تاريخ شهرسازي قرن بيستم، مملو از نظريات و روشهایی است كه به مفروضات هستي شناختي، شناخت شناختي و روششناختی پارادايم اثباتگرایی وابسته هستند؛ درواقع، برنامهریزی شهري پيش از اواخر دهه هفتاد ميلادي، ميراث تسلط رويكرد عقلائـي مدرنيسـتي دهـه 50 و 60 میلادی اسـت. یکی از نظ چکیده کامل
تاريخ شهرسازي قرن بيستم، مملو از نظريات و روشهایی است كه به مفروضات هستي شناختي، شناخت شناختي و روششناختی پارادايم اثباتگرایی وابسته هستند؛ درواقع، برنامهریزی شهري پيش از اواخر دهه هفتاد ميلادي، ميراث تسلط رويكرد عقلائـي مدرنيسـتي دهـه 50 و 60 میلادی اسـت. یکی از نظریه پردازان مهم و شاخص پستمدرنیسم (ژیل دلوز)، فیلسوف فرانسوی است. دلوز با طرح رویکرد افقی و عرضی خود به معرفت که موسوم به (رویکرد ریزوماتیک) است سعی دارد نگاهی نو به معرفت و دانش را مطرح کند؛ دیدگاهی که در برابر رویکرد درختی به معرفت قرارگرفته و همه نظام های معرفتی گوناگون مبتنی بر رویکرد درختی به معرفت را به چالش فراخواند. دلوز معتقد است نظام های درختی دارای خصلتی خطی، سلسهمراتبی، ایستا و عمودی هستند و از برش ها و تقسیم بندی ها و خط مشی بین امور حکایت می کند. تفکر درختی همان »تفکر بودن« است، حالآنکه تفکر ریزومی »تفکر شدن« است. اپیدمی کووید 19، در قرن بیست و یکم درزمانی به وقوع پیوست که کشورهای مختلف در حال ایجاد و گسترش روابط پیچیده ای در سرتاسر جهان بودند و موفقیت از آن دولت هایی بود که بیشترین روابط را داشتند درحالیکه کووید 19، این روابط را به کمترین میزان رساند. در ابتدای گسترش کووید 19، هرکدام از کشورها تلاش می کردند تا از ورود و گسترش اپیدمی در کشور خود خودداری نمایند. در این میان رویکرد اجتماع محور، بیش از همه بر نقش بخش داوطلبانه و مردمی در توسعه محلی و شکل گیری سازمان های اجتماع محور، بیش از همه بر نقش بخش داوطلبانه و مردمی در توسعه محلی و شکل گیری سازمان های اجتماع محور تأکید دارد. در این رویکرد، اجتماعات محلی پیش قدم شده، بهصورت خودجوش سازمان یافته تا به علائق و اهداف مشترک ازجمله حل مسائل، دستیابی به رفاه اجتماعی و خروج از وضعیت موجود جامعه محلی خود دست یابند.
پرونده مقاله
چكيده
رشد پراکنده شهرها علاوه بر تأثیرات منفی زیست محیطی و اقتصادی دارای هزینه های اجتماعی زیادی هستند، این هزینه ها با جابجایی و فاصله گرفتن محله های شهری از مرکز شهر و شکل گیری حومه های شهری روزبه روز بیشتر میشود. پراکندگی شهری به خودی خود هزینه اجتماعی در برندارد ول چکیده کامل
چكيده
رشد پراکنده شهرها علاوه بر تأثیرات منفی زیست محیطی و اقتصادی دارای هزینه های اجتماعی زیادی هستند، این هزینه ها با جابجایی و فاصله گرفتن محله های شهری از مرکز شهر و شکل گیری حومه های شهری روزبه روز بیشتر میشود. پراکندگی شهری به خودی خود هزینه اجتماعی در برندارد ولی جابجایی جمعیتی اولین پیامد گسترش شهری است که بر شبکه اجتماعی تأثیرگذار است. مشکلات اجتماعی مربوط به پراکندگی مانند فقدان تنوع ،ارتباطات ضعیف ودر نتیجه کاهش سرمایه اجتماعی و نیز مشکلات بهداشتی مانند چاقی به دلیل وابستگی به خودرو به آن نسبت داده شده است. پراکندگی ساختار محله را به نفع الگوهای وابسته به خودرو رها می کند در نتیجه رانندگی تقریباً برای تمام فعالیت های روزانه اجباری است. و بالاخره ، مفسرانی مانند پاتنام استدلال میکنند که سبک زندگی حومهای کم تراکم مرتبط با پراکندگی، سرمایه اجتماعی را کاهش نیز میدهد و منجر به جامعهای کمتر سالم میشود. Sprawl Repair توسعههای پراکنده شهری تحت سلطه خودرو را به جوامع کاملی تبدیل میکند که عملکرد اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی بهتری دارند. هدف از استراتژی بازآفرینی پراکندگیها، ایجاد جوامع بر اساس واحد محله است. تاکتیک اولیه این روش، درج عناصر مورد نیاز مانند ساختمانها، تراکم بالا، فضای عمومی، ارتباطات اضافی و ... برای تکمیل و تنوع بخشیدن به تودههای تک فرهنگی پراکنده است.باتوجه به اینکه امروزه رویکرد های مشارکت محور و مردم مبنا از پیشرو ترین و پذیرفته ترین رویکرد های عرصه طراحی شهری است لذا در این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی انجام شده است سعی بر این است که مفهوم سرمایه اجتماعی را با Sprawl Repair که به عنوان یک تاکتیک نو در بازآفرینی پراکندگی ها و ایجاد جوامع کامل معرفی شده است پیوند دهیم و درنهایت اثبات می کنیم که بازآفرینی پراکنگی شهری نیروی محرک و عامل تسهیل گری است که بر سرمایه اجتماعی پیامدهای مثبتی دارد.
پرونده مقاله