سياست کيفري بر تنظيم صحيح روابط افراد جامعه با يکديگر و حفظ نظم عمومي و تأمين امنيت در جامعه و گسترش عدالت اجتماعي و سياسي دلالت دارد. اين سياست با وضع قوانين مناسب ميتواند از هر نوع تعدي و تجاوز افراد به حقوق يکديگر جلوگيري کند و افراد را ملزم به رعايت موازين حقوقي و چکیده کامل
سياست کيفري بر تنظيم صحيح روابط افراد جامعه با يکديگر و حفظ نظم عمومي و تأمين امنيت در جامعه و گسترش عدالت اجتماعي و سياسي دلالت دارد. اين سياست با وضع قوانين مناسب ميتواند از هر نوع تعدي و تجاوز افراد به حقوق يکديگر جلوگيري کند و افراد را ملزم به رعايت موازين حقوقي و اجتماعي گرداند. بر اين اساس، قوه قانونگذاري به عنوان مرجع ذيصلاح در شکلدهي به سياست کيفري کمک شاياني ميکند. با اين وجود، مطالعه فرايند اجراي سياست کيفري و بررسي نتايج ثمربخشي آن، ضرورت تأکيد بر نقش بسزاي سياست اجتماعي را در شکل دادن و کاميابي آن ترديدناپذير ميسازد.
پرسش اصلي اين مقاله آن است که آيا بين نابرابريهاي اجتماعي و گستره طبقاتي بزهکاري رابطه وجود دارد؟ و به همين ترتيب، دو پرسش فرعي قابل طرح است: آيا سياست کيفري تنبيهي و تشديد مجازاتها به کاهش بزهکاري در جامعه منجر ميشود؟ و تأثير اقدامات پيشگيرانه و اصلاحات ساختاري بر کاهش بزهکاري در جامعه چيست؟ به عنوان مدعاي اين پژوهش، مطالعات انجام شده در زمينه جامعهشناسي کيفري نشانگر وجود رابطه همبستگي بين نابرابريهاي اجتماعي و گسترش بزهکاري در هر دو طبقه مرفّه و محروم جامعه است.
به لحاظ روششناختي، اين پژوهش بر فراتحليل پيمايشهايي اتکا دارد که طي دو دهه اخير در مورد رابطه بين نابرابريهاي اجتماعي و گستره طبقاتي بزهکاري در جامعه انجام پذيرفته است. به لحاظ چارچوب نظري نيز اين پژوهش با انتقاد از مدل سزادهي يا کيفرمدار، بر مدل درماني- اصلاحي استوار است. يافتههاي اين پژوهش نشانگر نابسندگي اثرگذاري سياست کيفري تنبيهي و تشديد مجازاتها بر کاهش بزهکاري در جامعه بوده و بر ضرورت توجه به اقدامات پيشگيرانه و اصلاحات ساختاري دلالت دارد.
پرونده مقاله
ساخت هویتی ایران از یک سو، ویژگی های خاص تاریخی و فرهنگی ملیت ایرانی را در این نقطه ویژه جغرافیایی بازنمایی می کند و از دگر سو، انتخاب آگاهانه یا تاثیرپذیری انفعالی از فرهنگ های دیگر را نشان می دهد. به واقع، در تاریخ طولانی ایران راز تفاوت دو حرکت متفاوت جوشش فرهنگی و ر چکیده کامل
ساخت هویتی ایران از یک سو، ویژگی های خاص تاریخی و فرهنگی ملیت ایرانی را در این نقطه ویژه جغرافیایی بازنمایی می کند و از دگر سو، انتخاب آگاهانه یا تاثیرپذیری انفعالی از فرهنگ های دیگر را نشان می دهد. به واقع، در تاریخ طولانی ایران راز تفاوت دو حرکت متفاوت جوشش فرهنگی و ریزش اندوخته های تاریخی چیست؟ چرا در یک زمان، باروری و شکوفایی هویت ایرانی را شاهد هستیم و در زمان دیگر، جایگاه فرودست آن را نظاره میکنیم؟ آیا می توان برای جذب ها و حذفهای عناصر فرهنگی بیگانه سازوکاری تصور کرد که توام با آن، از استقلال فرهنگی ایرانی خبر دهد؟ دوره های گوناگون تاریخی حکایت از تحولاتی بنیادین فرهنگی و هویتی داشته است که دو مسیر جداگانه را به تصویر می کشد: خودباختگی و انفعال فرهنگی و رشد و تعالی فکری. روشن است که فرهنگ بیگانه تسلیم پذیری تمام عیار را درخواست می کند، اما کدام ویژگی های انحصاری هویت ایرانی این هدف شوم را تسهیل بخشیده و کدام ویژگی ها در برابر آن با افتخار سر برافراشته است؟ در این نوشتار، در پی آنیم که نشان دهیم ساخت هویتی ایرانی در دوره پس از انقلاب اسلامی از دو سیاستگذاری متفاوت برای حفظ و بقا، و تداوم و بالندگی تاثیر پذیرفته است. اما آیا هر دو این سیاستها به این هدف دست یافتهاند؟ ارایه تصویری دقیق از ویژگی های هویت ایرانی و تبیین نقش ساختها در گزینش آزاد افراد و گروه ها می تواند کمک ارزنده ای به کاهش رویارویی های فکری ایران کنونی کرده و اصول مسلم حاکم بر رفتار را به طور اندیشیده شده تعیین کند.
کلید واژه ها: ساخت هویت، سیاستگذاری کلان، ایران، کامیونیتاریانیسم، همکنشی نمادین.
پرونده مقاله