنها، به موقعیت و اهداف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی جامعه بستگی دارد و نتایج بدست آمده نشان دادند که افزایش نرخ رشد اقتصادی سبب کاهش نابرابری در توزیع درآمد میشود
جلالی (1393) در مقاله ای تحت عنوان " سنجش شاخصهاي بازتوزيع درآمد در نظام مالياتي كشور" در دوره 1392-1383 با روش خودرگسیون برداری استفاده شده است مورد ارزيابي و سنجش قرار خواهند گرفت مسأله عدالت در توزيع درآمدها از جمله مباحث كليدي در هر جامعـه اي اسـت؛ چراكـه ايـن موضـوع علاوه بر جنبه هاي اقتصادي، ميتواند تبعات سياسي و اجتماعي نيز داشته باشد. كاهش فاصله طبقاتي از وظايف اصلي دولتها در هر كشوري محسوب ميشود. ونتیجه بدست امده حاکی از این است که اثر توزيعي ماليات ها به رغم ميزان نسبتا بالاي شاخص بهبود گرا، بسيار ناچيز است؛ اين در حالي است که يارانه هاي پرداختي به خانوارها در کاهش نابرابري توزيع درآمدها موثرتر بوده است.
ابونوري ( ١٣92) در مطاله ای تحت عنوان " اثر شاخص هاي اقتصاد كلان بر توزيع درآمد" در ايران طي دوره ي ١٣٥٠-١٣٧٥ با بررسي شدّت و جهت عوامل مؤثر بر توزيع درآمد در ايران, نتيجه گرفته كه هر يك درصد افزايش در نسبت اشتغال, حدود ١/٣ درصد از سطح نابرابري كاهش می یابد و يك درصد افزايش در بهره وري نيروي كار, حدود ٥٧/٠ درصد از سطح نابرابري اقتصادي كم كرده است. هزينه هاي دولتي براي هر خانوار، تور م و كل درآمدهاي مالياتي دريافتي از هر خانوار، با يك وقفه ي زماني باعث تاثیر افزایشی بر سطح نابرابري بوده است .
مهرگان و همکاران ( ۱۳۸۷)در مقاله خود "تحت عنوان رشد اقتصادي و توزيع درآمد در ايران " اساس دادههاي سري زماني دورة ۱۳۸۵-۱۳۴۷ و آمار استنتاجي و روشهاي اقتصادسنجي مورد مطالعه قرار گرفته است رابطه ی رشد اقتصادی و توزيع درآمد از موضوعات مهم اقتصادي است كه توجه اقتصاددانان به ويژه اقتصاددانان توسعه را به خود جلب كرده و راجع به آن نظرهاي گوناگون ابراز شده است. در اقتصاد ايران به دست آوردن ارتباط متقابل رشد اقتصادي و توزيع درآمد، به دليل اهميتي که مبحث عدالت اجتماعي در مباني ارزشي دارد و نيز حساسيتهاي اجتماعي که در اين زمينه وجود دارد، از اهميت ويژه اي برخوردار است.
وجه تمایز مطالعه حاضر با سایر مطالعات پیش گفته در این است که از توزیع مجدد نسبی برای سنجش تاثیر نابرابری بر رشد اقتصادی استفاده می کند تا تصویر دقیق تری از نحوه اثرگذاری نابرابری توزیع درامد بر رشد اقتصادی ارائه نماید
(5)-روش مطالعه
این تحقیق به لحاظ هدف یک تحقیق کاربردی واز نوع تحلیلی وتوصیفی می باشد در این پژوهش برای تحلیل اطلاعات با استفاده از تکنیک های اقتصاد سنجی و با استفاده از روش گشتاورهای تعمیم یافته (GMM) برای قضاوت در رابطه با اثبات فرضیه های ارائه شد مورد آزمون قرار گرفته است. در این مطالعه اطلاعات مورد نیاز در خصوص مبانی نظری و پيشينه تحقيق با استفاده از مطالعات و منابع کتابخانه ای جمع آوری و دادههای مورد استفاده در اين تحقيق به صورت سری زمانی با تواتر سالیانه در فاصله زمانی 96-1357 و با مراجعه به بانک جهانی(WDI) و پایگاه دادهای نابرابری جهانی(SWID) استخراج شده است.
