ارزیابی مشارکتی روستایی، روشی متمرکز جهت نشاندادن ظرفیت¬های محلی جوامع برای حل مسائل موجود و همچنین رویکردی برای به گوش رسانیدن صداهای خاموش اقشاری از جامعه است که به دلایل گوناگون در حاشیه مانده¬اند. این رویکرد در وهله نخست با نقد پروژه¬های توسعه¬گرا که بر مشارکت ابزا چکیده کامل
ارزیابی مشارکتی روستایی، روشی متمرکز جهت نشاندادن ظرفیت¬های محلی جوامع برای حل مسائل موجود و همچنین رویکردی برای به گوش رسانیدن صداهای خاموش اقشاری از جامعه است که به دلایل گوناگون در حاشیه مانده¬اند. این رویکرد در وهله نخست با نقد پروژه¬های توسعه¬گرا که بر مشارکت ابزاری تأکید داشته و ناشی از دیدگاه¬های «علم¬گرا» و رویکردهای از «بالا به پایین» توسعه می¬باشند و سپس با انتقاد از روش¬های کمّی و حتی کیفی تحقیق اجتماعی مطرح گردید. پروژه¬های ارزیابی مشارکتی روستایی با چنین رویکردی از دهه 1990 و براساس دیدگاه¬های رابرت چمبرز به¬عنوان بنیانگذار این روش مورد اجرا واقع شده¬اند لیکن از همان ابتدا با انتقاداتی رو به رو بوده که اینک با گذشت حداقل بیش از دو دهه همچنان به عنوان چالشهایی اساسی مطرح¬اند. تجربه¬های اجرایی این روش در ایران به مراتب قدمت بسیار کمتری دارد و این در حالی است که تا کنون به صورت مستقل به چالش¬های پیش¬روی آن پرداخته نشده است؛ با توجه به این امر، در این مقاله درصدد خواهیم بود تا به مهمترین این چالش¬ها با تقسیم-بندی آنها در سطوح مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، سازمانی و آکادمیک اشاره نماییم.
واژگان کلیدی: ارزیابی مشارکتی روستایی، مشارکت، توسعه، نقد روش¬شناختی.
پرونده مقاله