5)مدل و یافته ها
با توجه به تاثیر نابرابری درامدی بر رشد اقتصادی که در بخش مبانی نظری اشاره شد، به پیروی از رابرت براوینگ وعمر ماجد (2019) مدل نهایی که مورد برآورد قرار میگیرد عبارت است از:
(3)
به طوری که رشد اقتصادی اندازه گیری شده بر حسب تولیدناخالص داخلی سرانه در زمان t می باشد .
ضرایب معادله و نشان دهنده میزان تاثیرگذاری تغییر هر واحد از متغیرهای مدل بر رشد اقتصادی است .
جز اخلال42 است وشامل تمام تاثیرات مشاهده نشده اقتصادی است .
و همچنین بردار43 شامل متغیر های زیر می باشد :
: نرخ رشد تولید ناخالص داخلی
: ضریب جینی
: نرخ رشد جمعیت
: توزیع مجدد نسبی
:نرخ تورم
: قیمت سرمایه گذاری
پس از تفاضل گیری 44مرتبه اول از مدل خواهیم داشت .
(4) Δ
نحوه محاسبه واستخراج متغیر ها ونیز معرفی انها به اختصار در جدول2 شرح داده شده است
جدول( 2)-معرفی متغیر ها و منبع استخراج آن ها
نام متغییر | معرفی | منبع |
GDP | نرخ رشد تولید ناخالص داخلی سرانه | بانک جهانی |
GINI | ضریب جینی | پایگاه دادهای نایرایری جهانی https://The Standardized World Income Inequality Database version5 |
INF | نرخ تورم | بر اساس شاخص قیمت مصرف کننده/ بانک جهانی. |
POP | نرخ رشد جمعیت | بانک جهانی |
PINV | قیمت سرمایه گذاری | بانک جهانی |
REDIS | توزیع مجدد نسبی | اختلاف نابرابری بازار ونابرابری خالص (جینی) ، تقسیم بر نابرابری بازار ضرب در 100 / پایگاه دادهای نابرابری https://The Standardized World Income Inequality Database version5 |
به منظور غلبه بر درونزایی و به دلیل وجود وقفه متغیر وابسته مدل مطالعه بر اساس تکنیک گشتاورهای تعمیم یافته GMM براورد می شود .در این پژوهش برای بررسی ایستایی متغیرهای پژوهش از آزمون دیكي فولرتعمیم 45یافته (ADF) وفلیپس وپرون46 استفاده شده که یافته های آن ها در جدول 3 گزارش شده است .در این آزمون ها فرضیه صفر وجود ریشه واحد در متغیر و نامانایی متغیر است.
جدول (3)- نتایج آزمون مانایی
نام متغیر | احتمال /آزمون دیکی فولر | نتیجه / آزمون دیکی فولر | احتمال /آزمون فیلیپس پرون | نتیجه / آزمون فیلیپس پرون |
GDP | 0/0010 | مانا | 0/0015 | مانا |
GINI | 0/0807 | مانا | 0/0541 | مانا |
INF | 0/0123 | مانا | 0/0266 | مانا |
POP | 0/0677 | مانا | 0/0633 | مانا |
PINV | 0/0000 | مانا | 0/0000 | مانا |
REDIS | 0/0027 | مانا | 0/0003 | مانا |
ماخذ: محاسبات تحقیق
در جدول 4 نتایج برآورد تاثیر توزیع مجدد نسبی بر رشد اقتصادی کشور ایران ارائه شده است.
جدول (4)- نتایج تخمین مدل
Prob | t-Statistic | Std.Error | Coefficient | Variable |
0000/0 | 844536/ 4 | 109039/ 0 | 528242/0 |
|
0000/0 | 785325/ 4 | 000424/ 0 | 002027/0 |
|
0000 .0 | 898214/ 4- | 004561/ 0 | 022340 /0- |
|
0010/0 | 630527/ 3- | 002941/ 0 | 010678/ 0- |
|
0541/0 | 999677/ 1- | 000402/ 0 | 000804/ 0- |
|
0401 /0 | 139280/ 2 | 027710/ 0 | 059279/ 0 |
|
99202063/ 0 |
| SARGEN |